تبیان، دستیار زندگی
احسان و نیکوکاری علاوه بر اینکه مشکلات فقرا و درماندگان را برطرف می کند و محبت و رحمت را در جامعه توسعه می دهد، آثار مهمترش به خود نیکوکار برمی گردد؛ چون باعث می شود ثروت در اجتماع به گردش درآید و امنیت و رفاه عمومی پدید آید و نگرانی و اضطراب به مودت و اع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عملی بهتر از هزاران حج مقبول


احسان و نیکوکاری علاوه بر اینکه مشکلات فقرا و درماندگان را برطرف می کند و محبت و رحمت را در جامعه توسعه می دهد، آثار مهمترش به خود نیکوکار برمی گردد؛ چون باعث می شود ثروت در اجتماع به گردش در آید و امنیت و رفاه عمومی پدید آید و نگرانی و اضطراب به مودت و اعتماد و اطمینان تبدیل گردد. (تفسیرالمیزان، ج 12، ص 332)


کمک

و در مقابل به ثروتمندان بی درد و کسانی که از دارایی های خود به شدت مواظبت کرده و از احسان و نیکوکاری خودداری می کنند، به عذاب دردناک وعده داده و فرموده است: کسانی را که سرمایه ها و اموال بی شمار خود از طلا و نقره را ذخیره می کنند و در راه خدا احسان و انفاق نمی کنند، به مجازات دردناک و سختی بشارت بده! (توبه/ 34)

خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم در باره کسانی که اهل احسان و محبت به دیگران هستند، صحبت نموده است. در پنج آیه از قرآن فرموده است: «خداوند اهل احسان را دوست دارد». [1]

چهار مرتبه در قرآن تأکید نموده است: «خداوند مزد و پاداش محسنین را ضایع نمی کند».[2]

همچنین حضرت حق نه مرتبه در قرآن بیان می نماید که چگونه به محسنان پاداش عطا می کند: «إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ »[3] و در آیات متعدد دیگری[4] در مورد احسان و عاقبت افراد محسن و پاداش های اخروی ایشان بحث می نماید.

وجود این همه آیه در قرآن درباره افراد محسن بیانگر جایگاه ویژه و کم نظیر احسان در نظر خداوند متعال است. در یکی از این آیات حضرت حق در بیان لطیفی می فرمایند:«بدون شک خدا با محسنین است». [5] و در سوره اعراف مژده می دهد که:

«إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ [6] رحمت الهی به محسنین نزدیک است».

در جایی دیگر درباره پاداش اخروی اهل احسان می فرماید:«برای آنان هر چه بخواهند نزد پروردگارشان وجود دارد. این است پاداش نیکوکاران».[7]

حج یکی از مهم ترین دستورهای الهی است که ثواب ها و پاداش های فراوانی برای آن بیان شده است و ترک آن به هیچ وجه جایز نیست. در روایات اهل بیت (علیهماالسلام) مقایسه های فراوانی بین حج و احسان و خدمت به مومنان شده است

جایگاه مهرورزی در روایات معصومان (علیهم السلام)

در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نسبت به احسان و محبت به دیگران تأکیدات فراوان و فوق العاده ای وجود دارد. اهل بیت(علیهم السلام) با توجه به میزان اهمیت و تأثیر این موارد در رشد فرد و جامعه، تأکیدات مختلفی را برای هر یک از مصادیق احسان بیان کرده اند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره خواهیم نمود:

1- محبت، تمام دین:

در فرهنگ اسلامی و شیعی محبت اساس و تمام دین است؛ چنان که حضرات معصومان(علیهم السلام) فرمودند:

هل الدین لا الحب؛ [8] آیا دین چیزی غیر از محبت است؛»

آری، «الدین هو الحبّ و الحبّ هو الدین؛[9] دین همان محبت و محبت همان دین است».

انسان دینداری که در دل خود نسبت به مخلوقات و بندگان خدا احساس محبت و علاقه نمی کند و سرنوشت، سعادت و شقاوت آن ها برای او اهمیتی ندارد، باید در دینداری خود شک کند در متون دینی و سیره اولیای الهی به قدری به محبت و احسان به مخلوقات خدا تأکید شده که سزاوار است دین اسلام را «کیش مهر» بنامیم.

من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟

2- ملاک برتری:

سخاوت و احسان به خلق در نزد خدا به قدری اهمیت دارد که امام صادق(علیه السلام) فرمود:

شاب سخی مرهق الذنوب احب إلی الله عزّ و جل من شیخ عاید بخیل.[10] «جوان بخشنده آلوده به گناهان، نزد خداوند عز و جل محبوب تر از پیرمرد عاید خسیس است.

3- بر آوردن نیاز دیگران، بهتر از آزادی هزار بنده:

امام صادق(علیه السلام) - در ضمن حدیثی مفصل- فرمود: «اگر برای برآوردن نیاز برادر خود بکوشم تا نیازش بر طرف شود، نزد من خوش تر است از اینکه هزار بنده آزاد کنم و هزار اسب زین کرده و لگام بسته [برای جهاد] در راه خدا هدیه کنم». [11]

4- بر طرف نمودن مشکلات برادران دینی، شرط قبولی اعمال:

امام کاظم(علیه السلام) می فرمایند: «خاتمه کارهایتان باید این باشد که مشکلات برادران دینی تان را حل کنید و به آن ها در حد توان احسان کنید؛ و گرنه در روز قیامت هیچ عملی از شما قبول نمی شود با برادران دینی خود مهربان باشید و به آن ها محبت نمایید که اگر چنین نمودید، به ما ملحق خواهید شد».[12]

در روایت آمده که عابدان بنی اسرائیل هنگامی که به انتهای درجه عبادت خود می رسیدند، به خدمت به خلق خدا و تلاش برای برطرف نمودن حوائج آنان روی می آوردند.[13]

5- بهتر از هزاران حج مقبول:

حج یکی از مهم ترین دستورهای الهی است که ثواب ها و پاداش های فراوانی برای آن بیان شده است و ترک آن به هیچ وجه جایز نیست. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) مقایسه های فراوانی بین حج و احسان و خدمت به مومنان شده است.

صد البته که این گونه روایات در صدد کوچک نشان دادن اهمیت حج نیستند و نمی خواهد مردم را از حج و عمره نهی نمایند؛ بلکه در صدد بیان جایگاه فوق العاده خدمت و احسان به خلق هستند. در ادامه به چند نمونه از این روایات اشاره می کنیم:

هر کس شب خود را روز کند در حالی که نسبت به امور مسلمانان دغدغه و اهتمام نداشته باشد، پس مسلمان نیست و کسی که بشنود مسلمانی صدا می زند: ای مسلمان ها! کمکم کنید و جوابش را ندهد، جزء مسلمانان نیست

امام باقر

(علیه السلام) در روایتی بسیار زیبا چنین فرمودند:

اگر تأمین مخارج یک خانواده مسلمان را بر عهده گیرم و آنان را از گرسنگی و برهنگی برهانم تا آبرویشان را نزد مردم حفظ کنم، نزد من خوش تر است از اینکه حج روم و حج روم و حج روم و مثل آن و مثل آن- و امام(علیه السلام) تا ده بار این را تکرار کرد و در ادامه فرمود:- و مثل آن و مثل آن- و این را هم فرمود تا به هفتاد بار رسید.[14]

آن حضرت در حدیثی دیگر فرمودند:

«بر آوردن نیاز مومن برتر است از هزار حج که با مناسکش پذیرفته شد، و از آزاد کردن هزار بنده در راه خدا و هدیه دادن هزار اسب زین و لگام شده در راه خدا».[15]

تذکر: چنان که ملاحظه فرمودید، ثوابی که برای بر آوردن نیاز دیگران در این روایات بیان شده، مختلف است. علت این اختلاف این است که احسان به دیگران از نظر اهمیت و زحمت با هم متفاوت است. همچنین ثواب اعمال به میزان خلوص و معرفت انجام دهنده آن نیز بستگی دارد.

6- شرط مسلمانی:

رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند:

من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛[16] هر کس شب خود را روز کند در حالی که نسبت به امور مسلمانان دغدغه و اهتمام نداشته باشد، پس مسلمان نیست و کسی که بشنود مسلمانی صدا می زند: ای مسلمان ها! کمکم کنید و جوابش را ندهد، جزء مسلمانان نیست.

پی نوشت ها:

[1] - بقره 195؛ آل عمران134 و 148؛ مائده 13 و 93

[2] - توبه: 120؛ هود 115؛ یوسف90و 56 با اندکی تفاوت در تعبیر.

[3] - انعام: 84؛ یوسف 22؛ قصص14؛ صافات 80 و 105 و 110 و 121 و 131؛ مرسلات 44

[4] - شایان ذکر است که در قرآن سی مرتبه کلمه محسنین تکرار شده و هر بار بر این خصلت نیکو به نوعی تأکید شده است.

[5] - عنکبوت 69

[6] - اعراف 56

[7] - کلینی، کافی، ج8، ص 79

[8] - حر عاملی، وسائل الشیعه، ج16، ص 171. البته محبت هم مانند همه چیزهای دیگر دارای شرایط و حدودی است که در ادامه اشاراتی در این زمینه خواهیم داشت اما اساس و بنای دین بر محبت است.

[9] - زمر: 34

[10] - صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 61

[11] - محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج71، ص 315

[12] - همان، ج73، ص 379

[13] - کلینی، کافر،ج2، ص 199

[14] - همان، ص 195

[15] - حر عاملی، وسائل الشیعه،ج 16، ص 364

[16] - کلینی، کافی، ج2، ص 164

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع : کتاب اخلاق فطری محمد بیابانی اسکویی

سایت معارف قرآن

مطالب مرتبط:

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.