تبیان، دستیار زندگی
کسانی که برای مرگ آمادگی داشته باشند از مرگ نگران نیستند و نمی ترسند و با مرگ مأنوس هستند و امام علی (علیه السلام) هم فرمود که اگر انسان استعداد مرگ را داشته باشد دیگر برایش فرق نمی کند که مرگ به سراغ او بیاید یا او به سراغ مرگ برود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کسانی که از مرگ نمی ترسند!

مرگ

وارد بحث مرگ می شویم و تلاش می کنیم نگاه خود را به یک واقعیت زیبا درست کنیم. زیبایی لازم را دوباره به پدیده ها بر گردانیم چیزی که شاید در دنیای امروز کمی مغفول واقع شده و اگر یک بار دیگر بشر در محضر انبیا می نشست با نگاه های زیبا به پدیده هایی که به ظاهر زشتند از این اضطراب ها و تشویش های دوران جدید نجات پیدا می کرد.


شاید این بحث ما را به یاد آن جمله امیرالمومنین(علیه السلام) می اندازد که اشخاص اهل دل، کسانی هستند که از بعضی امور فرار می کنند. چیزهایی که مردم عادی به آن انس دارند اینها از آن می ترسند و احساس می کنند ضربه ای به شخصیت آنها است.

با این همه زیبایی درباره مرگ، چرا مردم از مرگ می ترسند؟

چرا ترس؟

این سوال را از ائمه(علیهم السلام) هم پرسیدند. به عنوان مثال از پیغمبر پرسیدند که چرا از مرگ می ترسیم؟ از امام حسن(علیه السلام) هم این سوال پرسیده شده. در جامعه ما هم وجود دارد. اگر چه در کلام معصومین و در بین صحبت ها ی این بزرگواران پاسخ داده شده ولی باز به صورت مستقل این سوال مطرح است.

دغدغه مرگ و دلهره و نگرانی و ترس از مرگ حقیقتی است که در اکثر قریب به اتفاق انسان ها وجود دارد.

در مورد شهدای کربلا هم این مطلب گفته شده که یکی از کسانی که در کربلا حضور داشته را سرزنش می کردند در حالی که دست کم سی هزار نفر نیرو اطراف عده معدودی زن و بچه گرفتار جمع شدند، آب هم به روی آنها بستند و به طور کلی این جنگ ناجوانمردانه بود. مقررات جنگ را نیز زیر پا گذاشتند و قوانین جنگ آن روز را مراعات نکردند.

اما اینها چکار کردند؟ آن چنان با مرگ مأنوس بودند و به مرگ علاقه داشتند که بچه شیرخواره به پستان مادرش. این تعبیر نسبت به شهدای کربلا را کسی بیان کرده که هم دشمن خدا بوده و هم در کربلا حضور داشته. می گوید آنها شمشیرهایشان را کشیده بودند و در سایه شمشیر خودشان قرار گرفته بودند و چیزی جز مرگ نمی شناختند. بعد تعریف می کند که چه کسی بودند و چکار کردند؟ خلاصه می گوید اگر شما هم جای ما بودید همین کار را می کردید چون اگر ما آن ها را نمی کشتیم، اگر آب را قطع نمی کردیم و اگر ... هیچ کس از ما را باقی نمی گذاشتند. همان عده معدود همه سی هزار نفر را می کشتند. نمی خواهیم بگوئیم آن توجیه درست است ولی می خواهیم این نتیجه را بگیریم که بر اساس سخن آن دشمن آنها آن چنان به مرگ مأنوس بودند که بچه شیر خوار به پستان مادرش.

کسانی که برای مرگ آمادگی داشته باشند از مرگ نگران نیستند و نمی ترسند و با مرگ مأنوس هستند و امام علی(علیه السلام) هم فرمود که اگر انسان استعداد مرگ را داشته باشد دیگر برایش فرق نمی کند که مرگ به سراغ او بیاید یا او به سراغ مرگ برود

در فرمایش امیرمومنان(علیه السلام) هم این مطلب وجود دارد. اگر چه در این مجال اندک نمی توانیم عوامل مفصل نگرانی از مرگ را عرض بکنیم اما مقدمه ای که گفتیم این است که اولاً این طور نیست که همه از مرگ نگران باشند. کسانی که برای مرگ آمادگی داشته باشند از مرگ نگران نیستند و نمی ترسند و با مرگ مأنوس هستند و امام علی(علیه السلام) هم فرمود که اگر انسان استعداد مرگ را داشته باشد دیگر برایش فرق نمی کند که مرگ به سراغ او بیاید یا او به سراغ مرگ برود. اگر انسان آماده پذیرایی از مرگ باشد نگرانی ندارد.

اگر چه حقیقت این است که اکثر انسان ها از مرگ نگرانند و عواملش هم متعدد است. تلاش ما این است که این نگاه را واقعی کنیم. متأسفانه شاید سال های سال در فضایی تنفس کردیم که نگاه به مرگ آن نگاه واقعی نبوده بلکه یک نگاه شخصی بوده که در باطن وجود انگار نابودی و نیستی تصور می شود و این نگاه باید به مرور تغییر کند.

خلاصه

به دلایل متعددی اکثر انسان ها از مرگ نگرانند و این به نوع نگاه آنها به مرگ برمی گردد. در مقابل کسانی هستند که با مرگ مانوس هستند و از آن به خوبی استقبال می کنند.

بازآوری: مریم جعفری                           

دکترای علوم قرآن و حدیث- مدرس دانشگاه         

بخش اعتقادات شیعه تبیان                   


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی، موجود در سایت رادیو معارف

مطالب مرتبط:

یادآوری مرگ چه تأثیراتی دارد؟

آرزوی مرگ از نظر اسلام

درخواست مرگ از خداوند

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.