تبیان، دستیار زندگی
یکی از مسائلی که امروزه و به ویژه در میان جوانان ما فراوان یافت شده و نتایج چشم گیری با خود به همراه دارد، بحث ها و گفتمان هایی است که در میان آنان حول محور موضوعات گوناگونی از جمله دین، اقتصاد، سیاست، ورزش و ... شکل می گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسانی که در امر دین خرابکاری می کنند!


کسی که برای مردم بدون علم و آگاهی فتوا دهد، خراب کاری او در دین بیشتر از اصلاح او است


سخن

یکی از مسائلی که امروزه و به ویژه در میان جوانان ما فراوان یافت شده و نتایج چشم گیری با خود به همراه دارد، بحث ها و گفتمان هایی است که در میان آنان حول محور موضوعات گوناگونی از جمله دین، اقتصاد، سیاست، ورزش و ... شکل می گیرد.

بحث ها و گفتگو هایی که منجر به خرده گیری، اشکال تراشی، نقد ها و پیشنهاداتی می گردد که در اکثر موارد برخاسته از اندک علم و دانش و آگاهی فرد در این زمینه است، حال آنکه خداوند حکیم در آیه 66 سوره آل عمران به صراحت از بحث و گفتگو در مورد آنچه بدان علم ندارید نهی فرموده است.

«هَاأَنتُمْ هَوُلاء حَاجَجْتُمْ فِیمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِیمَا لَیْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ »؛‌ هان ای اهل کتاب، گرفتم که در آنچه بدان علم دارید مجادله تان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم ندارید مجادله می کنید؟ در حالی که خدا می داند و شما نمی دانید.

گفتار بدون علم چگونه گفتاری است؟

بدون علم و آگاهى سخن گفتن، گاهى بدین صورت است كه گوینده موضوعى را مورد بحث قرار دهد و پیرامون آن سخنى بگوید كه فن او نیست و از آن بى‏اطلاع است. دیگر، آن كه در مطلبى بحث كند كه فن اوست، ولى براى مهیا شدن، باید وقت مطالعه و مراجعه داشته باشد و اگر بخواهد بدون مراجعه سخن بگوید، بدون علم سخن گفته است.

سخن ارتجالى، آن سخنى است كه سخنران صلاحیت و شایستگى آن سخن را دارد، ولى بدون آن كه خود را آماده و مهیا سازد، ناگهان با وضع و شرایطى مواجه گردد كه باید سخن بگوید. سخن ارتجالى سزاوار كسانى است كه از نظر مطالب و محفوظات آن قدر غنى هستند كه مى‏توانند ظرف چند لحظه، از آن چه در حافظه دارند، مطلب متناسبى را برگزینند و به شكلى تنظیم كند كه متناسب مجلس باشد و در محضر القا نمایند، اما كسانى كه به قدر كافى اندوخته فكرى ندارند و مسلط بر سخن نیستند، حتما باید از قبول سخن ارتجالى شانه خالى كنند و به هیچ وجه زیر بار نروند.

چه، ممكن است با پذیرش آن، خویشتن را خجلت زده و شرمنده سازند و به انگیزه عرض وجود و ابراز لیاقت، موجبات ذلت و تحقیر خود را فراهم آورند چنان که امام عسگرى(علیه السلام) فرموده: چقدر قبیح است براى مومن، كه در وى رغبت و میلى باشد كه مایه ذلت او گردد.

یكى دیگر از عوارض سخن گفتن بدون علم، متهم شدن گوینده است. اگر خطیبى، در مجلسى، چند مطلب را بگوید، و تمام مطالبش بر وفق علم باشد، جز یكى مطلب، همان یك مطلب خلاف علم مى‏توان شنوندگان را در سایر مطالب وى دودل و مردد نماید و گوینده را در تمام سخنانش به بى‏علمى متهم سازد

سرانجام گفتار بدون علم

سخن گفتن بدون علم و آگاهی در همه ی موارد ناپسند و مذموم است ولی اظهار نظر بیجا در امور دینی و قضاوت درباره بندگان خدا، بیش از همه ناپسند بوده و به شدت بیشتری نهی شده است. راز مذمت این گونه اظهارنظرها، مفاسدی است که بر آن مترتب می گردد. اظهارنظر نمودن و دخالت کردن در رشته هایی که انسان در آن تخصص لازم را ندارد ممکن است گرفتاری و مشکلاتی را به همراه داشته باشد که به سادگی قابل ترمیم و جبران نیست. از آن جمله به موارد زیر می توان اشاره کرد:

هلاکت در دنیا و آخرت

قال علیه السلام: من ترک قول لا ادری اصیبت مقاتله؛(نهج البلاغه، حکمت 85) هرکس که جمله «نمی دانم» را ترک کند خود را به کشتن خواهد داد. مقاتل بدن، اعضایی است از بدن که در صورت صدمه دیدن، انسان در امان نمی ماند.

شارح بحرانی رحمه الله در ذیل این کلام نورانی می گوید: ترک این قول (لاادری) کنایه است از گفتار بدون علم و اصابة المقاتل کنایه است از هلاکت و نابودی از گفتار بدون علم به واسطه گمراهی و گمراه کردن حاصل می گردد و چه بسا سخن گفتن بدون علم موجب هلاکت در دنیا و آخرت گردد. مسائل دینی نیز مانند هر رشته ی دیگر نیاز به آگاهی و تخصصی لازم دارد و اظهار نظر بدون داشتن تخصص لازم با خطا و اشتباه بیشتری همراه خواهد بود

سخن

اظهار نظر بدون آگاهی درباره ی مسائل دینی باعث گمراه شدن افراد و انواع گرفتاری ها و زیان های مادی و معنوی می گردد؛ دچار شدن آن ها به ضررهایی که گاه جبران ناپذیر خواهد بود.

بسیاری از مسائل با ایمان، جان، مال، آبرو، و روابط خانوادگی و دیگر شئون زندگی مردم ارتباط دارد و سخن گفتن بدون تفکر در این موارد، همه ی زندگی فرد را به خطر می اندازد در روایت آمده است. «من افتی الناس بغیر علم کان ما یفسده اکثر ما یصلحه؛ کسی که برای مردم بدون علم و آگاهی فتوا دهد، خراب کاری او در دین بیشتر از اصلاح او است.» (بحار الانوار، ج، ص121)

تحقیر خویشتن:

سخنورى، كه بدون علم و آگاهى، مطلبى را در كرسى خطابه مورد بحث قرار مى‏دهد و پیرامون آن سخن مى‏گوید، با این عمل، به ارزش كلام و شخصیت خود آسیب مى‏رساند و خویشتن را با عوارض نامطلوب آن مواجه مى‏سازد. یكى از نتایج زیان بار سخن گفتن بدون علم، خود را تحقیر نمودن و از وزن و ارزش خویش كاستن است. امام على علیه السلام می فرمایند: از سخن گفتن در باره آنچه راهبُردش را نمى شناسى و از حقیقت آن آگاه نیستى، پرهیز كن؛ زیرا گفتارت رهنمون عقل توست و جملات تو، از آگاهى تو خبر مى دهد. تا آن جا كه در ایمنى هستى، از طولانى كردن گفتار، اجتناب كن، و تا آن جا كه مى توانى، گفتارت را كوتاه كن؛ زیرا براى تو مناسب تر است و بر فضیلت تو دلالت بیشترى دارد. (دانشنامه قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری) على(علیه السلام) فرموده: سخن بگوئید تا شناخته شوید. چه، آدمى زیر پوشش زبان پنهان است و چون سخن بگوید، قدر و منزلتش روشن مى‏گردد.

اظهار نظر بدون آگاهی درباره ی مسائل دینی باعث گمراه شدن افراد و انواع گرفتاری ها و زیان های مادی و معنوی می گردد؛ دچار شدن آن ها به ضررهایی که گاه جبران ناپذیر خواهد بود. بسیاری از مسائل با ایمان، جان، مال، آبرو، و روابط خانوادگی و دیگر شئون زندگی مردم ارتباط دارد و سخن گفتن بدون تفکر در این موارد، همه ی زندگی فرد را به خطر می اندازد

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد

متهم شدن گوینده:

یكى دیگر از عوارض سخن گفتن بدون علم، متهم شدن گوینده است. اگر خطیبى، در مجلسى، چند مطلب را بگوید، و تمام مطالبش بر وفق علم باشد، جز یك مطلب، همان یك مطلب خلاف علم مى‏توان شنوندگان را در سایر مطالب وى دودل و مردد نماید و گوینده را در تمام سخنانش به بى‏علمى متهم سازد.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: درباره چیزى كه از آن علم و اطلاع ندارى، سخن مگوى. چه، این كار موجب مى‏شود كه در سایر گفته‏هایت متهم شوى و شنوندگان در صحت و اصالت دیگر سخنانت، كه از روى علم گفته‏اى، شک و تردید نمایند. و همچنین می فرمایند: آنچه را نمى دانى، نگو ، هرچند آنچه را مى دانى اندک باشد، و آنچه را كه دوست ندارى درباره ات گفته شود، نگو. (دانشنامه قرآن و حدیث ،محمد محمدی ری شهری)

باید هر مسأله اى را براى اهلش بگذارند، مسائل فقهى را براى مراجع و مجتهدین و حوزه هاى علمیّه باید گذاشت چون آنها اهلش هستند و هر كسى باید در قلمرو خودش فعّالیّت كند، طبّ براى اطبّا، كشاورزى براى كشاورزان، فقه هم براى فقها و ... در طول تاریخ، بسیاری از فتنه ها و نزاع ها، از قضاوت های عجولانه یا حرف های بی مدرك و نظریه های بدون تحقیق و علم، بروز كرده است.

مریم پناهنده                    

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

تعلیم و تربیت در نهج البلاغه، عبدالمجید زهادت

گفتار فلسفی، محمد تقی فلسفی

دانشنامه قرآن و حدیث ،محمد محمدی ری شهری

درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دامت برکاته)

عفت در گفتار، محمد یونس عارفی، ماهنامه پیام زن

مطالب مرتبط:

بالاخره سکوت کنیم یا سخن گوییم؟

زبان؛ مركب سواری شیطان

زبان عاقل و زبان احمق

«مراء» به چه معناست؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.