تبیان، دستیار زندگی
با توجه به گستردگی دائره حکومت در زمان امیرالمؤمنین(ع) و عدم امکان نظارت مستقیم خود حضرت، معیارها و چارچوب هایی را برای نظارت کنندگان و بازرسان بیان نمودند. حضرت تأکید داشتند اشخاصی باید عهده دار این سمت شوند که متقی، مؤمن، با تقوی و اهل امانت و صداقت با
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا قیمت های بازار هر روز متغیره؟!

تورم

تا به حال به این مطلب فکر کرده اید که چرا در بازار ما انسجام قیمت وجود ندارد؟! یا اینکه چرا هر روز همه مردم ما از گرانی و بالا و پایین شدن قیمت ها هراسانند! شاید اگر منطق خود را به کار بگیریم و به دور از هرگونه خواهش های نفسانی حرف بزنیم ایراد را در عدم مطلوبیت نظارت مسئولین بر بازار هم بدانیم.

باید گفت مطلوب ترین شیوه نظارت بر حسن اجراء، نظارتی است که انسان در درون خود بر عملکرد خویش خواهد داشت، امّا تحقق چنین نظارتی که بسیار نیز کاراست، همیشه و در همه افراد عملی نمی گردد. لذا عموما در کنار تلاش برای گسترش فرهنگ نظارت درونی، نظارت از بیرون نیز مطرح می شود. تردیدی نیست که نظارت از بیرون کارایی کمتری دارد ولی تا حدی می تواند ضامن حسن اجرای قوانین باشد.

با نگاهی به مقطع کوتاه حکومت امیرالمومنین(علیه السلام) در می یابیم حضرت با بیان احکام، نصایح و کلمات گوهر بار خویش بر گسترش فرهنگ نظارت درونی تأکید می ورزیدند در عین حالی که هرگز از نظارت بیرونی نیز غفلت نمی نمودند. و در بسیاری از موارد حضرت توأمان به هر دو می پرداختند. اساسا هیچ حکومتی نمی تواند بدون نظارت بر حسن اجرای قوانین، موفقیت چندانی بدست آورد.

با توجه به گستردگی دائره حکومت در زمان امیرالمومنین(علیه اسلام) و عدم امکان نظارت مستقیم خود حضرت، معیارها و چارچوب هایی را برای نظارت کنندگان و بازرسان بیان نمودند. حضرت تأکید داشتند اشخاصی باید عهده دار این سمت شوند که متقی، مومن، با تقوی و اهل امانت و صداقت باشند. علاوه بر این دولت نیز موظف است زمینه هایی را ایجاد نماید تا این اشخاص در مسیر خدمت خود نیز به انحراف مبتلا نشوند.

حضرت در نامه اش به مالک اشتر می نگارد:

«پس روزی عاملان را فراخ دار! که فراخی روزی نیروشان دهد تا در پی اصلاح خود برآیند، و بی نیازیشان بود، تا دست به مالی که در اختیار دارند نگشایند و حجّتی بُوَد بر آنان اگر فرمانت را نپذیرفتند، یا در امانت خیانت ورزیدند.»

حضرت بر اعمال همه کارگزاری که از زمان عثمان مسئولیتی داشتند نظارت می کردند و اگر مالی از بیت المال را در اختیار خود گرفتند از آنان باز می ستاند و اگر مالی را تلف کرده اند آنان را ضامن می دانست

حضرت صرفا به ایجاد چنین زمینه های مثبتی کفایت نمودند و معتقد بودند باید از طرز عمل مأموران نیز آگاه بود و شیوه برخورد آنان با مردم را زیر نظر داشت و از میزان صحت و سقم گزارش های آنان نیز مطلع بود. این مراقبت ها باید توسط بازرسان ویژه ای که چشم حکومت محسوب می شوند، انجام پذیرد. حضرت می فرماید:

«پس بر کارهای آنان مراقبت دار و جاسوسی راستگو  و وفاپیشه برایشان بگمار که مراقبت نهایی تو در کارهایشان، وادارکننده آنهاست به رعایت امانت، و مهربانی بر رعیت، و خود را از کارکنانت واپای! اگر یکی از آنان دست به خیانتی گشود و گزارش جاسوسان تو بر آن خیانت همداستان بود، بدین گواه بسنده کن و کیفر او را با تنبیه بدنی بدو برسان و آنچه بدست آورده بستان، سپس او را خوار بدار و خیانت کار شمار و طوق بدنامی را در گردنش درآر.»

این اصل کلیدی نظارت، که به خوبی از کلمات حضرت استنباط می شود همه شئون اجتماعی و اقتصادی را دربر می گیرد و با توجه به اینکه بدون نظارت فراگیر بر عملکرد نهادها و کارگزاران و نقش آفرینان اصلی اقتصادی به ویژه بازار و بازاریان نمی توان قوانین و احکام اسلامی موجود در قرآن و سنت را پیاده نمود، حضرت هرگز از نظارت بر رفتار بازار و بازاریان غافل نبودند. بر بازار کوفه خود نظارت می نمودند و نمایندگانی را برای نظارت بر سایر بازارها منصوب نمودند و دستور العملی را برای استانداران نیز ارسال نمودند که بر بازار کنترل نموده و محتکرین را مجازات نمایند.

در همین راستا برای نظارت بر کارکرد اقتصادی و تجاری بازاریان ابن عباس را به عنوان قاضی و ناظر به بصره گسیل داشت و علی بن اصمع را بر «بارجاه» گماشت.

حضرت برای اینکه از عملکرد کارگزارانش در عرصه های گوناگون مطلع باشند بر چگونگی کارکرد آنان همواره نظارت می کرد و اگر تخلفی از آنان سر می زد آنان را مواخذه و سرزنش می نمود. به همین دلیل حضرت نامه های تند و شدید اللحنی را برای اشعث بن قیس (والی آذربایجان که در زمان معاویه منسوب شده بود) و زیاد بن ابیه (جانشین و قائم مقام عبداللّه بن عباس در فارس) و شریح بن الحارث (قاضی شهر کوفه) و عثمان بن حنیف انصاری (عامل حضرت در بصره) و قدامة بن عجلان (عامل حضرت در کشکر) ومصقلة بن هیبرة شیبانی (والی اردشیر خرّه) و منذر بن جارود عبدی (عامل حضرت در اصطخر) مرقوم فرمودند.

با توجه به گستردگی دائره حکومت در زمان امیرالمومنین(علیه اسلام) و عدم امکان نظارت مستقیم خود حضرت، معیارها و چارچوب هایی را برای نظارت کنندگان و بازرسان بیان نمودند. حضرت تأکید داشتند اشخاصی باید عهده دار این سمت شوند که متقی، مومن، با تقوی و اهل امانت و صداقت باشند. علاوه بر این دولت نیز موظف است زمینه هایی را ایجاد نماید تا این اشخاص در مسیر خدمت خود نیز به انحراف مبتلا نشوند

همه این نامه ها حکایت از آن دارد که حضرت اگر خطا و لغزش و اشتباهی را از کارگزارانش مشاهده می کرد، بدون هیچ گونه سازش به صورت بسیار صریح به آنان گوشزد می کرد و اگر خیانت آنان به اثبات می رسید به شدت عقاب می نمود. تاریخ حکومت حضرت نمونه هایی از این دست را نشان می دهد. وقتی حضرت متوجه شدند اشعث بن قیس 100000 درهم از بیت المال برداشت نمود او را احضار می کند و عذر او را نمی پذیرد و می فرماید: «اگر این مبلغ را به بیت المال برنگردانی با شمشیر گردن تو را خواهم زد.» سرانجام پول به بیت المال برداشت داده شد. هم چنین حضرت بر اعمال همه کارگزاری که از زمان عثمان مسئولیتی داشتند نظارت می کردند و اگر مالی از بیت المال را در اختیار خود گرفتند از آنان باز می ستاند و اگر مالی را تلف کرده اند آنان را ضامن می دانست. هم چنین وقتی علی بن هَرَمه که ناظر بازار اهواز بود و از بازاریان رشوه گرفت، حضرت نامه ای به رفاعة بن شداد قاضی منصوب خود در اهواز می فرستد و مرقوم می دارد وقتی نامه ام به تو رسید ابن هرمه را از بازار برکنار کن و به مردم اعلام کن و او را زندانی کن و حکم من را به کارگزارانت اعلام کن و هر گونه غفلت و تفریطی موجب هلاکت در نزد خداوند خواهد شد. در این نامه حکم عزل رفاعه نیز صادر می شود.

امیرالمومنین(علیه السلام) علاوه بر آن که از اخبار مربوط به کارگزاران خود در اقصی نقاط کشور پهناور اسلامی، اطلاع می یافتند و اقدامات مقتضی را انجام می دادند، خود نیز تا آنجا که امکان داشت بر روند کلی فعالیت های گوناگون جامعه نظارت مستقیم می نمودند.

فرآوری: زین الدینی  

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع:

نهج البلاغه

امام علی(علیه السلام)، حکومت و بازار؛ نویسنده: نظرپور، محمد تقی

مجله کتاب نقد ، تابستان 1380 - شماره 19وضعیت بازار در زمان حکومت امیرالمومنین(علیه السلام)

پایگاه امام علی (علیه السلام)

مطالب مرتبط:

این میز همیشگی نیست!!

آخرین نقطه پایانی هر کس!

نگو نمی توان علی وار زندگی كرد!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.