مواظب تحریف ها باشیم
تاریخ عاشورا از زندهترین و مستندترین تاریخهاست. این در حالی است که متأسفانه برخی آثار کتبی و عاشورایی که در این حوزه نگاشته شدهاند نشان میدهند که ما امانتدارن خوبی نبودهایم. دلایل این امر از این قبیلاند؛ چاپ شدنِ آثار بدون در نظرگرفتن ویرایش، عدم نگارش بر اساس اصول عقلی و علمی، تأکید بیش از حد بر گریستن در سوگ اباعبدلله بدون در نظر گرفتن هدف اصلی قیام و عدم توجه به اصول اساسی پژوهش.
حماسهی مقدس امام حسین (ع) و یارانشان در پرتوی هدفی والا رقم خورد. قیام اباعبدالله الحسین (ع) نه از جهت کسب حکومت دنیایی بود و نه از جهت نشان برتری یک نژاد و یا یک قبیلهی خاص بر دیگری؛ بلکه ویژگی خاصی که این قیام را همه زمانی و همه مکانی کرد این است که در عرصهای تمام ایمان و حقیقت در برابر تمام کفر و باطل جلوهنمایی کرد. با همهی اینها ما تا چه اندازه تلاش کردیم تا در انتشار این حقیقت جاودانه بیکم و کاست مطالب را انتقال بدهیم؟ تا چه اندازه سعی کرده ایم در برابر هرنوع تحریف استقامت کنیم و حقیقت آنچه که رخ داده است را حفظ کنیم؟ متأسفانه با توجه به آثاری که اکنون موجود است پاسخ نگرانکننده است. پیش از اینکه بخواهیم به نمونههایی از این دست تحریفات اشاره کنیم لازم است تحریف را تعریف کنیم.
تحریف از ریشهی حَرَفَ به معنای «متمایل کردن یک چیز از آن مسیر اصلی و موضع اصلیای است که داشته است.» (مطهری، 1363) تحریف یا به صورت لفظی انجام میگیرد و یا به شکل معنوی نمود پیدا میکند. در تحریف لفظی تنها تغییر در ظاهر کلام و کلماتی که استفاده شده است دیده میشود. این در حالی است که در تحریف معنوی، از یک اتفاق و یا یک گفتهی مشابه معانیای برداشت میشود که با معانی اصلیای که دربرداشته متفاوت است.
موضوعی که مورد تحریف واقع میشود نیز دو دسته است. گاه یک مسأله که دارای اهمیت چندانی نیست تحریف میشود؛ برای مثال گفتهی یک دوست. اما در برخی از موارد یک حادثهی بزرگ اجتماعی تحریف میشود. در این حالت این تحریف آثار سوء زیادی بر دیگر عرصههای زندگی اجتماعی دارد و هم چنین ممکن است مسیر فکری و عملی مردم یک جامعه را دگرگون کند. قیام امام حسین (ع) یک حادثهی بزرگ اجتماعی است. از این رو است که میتوان گفت هرنوع تحریف حتی اگر بسیار محدود و ناچیز باشد نیز خدشهای بر امانت گرانبهایی است که آن حضرت در میان ما گذاشته است. متأسفانه در انتقال این مفاهیم هم تحریف لفظی دیده میشود و هم تحریف کلامی.
در کتاب لولو و مرجان که مرحوم حاج میرزا حسین نوری در باب وظایف اهل منبر نگاشته است در دو بخش مجزا به بررسی اهمیت صدق و راستی و هم چنین خلوص نیتِ یک واعظ و روضه خوان پرداخته است. مرحوم حاجی نوری در یک قسمت از کتاب این طور نوشتهاند: «امروز باید عزای حسین را گرفت، اما برای حسین در عصر ما یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید این همه دروغهاست که دربارهی حادثهی کربلاگفته میشود و احدی جلوی این دروغها را نمیگیرد.» (مطهری، 1363)
روضه الشهدا کتابِ ملاحسین واعظ کاشفی یکی از تحریف سازان پیرامون حادثهی کربلا است. نقل شده است که اصطلاح روضهخوانی پس از این کتاب استفاده میشد و اشاره به افرادی داشته که این کتاب را میخواندند. در آن زمان اولین کتابی که به زبان فارسی نوشته شده بود همین کتاب روضه الشهدا بود، از این رو بسیاری از مرثیه خوانها به جای مراجعه به کتب عربی، از این کتاب استفاده میکردند. عاشوراپژوهان همواره انتقادات بنیادینی به این کتاب وارد کردهاند اما به ندرت کتابخانهای یافت میشود که در آن چند نسخهی خطی از این کتاب نباشد.
اسرار الشهاده از فاضل دربندی نمونهی دیگری است که در آن اغراق کردن دربارهی حادثهی کربلا به اوج خود رسیده است. از همین رو است که در مقدمهای که بر کتاب خود نوشته است این چنین میگوید: «جهان و هرچه که آفریده شده است برای این است که عزای حسین (ع) به پا داشته شود.» (صحتی سرو رودی، 1383) محدث نوری که هم زمان با این نویسنده میزیست در جایی دربارهی کتاب این طور مینویسند: «اخبار ضعیفهی بی اصل و مأخذ، با این اسباب وهن، اگر به جهت بعضی از اغراض فاسده مثل اظهار کثرت تتبع و اطلاع، و آوردن مطالب تازه، و برتری بر مقاتل سابقه در کتابی جمع شود مسنایی برای این مذهب پیدا میشود... کار به جایی رسید که مخالفان در کتابهای خود نوشتند که شیعه بیت کذب است و اگر کسی منکر شود کافی است که آنها برای اثبات ادعای خود در این دعوا کتاب اسرار الشهاده را به میدان آورند.» (همان)
نتیجهگیری
با خواندن تاریخ عاشورا متوجه خواهیم شد که آنچه که نقل شده است از زندهترین و مستندترین تاریخهاست. همین امر خود نشان دهندهی اهمیت آن در طول تاریخ بوده است که این چنین قابل استناد است. اما متأسفانه برخی آثارکتبی ما نشان میدهند که ما امانتداران خوبی نبودیم. دلایل این امر از این قبیلاند؛ چاپ شدنِ آثار بدون در نظرگرفتن ویرایش، عدم نگارش بر اساس اصول عقلی و علمی، تأکید بیش از حد بر گریستن در سوگ اباعبدلله بدون در نظر گرفتن هدف اصلی قیام، عدم توجه به اصول اساسی پژوهش. امید است که بتوانیم در حفظ میراث گرانبهای این حماسهی مقدس بیش از پیش تلاش کنیم.
فهرست منابع
1. صحتی سرو رودی، محمد (1383) تحریف شناسی تاریخ امام حسین (ع) با رویکردی کتابشناسانه، مجله کتابهای اسلامی، 18، 80-35
2. مطهری، مرتضی(1363) حماسهی حسینی، تهران: صدرا.