سرّ صعود و سقوط انسان ها چیست؟
انسان پرسش های فراوانی از علت وجود، هستی و زندگی اش در ذهن دارد که دستیابی به پاسخ صحیح هر یک از آنها می تواند مسیر زندگی او را تغییر دهد چرا که از انبوه حكایات موجودات، شاید شگفتانگیزتر و غریبتر از همه، داستان «انسان» باشد.
از یک سو، انسان موجودى است كه خداى متعال چنان استعدادى در او نهاده است كه مىتواند خلعت «خلافت اللّهى» بر تن نموده و مسجود و مخدوم ملایكه شود.(بقره ، 30 ـ 34) در قوس صعود و تكامل، انسان مىتواند تا مقام «مقعد صدق عند ملیك مقتدر»(قمر (54)، 55) اوج بگیرد؛ جایى كه از بالاترین درجات كمال و قرب به حضرت احدیت محسوب مىگردد و حضرتش او را با خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه» مخاطب مىسازد و در ضیافتى خاص، به عطاى «فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى» مىنوازد.
از سوى دیگر، همین انسانى كه مدال «احسن تقویم» را از خالقهستى دریافت كرده، گاه آنچنان سقوط مىكند كه به پستترین مراتب هستى فرو مىغلطد. در این هنگام تا بدان حد فرومایه و بىمقدار مىگردد كه همسنگ چهارپایان و بلكه فروتر از آنها قرار مىگیرد و به چنان فلاكتى گرفتار مىآید كه رتبهاى بالاتر از «شر الدواب(انفال (8)، 22 و 55): بدترین جنبندگان» نمىتوان برایش در نظر گرفت.
به راستى سرّ این همه صعود و سقوط چیست؟
چگونه است كه وجودى واحد، اقتضاى دو سیر اینچنین متضاد را دارد؟ چه چیز نهال وجود انسان را شكوفا و بارور مىسازد و چگونه است كه این نهال مىسوزد و خاكستر مىشود و از بین مىرود؟
كتاب" آیین پرواز "تلاشى است براى پاسخ به پرسشهاى فوق و پرسشهایى دیگر نظیر آنها كه ذهنهاى بسیارى را به خود مشغول مىدارد. این کتاب خلاصه درسهاى اخلاق استاد فرزانه و فقیه و فیلسوف گرانمایه، حضرت آیتالله محمدتقى مصباح یزدى است كه توسط حجتالاسلام والمسلمین آقاى جواد محدثى جهت استفاده نسل جوان و نوجوان به تلخیص درآمده و به همت انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) چاپ و منتشر شده است. این درسها در سالهاى تحصیلى 1379 و 1380 در قم و در جمع طلاّب و سایر علاقهمندان برگزار گردیده است.
آنچه كه موجب مىشود ما از خدا، قیامت و وظایف خودمان نسبت به خدا و قیامت غافل شویم توجه به مسایل دیگر است. ما به طور طبیعى، گرایشها، خواستها و نیازهایى داریم و در اثر پرداختن به آنها از این مسایل اصلى غافل مىشویم
کتاب "آیین پرواز "مشتمل بر بیست و هشت درس است. درس اول: مفهوم و جایگاه تزكیه،درس دوم: نفس و تزكیه آن، درس سوم: تكامل و تنازل نفس، درس چهارم: كمال نهایى انسان«قرب الى الله»، درس پنجم: «عبودیت»، راز كمال انسان، درس ششم: خودپرستى، عامل سقوط، درس هفتم: در جستجوى هویت انسانى، درس هشتم: خروج از غفلت، درس نهم: عوامل غفلت، درس دهم: یاد خدا، هویتبخش انسان، درس یازدهم: ذكر لفظى و ذكر قلبى، درس دوازدهم: راهى براى ذكر قلبى، درس سیزدهم: مانعى مهم براى ذكر،درس چهاردهم: اهمیت تفكر، در سیر معنوى،درس پانزدهم: مقایسه دنیا و آخرت، درس شانزدهم: دنیا از دیدگاه اسلام درس هفدهم: نقش ایمان و عمل صالح در تكامل انسان، درس هجدهم: متعلَّق و مراتب ایمان، درس نوزدهم: راههاى تقویت ایمان، درس بیستم: تحلیل رابطه ایمان و عمل، درس بیست و یكم: گناه، عامل سقوط انسان، درس بیست و دوم: نماز، سرّ تكامل، درس بیست و سوم: نقش «نیت» در تعالى و سقوط انسان، درس بیست و چهارم: ریــا، درس بیست و پنجم: نیت و مراتب آن، درس بیست و ششم: در جستجوى روح نماز، درس بیست و هفتم: نماز خاشعان، درس بیست و هشتم: راهى براى خشوع در نماز.
برگی از این کتاب را با هم ورق می زنیم.
نویسنده در درس نهم این کتاب در باب عوامل غفلت چنین می نویسد: در زمینه عوامل ایجاد كننده و نیزاز بین برنده غفلت، هم مىتوانیم به تحلیلهاى «عقلى» روى بیاوریم و هم مىتوانیم با استفاده از «نقل» و آیات و روایات به شناسایى این عوامل بپردازیم.
به طور كلى، عامل غفلت ما از یک مسأله، توجه به مسایل دیگر است. بارها اتفاق افتاده كه مىخواستهایم كارى را انجام دهیم اما در اثر مشغول شدن به كارها و مسایل دیگر، به كلى فراموشمان شده و از آن غافل شدهایم.
همین انسانى كه مدال «احسن تقویم» را از خالقهستى دریافت كرده، گاه آنچنان سقوط مىكند كه به پستترین مراتب هستى فرو مىغلطد. در این هنگام تا بدان حد فرومایه و بىمقدار مىگردد كه همسنگ چهارپایان و بلكه فروتر از آنها قرار مىگیرد
مثلا اگر در یک جلسه سخنرانى یا كلاس درس، تمام حواسمان به سخنران و معلم باشد، از اینكه كنار دستمان یا پشت سرمان چه كسى نشسته و یا اینكه در بیرون چه مىگذرد به كلى غافل مىشویم. اگر به عكس، تمام حواسمان به دور و برمان یا بیرون از كلاس باشد، چیزى از درس استاد نمىفهمیم. آنچه كه موجب مىشود ما از خدا، قیامت و وظایف خودمان نسبت به خدا و قیامت غافل شویم توجه به مسایل دیگر است. ما به طور طبیعى، گرایشها، خواستها و نیازهایى داریم و در اثر پرداختن به آنها از این مسایل اصلى غافل مىشویم. مثلا انسان نیاز به غذا، مسكن و پوشاك دارد. براى تهیه اینها باید تلاش كند و دنبال كسب و كارى برود. گاهى انسان به خود مىآید و مىبیند عمرى است شب و روز، فكر و ذكرش همین چیزها بوده و اصلا فرصتى نیافته تا درباره مبدأ و معاد و مسیرى كه بین مبدأ و معاد پیش رو دارد، بیندیشد!
چیزهایى كه در اطراف ما هستند و به طور طبیعى توجه ما را به خود جلب مىكنند، گاهى به گونهاى هستند كه توجه به آنها انسان را از آن مسایل اصلى چنان دور مىكند كه بازگشتش بسیار مشكل است. اینگونه امور را خداوند بر ما حرام كرده است. مثلا خداوند نوشیدن مُسكرات را حرام كرده؛ چون باعث مىشود عقل انسان زایل گردد و دیگر نتواند به خدا توجه كند! یا مثلا غنا و موسیقىهاى لهوى هم همینطور هستند. اگر انسان به اینگونه چیزها عادت كند به كلى از خدا و قیامت و این طور مسایل غافل مىشود.
چاپ هفتم کتاب آیین پرواز در سال 1392 به قلم آیت الله محمد تقی مصباح یزدی به همت انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شده است.
مریم پناهنده
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
مطالب مرتبط:
کتابی برای کسانی که دغدغه خدا جویی دارد!