اعتمادبهنفس کودک را شارژ کنید!
والدین میتوانند در کنار پرورش اخلاق و مسوولیت پذیری در کودکان، اعتمادبهنفس آنها را نیز پرورش دهند. وقتی کودک احساس ارزشمند بودن داشته باشد، میتواند برای آینده خود اهداف خوبی تعیین یا چیزهای جدیدی را امتحان کند.

اعتمادبهنفس، از این احساس سرچشمه میگیرد که ایمان داشته باشیم توانایی انجام بسیاری از کارها را داریم و کمکهای ما و کارهایی که انجام میدهیم، ارزش و اعتبار دارند. برخیها اعتقاد دارند که اعتمادبهنفس، احساسی زودگذر است؛ گاهی آدم حس خوبی به خود دارد و گاهی این طور نیست. همین مسئله باعث میشود تا به همین ترتیب به کودکان خود اعتمادبهنفس بیاموزیم. به عنوان پدر یا مادر، این وظیفه شما است که احترام به خویشتن و ارزش قائل شدن برای خود، تواناییهای خود و فرهنگ خود را به کودک بیاموزید. در همین راستا، 10 راهکار موثر برایتان نام بردهایم تا با کمک آنها، این مأموریت را به خوبی به انجام برسانید.
بی قید و شرط به او عشق بورزید
احساس اعتمادبهنفس در کودکان، زمانی شکوفا میشود و رشد میکند که از والدین خود بشنود: «من تو را دوست دارم و مهم نیست چه کسی هستی و چه کارهایی میکنی». این عبارت، حس رضایت و اعتمادبهنفس زیادی به کودک میدهد و تلاش میکند تا نقاط قوت خود را افزایش دهد و بر مهارتهایش بیفزاید.
فرزند خود را در محبت خالصانه غرق کنید. او را با مهربانی در آغوش بگیرید، ببوسید و برای تحسین به شانههایش بزنید. همیشه عشق خود به فرزندتان را به زبان بیاورید و او را مطمئن کنید همیشه او را دوست دارید. وقتی میخواهید رفتار اشتباه کودک را تصحیح کنید، یا برای اشتباهی که کرده او را تنبیه کنید، حتماً به او یادآوری کنید این رفتار اوست که ناشایست بوده، نه خود او. به طور مثال، به جای این جمله: «تو پسر شیطانی هستی، چرا نمیتوانی درست رفتار کنی؟» بگویید: «هل دادن دوستت کار خوبی نیست. ممکن است او آسیب ببیند. لطفاً دیگر این کار را انجام نده.»
به او توجه کنید
توجه ویژه خود را همیشه به فرزندتان نشان دهید. این باعث میشود تا کودک به طور غیرمستقیم درک کند تا چه اندازه برای او ارزش قائل هستید. این توجه، زمان زیادی از شما نمیگیرد. مثلاً وقتی در حال چک کردن ایمیلهای خود هستید، میتوانید چند دقیقه از کار دست بکشید و به حرفهای او گوش کنید. یا هنگامی که سوالی از شما میپرسد، با دقت به او پاسخ دهید و در آن لحظه کوتاه، کارهای دیگر خود را کنار بگذارید. در چشمان او نگاه کنید تا باور کند واقعاً به او توجه دارید و همه حرفهایش را میشنوید. اگر کودک با حرفهای زیاد خود، شما را از کارهایتان عقب انداخت، بدون اینکه نیاز او را نادیده بگیرید، از او بپرسید مثلاً نقاشی کشیدن او چقدر طول میکشد، زیرا شما باید بروید و شام درست کنید.
محدودیتها را به او بیاموزید
به کودک پیش دبستانی خود باید برخی قوانین و محدودیتها را بیاموزید. به طور مثال، اگر به او گفتهاید باید اسنک و میانوعدههای خود را در آشپزخانه میل کند، هرگز به او اجازه ندهید با بیسکوییت یا میوهای که در دست دارد، در اتاقها رژه برود. هر محدودیتی برای او تعیین میکنید، تا انتها به آن پایبند باشید. این رفتار به او میآموزد برخی از قواعد را باید رعایت کرد و همیشه به آنها پایبند بود. خیلی زود هم به آنها عادت میکند و جزوی از وجود او خواهد شد.

خطر کردن را به او بیاموزید
این شهامت را در وجود فرزند خود پرورش دهید تا مسایل جدید را امتحان کند. غذاهای جدید را امتحان کند، با افراد جدید دوست شود یا سهچرخه سواری را امتحان کند. به او بیاموزید بدون خطر کردن در زندگی نمیتواند موفق شود. البته میزان این ریسکها باید کنترل شده و اصطلاحاً سالم باشد.
سپس به او اجازه دهید برای به نتیجه رساندن تلاشهای خود، سماجت به خرج دهد. به این معنا که همین که دچار ناامیدی شد، فوراً به کمک او نشتابید. اگر مثلاً نمیتوانست اسباب بازی خود را درست کند، سریع نگویید من برایت انجام میدهم. این کار به اعتمادبهنفس کودک لطمه میزند.
اجازه دهید اشتباه کند
یکی از احتمالات و نتایج خطر کردن فرزندان، این است که اشتباه کنند. این امر اشکالی ندارد. حتی کودک میآموزد اشتباه کردن نیز جزوی از زندگی است و این به رشد اعتمادبهنفس او کمک میکند. به طور مثال، هنگامی که کودک بشقاب خود را لبه میز میگذارد و بشقاب به زمین میافتد، به او اجازه دهید تا خودش یاد بگیرد دفعه بعد بشقاب را کجا باید بگذارد که به راحتی واژگون نشود.
از مقایسه کردن دست بردارید
صحبتهایی همچون: «چرا نمیتوانی همچون سارا خوب باشی؟» به فرزند شما این پیغام را القا میکند که او خوب نیست و برای شما ارزش و احترامی ندارد. حتی مقایسههای مثبت همچون: «تو بهترین بازیکن هستی» نیز به روحیه و اعتمادبهنفس کودکان لطمه وارد میکند. باید بدون اینکه او را با دیگران مقایسه کنید (یا او را بالا ببرید و از دیگران بهتر نشان دهید یا او را تحقیر کنید) به او حس ارزشمند بودن بدهید. باید بداند کاری که انجام میدهد، بدون قیاس با دیگران، درست یا نادرست است.
ابراز همدردی کردن
اگر کودک قادر نیست کارهایی را انجام دهد که همسن و سالهای او انجام میدهند، با او همدردی کنید و این موضوع را با اشاره به نقاط مثبت او، تسکین دهید. به طور مثال، اگر کودک نمیتواند همچون سارا توپ بگیرد، به او بگویید: «سارا خیلی خوب توپها را میگیرد و تو هم خیلی خوب نقاشی میکنی». این باعث میشود تا کودک به جای تمرکز روی نقاط منفی خود، به تواناییها و مهارتهای خود فکر کند و در نتیجه، اعتمادبهنفس بیشتری بیابد.
به او شهامت بدهید
همه کودکان به توجه، تشویق و حمایت افراد مورد علاقهشان، نیاز دارند. به طور مثال: «من به تو ایمان دارم و میدانم موفق میشوی، زیرا تلاشهای تو را میبینم. به تلاشهایت ادامه بده» شهامتبخشیدن به کودک در خلال انجام کارها، باعث میشود تا با توان بیشتری مسوولیتهایش را به انجام برساند. این حتی از تشویق پس از انجام کارها نیز موثرتر است. به طور مثال، اگر کودک در تلاش برای بستن بند کفش خود است، او را تشویق کنید که میتواند، به جای اینکه بگویید من برایت انجام میدهم.
کارهای مثبت او را تحسین کنید
همه انسانها از بزرگ و کوچک گرفته تا پیر یا کودک، از تحسین شدن و مورد تشویق قرار گرفتن لذت میبرند. همین باعث میشود تا کارهای مثبت بیشتری انجام دهند و بیشتر مورد تشویق قرار بگیرند. به طور مثال، وقتی پدر خانواده به خانه آمد به او بگویید: «سارا همه وسایل سالاد را خودش شسته است» این باعث میشود تا کودک احساس فوقالعادهای پیدا کند و به دنبال آن، محبت و تشویق پدر را نیز دریافت کند. یا مثلاً به جای گفتن «آفرین» به او بگویید: «ممنون که با حوصله در کنار من در صف ایستادی». این حرف باعث میشود تا کودک احساس ارزشمند بودن پیدا کند و متوجه شود چه کار درستی انجام داده است.
با دقت به حرفهایش گوش دهید
هنگامی که فرزندتان با شما حرف میزند، دست از کارهای خود بکشید و با دقت به حرفهایش گوش کنید. در چشمان او نگاه کنید تا متوجه شود همه کلماتش را میشنوید و حواستان جای دیگری نیست. به این ترتیب، متوجه میشود عقاید و حرفهای او ارزش دارند. در برابر غمها و خوشحالیهایش پاسخی داشته باشید که حس همدردی را القا کند. با پذیرش احساسات کودک، این مسئله را به او القا میکنید که همه حرفهای او برای شما ارزشمند است.
منبع: برترینها