یک چیز بگم از زندگیت راضی بشی؟
افکار روی احساسات ما تاثیر میگذارند. نسبت به چیزی که آن را دوست دارید یا از آن متنفرید چه احساسی دارید؟ مجبور نیستید که آگاهانه احساسات خود را تغییر دهید. کافی است افکارتان را تغییر دهید تا احساساتتان به سرعت از آن تبعیت کند. به درستی که افکار روی ذهن، جسم و احساساتمان تاثیر میگذارد. افکار مثبت خوشی و خوشبختی را برای ما به ارمغان میآورد و افکار منفی برایمان از خود احساس بی ارزشی و شوربختی به جای میگذارد.
اگر میخواهید از کیفیت اندیشههای خود با خبر شوید به زندگی خود رجوع کنید و ببینید که در چه موقعیتی هستید. نتیجه را ببینید؛ اگر از بخشی از زندگی خود راضی هستید، تفکری که در آن بخشی از زندگی به کار بردهاید مثبت بوده است، اگر از بخشهایی از زندگی خود ناراضی هستید در این صورت احتمالش است که اندیشه شما در آن بخش منفی بوده باشد.
افکار مثبت، نتایج مثبت تولید میکند مانند؛ عشق، توجه، محبت، سلامتی، ثروت، خوشبختی، موفقیت، تنعم و غنا. افکار منفی نیز نتایج منفی بر جای میگذارند مانند؛ بیتوجهی، بیتفاوتی، ناراحتی، فقر و فلاکت، ترس، فقدان و بیزاری در یک جمله می توان گفت نگرش و برداشت انسان ها از رویدادها بسی مهم تر و تعیین کننده تر از خود رویدادها می باشد به بیان دیگر موقعیت کنونی ما ناشی از عمری اندیشیدن منفی یا مثبت است.
علاقه به دنیا و امور مادی و ارتباط عاطفی داشتن با آن نه تنها بد نیست بلکه یک امر فطری و طبیعی است. به فرمایش امام علی علیه السّلام: مردم فرزند دنیا هستند و هرگز کسی را به خاطر دوست داشتن مادر خود ملامت نمی کنند (الناس ابناء الدنیا و لا یلام المرء علی حب امه). شارح معتزلی در توضیح حکمت 126 نهج البلاغه فیض الاسلام ضمن بیان فرمایش فوق از امام علیه السّلام به ذکر این بیت زیبا نیز می پردازند:
و نحن بنو الدنیا خلقنا لغیرها و ما کنت منه،فهو شی ء محبب
«ما فرزندان دنیا هستیم و برای غیر آن آفریده شدیم لکن آنچه را که اصل تو از آن است چیز محبوبی است». آنچه که در نظام تربیتی اسلام بد و مذموم است بسته بودن و اسیر تمایلات و امور مادی بودن یا "دنیاپرستی" است. علت نهی از آن نیز این است که نتیجه ای جز سکون، توقف، نیستی و عدم رشد واقعی ندارد. به عبارت دیگر، دنیا با تمام بزرگی و زیبائی آن به دلیل مادی بودن و محدود بودن آن در مقایسه با انسان که موجودی مادی و معنوی است، اگر به عنوان هدف و غایت مطلوب قرار گیرد مانع رشد و تکامل متربی می شود زیرا که هدف یعنی قرارگاه(یعنی جائی که انسان در آنجا آرام گرفته و متوقف می شود.) نیل به اهداف مادی بدون پشتوانه معنوی، مانع رشد و ترقی طلبی می باشند.
هدف نظام تربیتی اسلام و نهج البلاغه از مذمت دنیا، هرگز به خاطر بی اعتبار کردن ارزش های مثبت و خوب جهان و دنیا نیست بلکه به خاطر احیای ارزش های انسان است. به عبارت دیگر آنجا که علی علیه السّلام از زهد و تقوی و لزوم پرهیز از دنیا سخن می گوید ارزش دنیا را پایین نیاورده است بلکه ارزش انسان را بالا برده است. این یک نکته ظریف و مهم است که نیازمند دقت و توجه خاص است. لذا امام علی علیه السّلام می فرمایند: بدترین تجارت این است که شخصیت خود را با جهان و دنیا برابر کنی و برای همه جهان ارزش مساوی با انسانیت خویش قائل شوی(و لبئس التمجران تری الدنیا لنفسک ثمنا). در این عبارت امام علیه السّلام در واقع ارزش انسانی انسان را بالا برده است به خاطر ارزش ذاتی که انسان دارد نه به خاطر حقارت و کوچکی و بی اعتبار بودن دنیا.
در تجارت الهی، امکان برخورداری از دنیا و آخرت وجود دارد. در نظام تربیتی اسلام جمع بین دنیا و آخرت از نظر برخوردار شدن ممکن است لکن جمع آنها از نظر ایده آل بودن و هدف نهائی قرار گرفتن ممکن نیست. در نظام تربیتی اسلام و بر اساس منطق نهج البلاغه، برخورداری از دنیا مستلزم محرومیت از آخرت نیست.
در کلام علی علیه السّلام برخورداری از یک زندگی مرفه و متنعم به نعمت های پاکیزه و حلال خدا باعث محرومیت در آخرت نمی شود همان طور که تقوی و عمل صاحل و ذخیره اخروی داشتن باعث محرومیت از مواهب طبیعی و لذائذ دنیا نمی شود. امام علی علیه السّلام این مطلب را به زیبائی در حکمت 261 بیان فرمودند: "مردم در دنیا از نظر عمل و هدف دو گونه اند: یکی فقط برای دنیا کار می کند و هدفی ماورای امور مادی ندارد. سرگرمی به امور مادی و دنیوی او را از توجه به آخرت باز داشته است، چون غیر از دنیا چیزی نمی فهمد و نمی شناسد، همواره نگران آینده بازماندگان است که چگونه آنان را برای بعد از خودش تأمین کند اما هرگز نگران روزهای سختی که خودش در پیش دارد نیست، لذا عمرش در منفعت بازماندگانش فانی می گذرد. یک نفر دیگر، آخرت را هدف قرار می دهد و تمام کارهایش برای آن هدف است اما دنیا خودبخود و بدون آنکه کاری برای آن و به خاطر آن صورت گرفته باشد به او روی می آورد، نتیجه این است که بهره دنیا و آخرت را توامان احراز می کند و مالک هر دو خانه می گردد، چنین کسی صبح می کند در حالی که آبرومند نزد پروردگار است و هر چه از خدا بخواهد به او عطا می کند. الناس فی الدنیا عاملان: عامل فی الدنیا للدنیا، قد شغلته دنیاه عن آخرته، یخشی علی من یخلقه، و یا منه علی نفسه،فیفنی عمره فی منفعه غیره،و عامل عمل فی الدنیا لما بعدها فجاءه الذی له من الدنیا بغیر عمل، فاحرز الحظین معا، و ملک الدارین جمیعا فاصبح وجیها عند اللّه لا یسأل اللّه حاجه فیمنعه.
در برخورد با این دنیای خوب از یک طرف، همواره باید امیدوار و در حال کار، تلاش و فعالیت بوده و هرگز به بهانه فانی شدن و فانی بودن دست از کار و تلاش برنداریم اما از طرف دیگر، در ضمن کار و جهاد و فعالیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی نباید ارزش های انسانی و الهی را خدشه دار کرد و زمینه های آلوده شدن به گناه و حقارت و پستی نفس را فراهم کنیم. این معنا به زیبائی در کلام فرزند ارشد امام علی علیه السّلام آمده است: کن لدیناک کانک تعیش ابدا و کن لآخرتک کانک تموت غدا. برای دنیایت چنان باش که گوئی جاویدان خواهی ماند و برای آخرت چنان باش که گوئی فردا می میری. این یکی از لطیف ترین احادیث معصومین در زمینه دعوت مردم به کار و تلاش و پرهیز از بطالت، کسالت و بی قیدی در کارهای دنیوی و اخروی است.
بنابراین در نظام تعلیم و تربیت اسلامی نگاه متربی به دنیا نگاهی مثبت، امیدوار، فعال و سازنده است. به عبارت دیگر، نظام تربیتی به متربی خود آموزش می دهد که در برخورد با مسائل دنیوی به گونه ای رفتار نماید که گوئی همیشه در این جهان خواهد بود.
اینها همه نمونه هایی از نگاه مثبت، فعال، سازنده و امیدوار پیشوایان دینی به دنیا است. این نگاه باعث شاداب شدن محیط خانواده، پر نشاط شدن زندگی یک جامعه، تحرک و بالندگی یک ملت، و در نهایت حرکت به سمت کمال، پیشرفت و سازندگی می شود.
نگرش مثبت به دنیا و اقبال به زیبائی های آن از عوامل مهم و موثر در بهداشت روانی، تحرک اجتماعی، فعالیت های اقتصادی و نهایتا توسعه کشور می باشد. داشتن چنین نگاهی به دنیا، به ویژه با تأسی از سیرهء معصومین علیهم السلام، خود جلوه ای است از آموزه های نظام تعلیم و تربیت اسلام و شیوهء آموزش و پرورش بزرگواران دین نسبت به متربیان خود.
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
قرآن کریم
نهج البلاغه
نگرش مثبت به دنیا و نقش آن در تعلیم و تربیت انسان از دیدگاه امام علی؛ دکتر محمد جواد لیاقت دار
مثبت اندیشی؛ محمد صادق آقاجانی