تبیان، دستیار زندگی
یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر توسعه ی شهری ، عامل اقتصاد می باشد . اقتصادی که با همکاری همه ی مردم سه عنصر صنعت ، خدمات و کشاورزی را مورد توجه قرار دهد و موجبات پیشرفت عادلانه ی جامعه را فراهم آورد .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهری اسلامی با اقتصاد مقاومتی


یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر توسعه ی شهری ، عامل اقتصاد می باشد . اقتصادی که با همکاری همه ی مردم سه عنصر صنعت ، خدمات و کشاورزی را مورد توجه قرار دهد و موجبات پیشرفت عادلانه ی جامعه را فراهم آورد . موضوعی که هدف اصلی اقتصاد مقاومتی با توجه به آموزه های اسلامی می باشد.

اقتصاد مقاومتی

اکنون که با عنایت خداوند متعال و توجهات مقام معظم رهبری، جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگوی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای اسلامی مد نظر جهانیان قرار گرفته است، استفاده از الگوهایی که با موازین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور و مناطق گوناگون آن مطابقت داشته باشد، الزامی خواهند بود. در این راستا دست یابی به الگوهایی مبتنی بر استفاده از حداکثر امکانات و منابع داخلی و عدم استفاده از روش های ناهمگون با ساختار فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، باعث می شود تا توسعه ی اجتماعی و اقتصادی که اساس آن فرهنگ اسلامی و اعتقاد راسخ به "انسان" و ارزش والای آن است، مستقل از هر گونه تهاجم و با حداقل وابستگی به خارج به پیش برود.

توسعه ی فضاهای کالبدی نه به طور مطلق می تواند یکسره نوعی " توسعه ی شهری" باشد و نه به تنهایی می تواند توسعه ای صرفا روستایی باشد. بر این اساس، الگوی توسعه، نه یکسره می تواند به صنعت و خدمات بپردازد که معلول و علت " توسعه ی شهری" است و نه یکسره می تواند تنها به کشاورزی بپردازد که معلول و علت " توسعه ی روستایی" به حساب می آید.

دگرگونی ساختار" تولید" از تولید صرفا شهری و یا روستایی به تولید ناحیه ای ( شهر- روستایی)، می تواند از گسترش بی رویه ی ساختارهای اقتصاد غیر مولد شهرها جلوگیری نموده و روستاها نیز از جایگاه واقعی خود در امر تولید برخوردار شوند.

توسعه ی فضاهای کالبدی نباید به غیر از منابع و تخصص ها و کارایی های خود، بر منابع و کارایی های هیچ نهاد و یا ملت خارجی حساب باز کند. الگوی توسعه ما، در عین خود کفایی باید متکی بر" پول ملی" و ایجاد بیش ترین "ارزش افزوده" ناشی از مواد خام در خود کشور باشد. بر این اساس اخذ بیش ترین کارایی و عملکرد از منابع موجود، با رعایت اصول زیست محیطی و توسعه ی پایدار، همواره امری است ضروری.

دگرگونی ساختار" تولید" از تولید صرفا شهری و یا روستایی به تولید ناحیه ای ( شهر- روستایی)، می تواند از گسترش بی رویه ی ساختارهای اقتصاد غیر مولد شهرها جلوگیری نموده و روستاها نیز از جایگاه واقعی خود در امر تولید برخوردار گردند.

در این الگوی توسعه، ایجاد جاذبه های اصیل زندگی که با خواست سنتی ( ملی - مذهبی) مردم ایران هم سویی تاریخی دارند، سبب جذب جمعیت، رونق اقتصادی، جذب سرمایه، خدمات و هم چنین نیروی کارآمد و در نهایت، سبب جایگزینی رفاه به جای محرومیت اجتماعی و جمعیت پذیری به جای مهاجرت خواهند شد. ضمن این که شهر فرصت می یابد تا با پذیرفتن صنایع بزرگ تر و تخصصی تر در مقیاس ملی و یا منطقه ای، به نقش مولد خود افزوده و صنایع وابسته به محیط طبیعی و روستایی به مراکز مطالعه شده ای در یک پهنه روستایی منتقل شوند. بر این اساس به دو مهم دست خواهیم یافت:

الف) ایجاد توسعه ی ملی کلان در شهرها با استفاده از زمینه های موجود در هر شهر

ب) ایجاد توسعه ی ملی خرد در روستاها

ساختار سنتی شهرها به عنوان قطب های فرآوری محصولات روستاهای هم جوار خود و بدون پرداخت بیش ترین ارزش افزوده به مالکین حقیقی تولیدات روستایی، دگرگون شده و دور باطل جمع آوری مواد از روستاها به شهرها و شهرها به "مرکز" باید قطع شود تا از این رهگذر، هر شهر و هر روستا و هم چنین مرکز( تهران)، ارزش واقعی فرآورده های خود را در خود داشته باشد و در خود سرمایه گذاری نماید و ذات اقتصاد دلالی و احتکار و... رو به فنا رود.

ساختار سنتی صنعت در کشور ما، ساختاری است که به دلیل پایه گذاری آن در شرایط وابستگی ایران به دستورالعمل های کاخ سفید و یا از جانب قدرت های غالب سرمایه داری آن روز جهان، بر مبنای یک اقتصاد تک محصولی ( نفت) و بدون پشتوانه پایه گذاری شده است

ساختار سنتی روستاها به عنوان مکان هایی مناسب جهت سرمایه گذاری، گذران اوقات فراغت و... باید دوباره احیا شود تا از تمرکز سرمایه گذاری در شهرها کاسته شود.

شهرها باید از نقش " بازار محلی" صرف در آمده و به تولیدات مهم تر و کلیدی تر بپردازند و به مراکزی جهت انجام طرح ها، مطالعات زمینه های بهبود منابع و توسعه، تحقیقات کلیدی و غیره بدل شده و نتایج مطالعات خود را در قالب طرح های ملی و منطقه ای، صورت اجرا بپوشانند و از یک نهاد بازاری غیر مولد یا تنبل، تن پرور و وابسته به مصرف بی رویه ی منابع روستاها، به مراکز هوشمند و مطلع درباره ی توسعه ی منابع و امکانات در پهنه ی طبیعی تبدیل شوند.

بدیهی است با این نوع نگرش به الگوی توسعه ی ناحیه ای که در آن سکونتگاه های شهری و روستایی از سهم برابر برخوردار باشند، می توان به توسعه پایدار و به تبع آن به "عدالت اجتماعی" که هدف اصلی بینش اسلامی است، دست یافت.

شایان توجه است که ساختار سنتی صنعت در کشور ما، ساختاری است که به دلیل پایه گذاری آن در شرایط وابستگی ایران به دستورالعمل های کاخ سفید و یا از جانب قدرت های غالب سرمایه داری آن روز جهان، بر مبنای یک اقتصاد تک محصولی ( نفت) و بدون پشتوانه پایه گذاری شده است. سایر صنایع نیز چنین از سر اسراف و تبذیر و چنان نا هم خوان با جامعه ی ما و نیازهای او پی ریزی شدند که اصلاح ساختاری آن ها به تنهایی، نیاز به یک خانه تکانی عظیم دارد. جامعه ی ما از پذیرش سالم و آرام صنعت بهره ای نبرده و صنایع به قصد ایجاد یک رونمای نمایشی از یک سو به تبلیغ فرهنگ سرمایه داری و مصرف گرایی گرویدند و از دیگر سو، برای توسعه ی ملی ایران هیچ نقش موثری به جز ضرر، به بار نیاورده اند. بخش مهمی از این ضرر را می توان در قالب مهاجرت های روستایی و دگرگونی ساختار سنتی کشاورزی و در نتیجه ایجاد غده سرطانی بسیاری دید که از آن جمله می توان به شکل گیری بیمار گونه شهرها، اشاره نمود.صنعت ما امری خوش بینانه و قابل توسعه با معیارهای صنعت امروزی بود، اگر که پی ریزی آن دقیق و مبتنی بر الگوهای خودی شکل می گرفت. لذا بازگشت به سنت های عمیق صنعتی و اقتصاد ملی که بر اساس فرهنگ اسلامی و اعتقاد راسخ انسان ها به ارزش های والای آن و رسیدن به " ساختاری نوین" ( اقتصاد مقاومتی) که متضمن احیای " سنت اقتصادی" ما در وضعیت فعلی صنعتی و اقتصادی جهان باشد، امری است محتوم.

بنابراین ملاحظه می شود که برای دست یابی به الگوهای شهرسازی اسلامی، ابتدا باید به این " ساختار نوین" دست یافت.

فرهاد محلاتی

کارشناس ارشد معماری وشهرسازی

بخش محیط شهر تبیان