تبیان، دستیار زندگی
حضرت آیت الله خامنه ای که در آن زمان عهده دار ریاست جمهوری اسلامی بودند، طی سخنانی در اولین نماز جمعه پس از بمباران اندیمشك این چنین صحنه را ترسیم کردند كه: «صدام در اندیمشك قصابی كرد».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی در شهر قصابی شد


 حضرت آیت الله خامنه‌ای که در آن زمان عهده دار ریاست جمهوری اسلامی بودند، طی سخنانی در اولین نماز جمعه پس از بمباران اندیمشك این چنین صحنه را ترسیم کردند كه: «صدام در اندیمشك قصابی كرد».

وقتی در شهر قصابی شد

در شهر خبرها شد

در شهر چه خبر است. هنوز مردم در جنب و جوش بودند. عده‌ای لوازم اولیه‌ی زندگی را بار وانت کرده بودند و به طرف کوه‌های دز و روستاهای دامنه‌ی آن نقل مکان می‌کردند.

صدای گریه و شیون از گوشه و کنار خیابان بلند بود. بازار روز شهر قابل دیدن نبود. مغازه‌ها ویران شده بودند. بوی خون و باروت و دود خانه‌ها و مغازه‌هایی که در آتش می‌سوختند، مشام را می‌آزرد. حمام نبش بازار روز هم از بمب‌ها در امان نمانده بود و منهدم شده بود. لوله‌های آب ترکیده بود و آب با فشار زیاد از میان آجرها و خاک‌ها بیرون می‌زد. کف خیابان، وجب به وجب جای گلوله‌های کالیبر هواپیما به چشم می‌خورد. کیف مدرسه، کتاب درسی ورق ورق شده، دمپایی زنانه و مردانه و بچه‌گانه و ... در گوشه و کنار به چشم می‌خورد.

در میدان راه‌آهن، کنار محل فروش بلیط، آن‌جا که روزانه تعداد زیادی از رزمندگان برای خرید بلیط صف می‌بستند، خون کف پیاده‌رو را سرخ کرده بود. شاخه‌های شکسته‌ی درخت‌ها زیر پا خرد می‌شدند. تکه‌های بدن شهدا در بالای درخت‌ها و دیوار‌ها به چشم می‌خورد. در جوی آب، خون سرخ لخته شده بود.

آن‌‌‌طور که بچه‌های شهر تعریف می‌کردند، هواپیماها اول راه‌آهن را بمباران کردند و همین‌‌‌طور محل تجمع مقابل بلیط فروشی را. مردم سراسیمه برای کمک به مجروح‌ها، به طرف میدان راه‌آهن رفتند که هواپیمای دیگر مجدداً آن‌جا را بمباران کرد. هواپیمای دیگری هم بازار روز را منهدم کرد که پشت جمعیت قرار داشت. مردم در میان خون و آتش افتاده بودند که چند هواپیما، با مسلسل کالیبر خود خیابان را به گلوله بستند. صحنه‌ی بسیار وحشتناکی بود. شهر هر لحظه از سکنه خالی‌تر می‌شد. هر کس که در حال دویدن بود، سراغ عزیزش را می‌گرفت. تعدادی از رزمندگان، آوار را به دنبال مجروح‌ها و شهدا می‌کاویدند. این‌ها قسمتی ازخاطرات حمید داود آبادی از 4 آذز 65اندیمشک و طولانی‎ترین بمباران بعداز جنگ جهانی دوم بود.

خاکریز اول دفاع مقدس

به عنوان خاکریز اول دفاع مقدس با یکهزار کشته در طول جنگ دچار خسارت‌های فراوان در اینباره گردید.دوکوهه به عنوان میعادگاه هشت سال جنگ تحمیلی در بیست کیلومتری این شهرستان قرار دارد طولانی‌ترین بمباران تاریخ ایران در شهر اندیمشک ودر زمان جنگ تحمیلی در تاریخ 4 آذر 65صورت گرفت در این روز ساعت 11:45 تا 13:25 شهرستان اندیمشک به مدت یک ساعت و 45 دقیقه توسط 54 (57 فرورند هم ذکرشده ) هواپیمای رژیم بعث مورد حمله قرار گرفت

در این حمله وحشیانه نقاط مهمی همانند ایستگاه راه آهن مورد اصابت قرار گرفت و بیش از 300 نفر از شهروندان و مسافران کشته و 700 نفر مجروح شدند این بمباران را طولانی‌ترین بمباران شهرها پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌آورند.

مردمی که با تحمل بیش از 50 بار موشکباران و حملات هوایی، هنوز هم در حمایت امام و مولای خویش، تنور جبهه‌ها را گرم نگه داشته بودند

تحمل بیش از 50 بار موشکباران

مهمترین مسأله‌ای که شاید بتوان از هجوم طولانی هوایی به شهرستان اندیمشک از آن یاد کرد، شکستن مقاومت مردم این شهرستان و عقبه مهم تدارکات و نیروی انسانی این خطه بود، چرا که وجود گردان حمزه با جوانان نیک سیرت که در عملیات‌ مهم ضربه‌های جبران ناپذیری به ارتش عراق وارد ساخته بوده و مردمی که با تحمل بیش از 50 بار موشکباران و حملات هوایی، هنوز هم در حمایت امام و مولای خویش، تنور جبهه‌ها را گرم نگه داشته بودند.

مردمی که مقتدای پیر جماران درباره آنان فرمود: این اندیمشک است که مورد تجاوز واقع می‌شود، دنباله‌اش جنگ جنگ تا پیروزی می‌گوید؛ و به واقع شاید استدلال دشمن بعثی در شکستن حلقه اتصال و عقبه جبهه‌ها در هجوم به این دیار را استدلال درستی بتوان نامید و هرچند زخم‌های بی‌شماری در هجوم طولانی مدت چهارم آذر ماه سال 65 بر پیکر نحیف اندیمشک وارد آمد؛ اما حماسه سترگ پایداری آنان، اقتدا به حضرت زینب (س) را چه زیبا به تصویر کشید که «ما رایت الا جمیلا» و این زیبایی و شکوه ایثار را در طواف شهدای این بمباران که با حزن و اندوه اما با شکوه تشییع می‌کردند، زمزمه می‌کردند. شهدایی همچون فرمانده دلاور «عزت‌الله حسین زاده» که شرح مردانگی و دریادلی و حماسه آفرینی او در عملیات والفجر 8 وصف ناشدنی است.

وقتی در شهر قصابی شد

استقامت شهر نادیده گرفته شد

300 شهید و 700 زخمی و خساراتی که اندیمشک در شهادت این حادثه دید تا ابد از یاد و خاطره‎ها پاک نخواهد شد، ولی در این میان به نظر مسئولان آنچنان که باید به این حادثه توجهی که در خور و شایسته آن باشد را ندارند. اگر این حادثه در یکی از شهرهای اروپایی رخ می داد چنان بنای یادبودی برای آن درست می کردند که زبانزد می شد و چنان تبلیغاتی برای آن انجام می دادند که تبدیل به یکی از نقاط توریستی آن شهر و کشور بشود.

مسئولان شهر برای نامگذاری و ساخت تندیس هایی در شهر از هر چیزی الهام می گیرند بجز استقامت شهر اندیمشک و طی این سالهای پس از جنگ حداقل می توانستند نماد یادبودی در ایستگاه راه آهن قرار دهند تا مسافرانی که بصورت گذری از اندیمشک می گذرند یادی از این حادثه بکنند.

چرا کشورهایی اروپایی و اسرائیل از یک داستان خیالی و شایعه می توانند یکی از بزرگترین حادثه های تاریخ را بصورت دروغین برای خود بسازند ولی ما به اهداء این همه شهید و زخمی و قبول خسارات جباران ناپذیر در بمبارانٰ هیچ یادبود خبر و مطلبی بجز اینکه هرسال یک مراسم بگیریم نداریم.

جای خالی در تقویم

حال بعد از گذشت سال‌ها مردم شهر اندیمشک با تقدیم بیش از یک هزار شهید، 3 هزار و 500 جانباز و 150 آزاد سرافراز همچنان در دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب و اسلام محکم ایستاده و با عهدی که با رهبر بزرگ انقلاب بسته وفادار بوده و فرمانبردار و رهبر معظم انقلاب هستند.

خواسته مردم شهر یک هزار شهید اندیمشک از استاندار و مسئولان بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس ثبت این روز با توجه به اسناد و مدارک موجود و شاهدان عینی به عنوان «روز ایستادگی مردم اندیمشک» در تقویم رسمی کشور است تا بدین وسیله قصه رشادت، حماسه و مقاومت مردم این شهر به نسل‌های آینده انتقال یابد و آنان نیز بدانند که این مردم برای آزادگی و دفاع از امام و وطن چه سختی‌ها به جان خریده و چه خطرها کرده‌اند.

فرآوری: سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع: خبرگزاری ایسنا، وبلاگ احمدمالکی2013، مجموعه خاطرات حمید داوودآبادی، سایت سفیر خوزستان

مطالب مرتبط:

 قطعنامه 588

حماسه ای از آن همدان

شهادت جلوی چشم برادر