تبیان، دستیار زندگی
من اعتقاد دارم روزی که حضرت علی اکبر به دنیا آمدند همه گفتند که دوباره رسول الله بدنیا آمده است . امام حسین (علیه السلام) در مورد حضرت علی اکبر در روز عاشورا سه تا تعبیر آوردند . یکی اینکه صورت و خِلقتش شبیه پیامبر بود . اما آن دو تای دیگر اول نبود . دو ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3مدال ویژه حضرت علی اکبر علیه السلام


روایت داریم که حضرت موسی به خدا می گوید که تو دور هستی که من فریاد بزنم یا نزدیکی که با تو نجوا کنم؟ خطاب می رسد که من هم نشین هستم یعنی این قدر خدا خودش را به ما نزدیک کرده تا ما خدا را حس کنیم. و شبیه او بشویم. هر کس به یاد من باشد من همیشه با او هستم.

حضرت علی اکبر

من اعتقاد دارم روزی که حضرت علی اکبر به دنیا آمدند همه گفتند که دوباره رسول الله به دنیا آمده است. امام حسین(علیه السلام) در مورد حضرت علی اکبر در روز عاشورا سه تا تعبیر آوردند. یکی اینکه صورت و خِلقتش شبیه پیامبر بود. اما آن دو تای دیگر اول نبود. دو تای دیگر بعد پیدا شد که وقتی این جوان به نقطه ی پایان زندگی اش رسید دو تا مدال کنار مدال اول به سینه اش خورد. شباهت خُلقی و منطقی به رسول الله. به تعبیر شما نوه پیامبر با خود پیامبر خیلی فاصله دارد. خدا می فرماید که ما آسمان را به خاطر پیامبر خلق کردیم.

امام حسین(علیه السلام) امام زمان آن موقع برای جوانی که فرزندش هم هست شهادت می دهد که اکبرم تو جزء شباهت خِلقت که خدا به تو عنایت کرده دو تا شباهت به پیامبر پیدا کرده ای آن هم به رسول الله که خلاصه ی عالم خلقت است.

ای جوان نه فاصله ی مکانی می تواند ما را از این قصه باز بدارد نه فاصله ی زمانی. همه ما انسان ها وقتی به دنیا آمدیم، شباهت به خدا داشتیم. فطرت الله التی فطر الناس علیها، کل مولود یولد علی الفطرة. می گویند: بچه ای که به دنیا آمده خدایی و معصوم است. رنگ خداست به پدر و مادرش کاری نداشته باشید. این بچه می تواند شباهت هایی به پیامبر پیدا بکند. همه ی هنر حضرت علی اکبر این است که شباهت خُلقی و شباهت منطقی به رسول الله دارد. خلق یعنی رفتار یعنی شاه کلید همه ی ابعاد یک فرد.

انک علی خلق عظیم. هم اعتقاداتت خیلی عجیب است هم احساس و گرایشات و رفتارت. خلق بیشتر به سیرت و رفتار می گویند. منطق هم به آن پایه ارتباط با دیگران می گویند. یعنی منطق تو احساسی و مهربان است. حضرت علی اکبر زیبا رَجَز می خواند.

من پسر رسول خدا هستم، من فرزند امیرالمومنین هستم، من فرزند فاطمه هستم، فرزند حسین هستم، من فرزند مکه و منا هستم، این استدلال خیلی منطق زیبایی دارد.

ای جوانان به راحتی می توان از وجود نازنین علی اکبر الگو گرفت و شباهت منطقی و خُلقی به این بزرگوار پیدا کرد. او که شبیه پیامبر است، ما می توانیم شبیه او باشیم. ما انسان ها کمال طلب هستیم. ما یک الگو داریم که نمره اش بیست است، امام زمانش نمره ی بیست او را امضاء کرده است. حیف نیست نمره ی بیست را کنار بگذاریم و نمره چهار و پنج را الگوی خودمان قرار بدهیم. خوب او پسر امام است و با ما فرق می کند؟ این بزرگترین وسوسه شیطان است.

بیش از 90 درصد جوانان عزادار علی اکبر هستند. علی اکبر را دوست دارد ولی دوست داشتن یک عتیقه. حضرت علی اکبر ماه و زیباست و حرف ندارد ولی از او به عنوان یک الگوی دم دستی استفاده نمی کند که صبح و شب خودش را با او تنظیم کند. الگوی دم دستی آنها یک فردی می شود که در تیم خارجی یک قیافه ی عجیبی برای خودش درست می کند یا هنر پیشه یا خواننده خارجی

یک اتفاق بدی افتاده است. من این مثال را خیلی می گویم. ما در خانه هایمان دو دسته ظروف داریم. ظروف عتیقه ای و ظروف دم دستی. ظروف عتیقه ای را خیلی دوست داریم ولی از آن استفاده نمی کنیم و در آن غذا نمی خوریم. ظروف دم دستی را خیلی دوست نداریم ولی تمام مدت از آن استفاده می کنیم. این وسوسه در زندگی ما اتفاق افتاده است که امیرالمومنین قابل دسترس نیست. حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، علی اکبر و قاسم خیلی با ما فاصله دارند. چون خیلی فاصله دارند ما نمی توانیم مثل آنها باشیم و از آن طرف هم دوستشان داریم و تبدیل به امام عتیقه ای در زندگی ما می شوند. کدام جوان امروز با هر قیافه ای، مسلک و رفتاری است که دلش برای علی اکبر نتپد؟

بیش از 90 درصد جوانان عزادار علی اکبر هستند. علی اکبر را دوست دارند ولی دوست داشتن یک عتیقه. حضرت علی اکبر ماه و زیباست و حرف ندارد ولی از او به عنوان یک الگوی دم دستی استفاده نمی کنند که صبح و شب خودشان را با او تنظیم کنند. الگوی دم دستی آنها یک فردی می شود که در تیم خارجی یک قیافه ی عجیبی برای خودش درست می کند یا هنر پیشه یا خواننده خارجی.

میلاد حضرت محمد (ص)

جوان شجاع را همگان می‌ستایند و هیچ كس جوان ترسو را جوانی برازنده نمی‌داند. شجاعت، یكی از مولفه‌های اصلی شخصیت هر جوانی است كه اوج این فضیلت را در شخصیت والای علی‌اكبر(علیه السلام) می‌بینیم.

آن حضرت، نمونه آشكار جوانی شجاع بوده است. پرورش در خاندانی كه همه در شجاعت، شهره بودند، از او جوانی بی‌باك و شجاع در برابر دشمن ساخته بود.

علی‌اكبر، الگویی كامل برای جوانان

علی‌اكبر(علیه السلام) «ناز» جوانی را با «نیاز» به پروردگار همراه كرد و بدین‌گونه صورت زیبا را با سیرت دلربا در آمیخت. او خداوندگار ادب بود، و شور و طراوت جوانی، هرگز وی را از دایره ادب، به ویژه در برابر پدر، خارج نكرد.

این آموزگار جوان، رمز مانایی و جاودانگی را به جوانان آموخت: حق محوری، ادب و فروتنی. ادبش در برابر پدر، تنها به دلیل روابط عاطفی نبود؛ بلكه پدر را امام و مقتدای خویش می‌دانست. پدر نیز فقط بدان سبب كه علی فرزند او بود، بدو عشق نمی‌ورزید؛ بلكه او را جوانی نجیب، پاك‌دامن و پرهیزكار می‌دید و از این ‌رو، او را گرامی می‌داشت. گرچه هیچ پدری نمی‌تواند حسین(علیه السلام) باشد، و هیچ جوانی علی‌اكبر(علیه السلام)؛ راه حسینی بودن و علی‌اكبر گونه بودن، به روی همه پدران و پسران باز است.

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع:

سایت شهید آوینی

سایت یا مجیر

مطالب مرتبط:

حضرت علی اکبر؛ پاره تن سیدالشهدا

بایدها و نبایدهای عزاداری در سیره معصومان

جوان ایده آل خداوند متعال

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.