تبیان، دستیار زندگی
«در تلویزیون كلوزآپ ممنوع است اما در برخی سریال ها نماهای متعدد بسته با گریم های غلیظ می بینیم.» لاله اسکندی با ذکر این مثال می خواهد عمق تبعیض ها و نگاه دوگانه برخی مدیران تلویزیون را منتقل کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تبعیض حتی درکلوزآپ بازیگر!(مصاحبه)


«در تلویزیون كلوزآپ ممنوع است اما در برخی سریال ها نماهای متعدد بسته با گریم های غلیظ می بینیم.» لاله اسکندی با ذکر این مثال می خواهد عمق تبعیض ها و نگاه دوگانه برخی مدیران تلویزیون را منتقل کند.

دولت مخفی

اسکندری کارش را در تلویزیون با سریال دفاع مقدسی «خاك سرخ» کلید زد و بعد از آن در سریال های ‌»رقص پرواز» ، «همچو سرو» ،«درچشم باد» و حالا «دولت مخفی» بازی کرد تا رکورد دار بازی در سریال های ژانر دفاع مقدس باشد. «دولت مخفی» تازه ترین تجربه بازیگری اسکندی است که این شب ها از شبکه دو سیما پخش می شود. با این بازیگر درباره نقش پروانه ، مختصات آن و مشکلات سریال سازی گفت و گو کردیم که حاصلش پیش روی شما است:

یک غفلت

در حوزه دفاع مقدس زیاد كار شده اما موضوع اسارات در آن ها خیلی پررنگ نبوده. حتی در سینما هم نمونه زیادی سراغ نداریم و به فیلم هایی چون «مردی شبیه باران» ،‌«نفوذی » و ... محدود می شود. اتفاقا یكی از جذابیت های «دولت مخفی» همین بود ، چون حتی در تلویزیون به بخش مهم اسارات چندان پرداخت نشده. برای همین شاید مردم خیلی اطلاع نداشته باشند كه در این سال ها بر اسرا و خانواده آن ها چه گذشته.

در ادامه یک دغدغه

بیشتر سریال هایی كه با موضوع دفاع مقدس بازی كرده ام كاراكترهایی هستند كه درگیر جنگ می شدند. حالا یا خواسته مثل لیلای «خاك سرخ» یا ناخواسته مثل ملیحه «رقص پرواز» و فرشته «همچو سرو» كه با آگاهی و انتخاب وارد منطقه جنگی می شدند و خودشان سعی می كنند به عنوان یك زن به رزمندگان كمك كنند. چیزی كه در نقش پروانه «دولت مخفی» برایم جذاب بود برجسته شدن وجه دیگری از جنگ است كه نوع نگاهش با سریال هایی كه بازی كرده بودم تفاوت داشت. در سال های جنگ و حتی پس از آن بسیاری از خانواده ها به خاطر بی اطلاعی از وضع رزمنده ها در حالت خوف و رجا بسر می بردند و هر لحظه منتظر شنیدن خبری از شهادت ، اسارت ، جانبازی یا مفقود الاثر شدن عزیزشان بودند . این وجه را كمتر در سریال ها دیده بودیم و وقتی «دولت مخفی» پیشنهاد شد خوشحال شدم كه در مجموعه كارهایی كه كرده بودم وجه دیگری از زنان در طول هشت سال دفاع مقدس و حتی تا سالیان پس از آن را شاهد هستیم. خب می دانید این زنان سال ها صبوری كرده بودند و منتظر عزیزان شان بودند و این انتظار خیلی سخت است. صحبت از یكی دو روز هم نیست و آن ها سالیان سال این حالت را داشته اند. فكر كردم در این مجموعه كارهایی كه كرده ام این سریال می تواند مكمل باشد؛ به علاوه این كه در این حوزه خیلی كار نشده.

در تلویزیون كلوزآپ ممنوع است اما در برخی سریال ها نماهای متعدد بسته با گریم های غلیظ می بینیم. این تبعیض ها باعث می شود تو به عنوان بازیگری كه بهترین كارهایت در تلویزیون بوده دلخور شوی.

دو فضل متضاد در دولت مخفی

بخش اول سریال دولت مخفی در شمال می گذرد ؛ در فضای خیلی شاد و پررنگ با طبیعت زیبا كه زندگی طبیعی جریان دارد و حالا عشقی شكل می گیرد. به ناگهان فضای سریال به سمت دیگری می رود. پرستو و پروانه به عنوان دو خواهر، همسر و نامزدشان را به جبهه می فرستند و بعد از آن فصلی كه در اردوگاه می بینیم ،‌خیلی خشن و خاكستری است. از ابتدا همین صحبت بود كه سریال كنتراست داشته باشد . یعنی از یك فضای سرسبز یك باره سرنوشت تو را به اردوگاهی با آن مختصات می فرستد. این حجم از صحنه ها به نظر خود من هم كم است. یعنی قرار ما این بود كه فصل شمال حجم بیشتری داشته باشد تا این بالانس رعایت شود. خود من به عنوان تماشاچی نظر شما را دارم كه این بخش باید بیشتر دیده می شد. متاسفانه یكی از مشكلاتی كه در غالب كارها پیش می آید تغییر مسیر فیلمنامه اولیه است. ما یك فیلمنامه داشتیم كه آقای برزیده تصمیم گرفتند آن را بازنویسی كنند. در این فرآیند خیلی تغییرات رخ داد .

سوژه های بی پایان اسارت

در بخش اردوگاه به قدری سوژه برای كار كردن وجود دارد كه به تنهایی می تواند سریال مستقلی باشد. منتهی به دلیل فضای مردانه و خشن آن شاید برخی مخاطبان خیلی خوشایند نباشد . هر چند كه خیلی از این اتفاقات بر اساس واقعیت ساخته شده اند. دستمایه فیلمنامه ما خاطرات اسرا است و حتی ابتدا قرار بود از نام واقعی آن ها استفاده شود. در ادامه تصمیم گرفته شد این اتفاق نیفتد چون تخیل نویسنده و كارگردان در داستان دخیل است و احتمال دارد حق مطلب ادا نشود و سوء‌تفاهم هایی به همراه داشته باشد.

دولت مخفی

ضربه ای که دولت مخفی از ممیزی خورد

متاسفانه ممیزی های تلویزیون لطمه بدی به سریال وارد كرد. یكی از مشكلات اساسی كه ما در تلویزیون داریم نظرات شخصی آقایان است كه قصه برایت تعریف می كنند! حتی در این بخش ما چیزی از رابطه سعید و پروانه ندیدیم.گیر داده بودند كه پلان های شان را دربیاورید چون نگاه عاشقانه به هم كرده اند!‌ چرا یك رابطه عاشقانه باورپذیر نمی شود؟ به خاطر محدودیت های بی مورد است. متاسفانه این سخت گیری ها فقط شامل برخی گروه ها می شود یعنی یك قانون یكسان وجود ندارد. دست خیلی از كارگردان ها در اجرا باز است و خیلی ها نه. در برخی مجموعه ها می بینی دست سازندگان همه جوره باز است از امكاناتی كه دارند تا پلان هایی كه می گیرند. در تلویزیون كلوزآپ ممنوع است اما در برخی سریال ها نماهای متعدد بسته با گریم های غلیظ می بینیم. این تبعیض ها باعث می شود تو به عنوان بازیگری كه بهترین كارهایت در تلویزیون بوده دلخور شوی. من در این 14 سال با همه مشكلاتی كه تلویزیون داشته در كنار آن بوده ام اما یك چیزهایی جبران پذیر نیست. وقتی لطمه ای كه به قصه مجموعه می زنی من بازیگر هم چوب آن را می خورم. وقتی قصه لطمه بخورد ،‌تماشاچی آن كم می شود و زحمت بازیگر دیده نمی شود. خیلی وقت ها سلیقه های مدیران سرنوشت كار را عوض می كند یعنی تماشاچی ات را از تو می گیرد. چرا آمار تماشاگر ماهوراه این قدر بالا است؟ من قصه های آن ها را تایید نمی كنم ولی این نوع رفتار دوگانه قصه های ما را بی خاصیت می كند.

تبعیض های عجیب تلویزیون

«دولت مخفی» بدون تبلیغات مناسب روی آنتن رفت در حالی كه از حالا برای سریال های سال 94 تیزر پخش می شود. این تبعیض ها عجیب است. چند دقیقه قبل از پخش جلوی آن گرفته شد. جالب این كه خود مسولان از فیلمسازان می خواهند در حوزه دفاع مقدس كار كنند وقتی هم كار می شود این طور با آن برخورد می كنند. «همچو سرو» وسط پخش متوقف می شود ،جلوی «دولت مخفی» را دو دقیقه مانده به آنتن می گیرند.« رقص پرواز » موقعی پخش می شود كه دیده نشود... تلویزیون برای سریال ها هزینه می كند ولی خودش به آن احترام نمی گذارد. این ها باعث می شود آدم دلسرد شود. در «همچو سرو» یك فشنگ به ما ندادند امكاناتی نداشتیم درحالی كه برای عده ای دیگر همه امكانات فراهم است. من با این نوع نگرش و تبعیض مشكل دارم. این حرفی است كه به خود آقای ضرغامی بعد از پخش «رقص پرواز» هم گفتم.گفتم كم لطفی كردید.

در بخش اردوگاه به قدری سوژه برای كار كردن وجود دارد كه به تنهایی می تواند سریال مستقلی باشد. منتهی به دلیل فضای مردانه و خشن آن شاید برخی مخاطبان خیلی خوشایند نباشد . هر چند كه خیلی از این اتفاقات بر اساس واقعیت ساخته شده اند.

چرا نقاشی می کنم؟

من سال 78 با یك نقش كوتاه در «متولد ماه مهر» كارم شروع كردم، بعد از آن در «خاك سرخ» بازی كردم. دو سال پیشنهادی را نپذیرفتم و با « این زن حرف نمی زند» دوباره فعالیتم را شروع كردم بعد «رقص پرواز» ، «مخمصه» ... اما كم شانسی آوردم . مثلا «گرداب» اكران محدودی داشت و حمایتی از آن نشد. اكران« این زن حرف نمی زند» بسیار بد بود، «شوریده» توقیف شد و ... طبعا هر فیلم باید در دوران خودش دیده شود و اگر فیلم هایی كه بازی می كنی دچار مشكل می شوند خود به خود از فهرست تهیه كننده ها حذف می شوی. بویژه این كه من هر فیلمی بازی نمی كردم. نكته دیگر این كه از سال 84 – 85 تا این اواخر اصولا سینما دچار یك ركورد كلی شد. البته من به جای غصه خوردن شروع كردم به تقویت بخشی كه جزو علائق دیگرم بود و در آن رشته تحصیلات داشتم. برای همین در حوزه تجسمی با شهرداری وارد همكاری شدم و خوشحالم كه یك اتفاق خوب در فضای شهری شكل گرفت. احساس كردم شهر به رنگ و لعاب بیشتری احتیاج دارد. در حوزه عكاسی هم چهار نمایشگاه خارجی و داخلی داشتم كه بازخورد خوبی هم داشت.

مصاحبه : احمد رنجبر

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

یوسف حاتمی کیا از پدر می گوید

از «اولین انتخاب» راضی ام