چون كودكان با خود حساب و كتاب می كنند؛ با خود می گویند: زمین خوردم؟ قبول. سرم به سنگ خورد؟ قبول. درد گرفت؟ این هم قبول ولی در عوض الان شربت و شكلاتی در دست دارم. و این یعنی كنار رنج ها، داشته ها را دیدن.
موجودی كه حیاتش نباتی است رزق و روزی اش، رزق و روزی كم و به اندازه خودش است؛ مثل گل كه همه رزقش در آب و خاك و نور آفتاب نهفته است اما موجودی كه به عالی ترین حیات یعنی حیات انسانی می رسد خدای متعال برای او رزق و روزی های دیگری را درنظر گرفته است.
حال خوب همیشه با خنده به دست نمی آید و اگر قرار بود این اتفاق با خنده به دست بیاید، مجالس عزاداری آقا سیدالشهدا(ع) و اهل بیت(ع) به هر دلیل و بهانه ای حزن آمیز به نظر می رسد.
شاید دقایقی نمی گذرد كه طاقت تان تمام می شود و تسلیم این دو پلك نازك و لطیف می شوید. الحق كه نعمت بینایی چه نعمت بزرگی است كه خداوند در اختیار آدمی قرار داده است.
در مكانی مرتفع ایستاد و كماندار خبره ای را خبر كرد. دستور داد به چهار سمت، تیرهایی پرتاب كند، هرجا كه تیرها فرود آمد، آنجا را مرز شهر كوفه تعیین كرد و براساس مشورت 2 نسب شناس قهار، جایگاه هركدام از 7قبیله را معین كرد.
به خاطر همین وابسته بودن آدمی به دارایی و دانایی خود است كه خداوند متعال می فرماید: لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون (هرگز به نیكوكاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق كنید).
مردمان در آن دوران در گمراهی و نادانی مفرط به سر می بردند؛ اما چرا مردم در آن دوران در گمراهی به سر می بردند و آیا اكنون هم این امكان وجود دارد كه جوامع در چنان شرایطی زندگی كنند؟
ائمه، شیعه را «من شایع علینا» تعریف كرده اند؛ یعنی كسی كه از آنها پیروی كند و بعد شیعیان به اندازه كمیت و كیفیت دنباله روی شان از راه آنها، ارزشگذاری می شوند.
حتی می توانیم با یك پیگیری ساده از اطرافیانمان موارد متعددی را بیابیم كه روزگاری رهرو قله های عبادت بودند و نزد خاص و عام شهره به دینداری ولی مسیر زندگی آنان به گونه ای دگرگون شد
ایمان به مثابه چراغی روشن و پرتوافكن است كه مسیر زندگی را روشن می سازد و آدمی را از ظلمت رهایی می بخشد. امام علی(ع) بین ایمان، علم و عمل همبستگی برقرار می سازد.