آشنایی با فلسفه یونان
اهداف:
چکیده:
براى یافتن ریشه تاریخى حكمت ـ یا همان تاریخ فلسفه ـ دو دسته منابع وجود دارد:
- اول، منابع دینى، مانند كتب آسمانى و سنت.
- دوم، منابع تاریخی.
بنابر این یکی از مهم ترین مباحث تاریخ تمدن، بررسی جایگاه اولیه علوم بشری است كه از كجا نشات گرفته و چه شخصیتهایی در آن سهیم بودهاند و كدام مكتب و ملت بیش از دیگران در تمدن بشری نقش داشتهاند.
فلسفه یونان
مورخان آغاز پیدایش فلسفه غرب را حدود شش قرن پیش از میلاد مسیح می دانند و همان طور که می دانیم خاستگاه آن را یونان باستان دانسته اند.
فلسفه یونان با طیف گستردهای از جمله فلسفه سیاسی، اخلاق، متافیزیک، هستی شناسی، منطق، زیست شناسی، فصاحت و بلاغت، و زیبایی شناسی درآمیخته است. یونان را زادگاه فلسفه دانسته اند و بسیاری از آثار ارزشمند فلسفی حاصل تلاش فیلسوفان یونانی است.
فلسفه یونان با تلاش افلاطون و ارسطو به اوج شكوفایی خود رسید؛ ولی پس از چندی از رونق افتاد و فیلسوفان و دانشمندان در اسكندریه گرد آمدند و کمکم دورهای به نام قرون وسطا شکل گرفت که دوران افول فلسفه به شمار میآید.
فلسفه اسلامی به پشتوانه دین اسلام هیچ گاه از مسیر اصلی خود منحرف نشد، چرا که فیلسوف مسلمان می دانست که اگر فلسفه اش با اسلام منطبق نیست، اشتباه کرده است و به دنبال مشکل فلسفه اش بود تا آن را حل کند، ولی فلسفه غرب در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود به دلیل پراکندگی و نداشتن خط فکری واحد نتوانسته بود خط مستقیم پایداری را در عرصه تفکر فلسفی سامان دهد.
تاثیر فلسفه یونان بر فلاسفه مسلمان نیز بسیار بوده است. با آغاز نهضت ترجمه و ورود دانشهایی چون منطق و فلسفه، سه مکتب فلسفی در اسلام ظهور کرد.
اولین فیلسوف مسلمان که از رسالات افلاطون اقتباس نموده بود، "ابویوسف بن اسحاق کندی" بوده که در قرن دوم هجری می زیسته است. فارابی معلم ثانی (قرن سوم هجری) در افکار و نظریاتش از فلاسفه یونان به ویژه افلاطون تاثیرپذیری زیادی داشته است.
علاوه بر فلاسفه یاد شده ابوالحسن عامری ابن سینا، ابن مشکوبه، ابن فاتک، ابن هندو، ابوالبرکات بغدادی، غزالی، ابن باجه و ابن رشد از فلاسفه یونانی متاثر بودهاند.