اهمیت «مسجد» از منظر قرآن
در اهمیت «مسجد»، همین مقدار بس که دو مسجد بزرگ و با اهمیت در اسلام، سکوی معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار میگیرد.
تأکید و اهمیت «مسجد» از منظر قرآن، از چند جهت قابلملاحظه است:
1. بدون شک، خلقت انسان بیهوده نیست و قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را رشد و تکامل معنوی او دانسته است و راه رسیدن به این تکامل را در «بندگی» خداوند متعال معرفی کرده و میفرماید: من جن و انس را نیافریدم، جز برای اینکه مرا عبادت کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)(ذاریات، آیه 56).
از طرفی دیگر، خداوند متعال در قرآن، «مسجد» را کانون و پایگاهی برای عبادت ذکر کرده و میفرماید: (مَسَـجِدُ یُذْكَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِیرًا)[1]؛ مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود. پس مسجد، پایگاهی برای عبادت و یاد خداوند متعال است و در آیه دیگری میفرماید: توجه خویش را در هر مسجد (و هنگام عبادت) بهسوی او کنید و او را بخوانید درحالیکه دین (خود) را برای او خالص گردانید (اعراف، آیه 29).
2. هرچند تمامی آسمانها و زمین از آن خداست، لیکن به خاطر توجه و اهمیتی که خداوند به «کعبه» دارد و با توجه به شرافتش، «خانه خدا» (بیتالله) از آن تعبیر شده است؛ از طرفی، بر طبق آموزههای حدیثی ما، هر مسجدی نیز خانه خداست؛ امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: (عَلَیكُم بِاِیتَانِ المَساجِدِ فَاِنَّها بیُوتُ اللهِ فِى الاَرضِ)؛ بر شما باد به رفتن مساجد، زیرا مساجد خانههای خدا در روی زمین هستند. [2]
3. قرآن کریم، کسانی را که از بردن نام خدا در مساجد جلوگیری میکنند، ستمکارترین مردم معرفی کرده و میفرماید: (وَ مَنْ أَظْـلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَـجِدَ اللَّهِ أَن یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَ سَعَى فِى خَرَابِهَآ)[3]؛ کیست ستمکارتر از آن کسانی که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کردهاند و سعی در ویرانی آنها دارند؟!
بنابر این، هر کس و هر گروهی که بهنوعی در تخریب مساجد الهی کوشش کند و یا مانع از آن شود که نام خدا و عبادت او در آنجا انجام گیرد، مشمول همین حکم است؛ بلکه هر عملی که نتیجه آن، تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد نیز همچنین است، چرا که جلوگیری از مراکز توحید، نتیجهای جز سوق مردم به بیدینی نخواهد داشت. [4]
4. ممنوعیت مشرکان از تعمیر مساجد: خداوند میفرماید: (مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِینَ أَن یَعْمُرُوا مَسَـجِدَ اللَّهِ شَـهِدِینَ عَلَى أَنفُسِهِم بِالْكُفْر)[5]؛ مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند، درحالیکه به کفر خویش گواهی میدهند.
پس مشرکان و بتپرستان، نه حق شرکت در مساجد را دارند و نه حق تعمیر و بنای ساختمان آن را، چرا که همانطوری که «شرک» با «توحید» قابل جمع نیست، اعمال مشرکان، با ساختن مراکز توحیدی یا رونق بخشیدن به آن نیز غیرقابل جمع است.
در مقابل، خداوند متعال، صفات عمران کنندگان مساجد را چنین برمیشمرد: مساجد خدا را تنها کسی آباد میکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده است و نماز را برپا دارد و زکات را بپردازد و جز از خدا نترسد (توبه، آیه 18).
این دو آیه شریف، حکایت از قداست بالای مساجد نزد خداوند متعال دارد که عمران و آبادانی مسجد را در صلاحیت هر کسی نمیداند. [6]
5. در اهمیت «مسجد»، همین مقدار بس که دو مسجد بزرگ و با اهمیت در اسلام، سکوی معراج پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار میگیرد؛ خداوند میفرماید: (سُبْحَـنَ الَّذِى أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الاَقْصَا الَّذِى بَـرَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ ءَایَـتِنَآ)[7]؛ پاک و منزه است خدایی که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجدالاقصی ـ که گرداگردش را پربرکت ساختهایم ـ برد تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم.
6.
«مسجد»، جهت قبله برای عبادت همه مسلمانان عالَم میگردد، در یک زمان «مسجدالاقصی» و در زمانی «مسجد الحرام»: (فَلَنُوَلِّیَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَـهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَیْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَه)[8]؛ اکنون تو را بهسوی قبلهای که از آن خشنود باشی، بازمیگردانیم، پس روی خود را بهسوی مسجدالحرام کن و هر جا باشید، روی خود را بهسوی آن بگردانید.7. دو پیامبر الهی، مسئول طهارت خانه خدا میگردند: و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید.
و این آیه نشان عظمت و شرافت «مسجد» و بهخصوص مسجدالحرام است که خادمان آن از وارستهترین افراد زمان خود، انتخاب میشوند؛ کما اینکه خدمتگزاری در مسجدالحرام یکی از افتخارات مهم عرب جاهلی بوده است. [9]
8. به دلیل قداست و اهمیتی که اسلام به مسجد میدهد، قرآن میفرماید: (یَـبَنِىءَادَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِد)[10]؛ ای فرزندان آدم! زینت خود را هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید. که از این آیه، ضرورت نظافت و بهداشت و زینت کردن هنگام رفتن به مسجد، استفاده میشود.
9. در بلندی و عظمت و منزلت مساجد، همین بس که خداوند میفرماید: (فِى بُیُوت أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ...)[11]؛ این چراغ پرفروغ الهی [در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا ببرند] تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد؛ خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود. با توجه به اینکه مراد از «بیوت»، هر کانونی است که بهفرمان خدا برپا شده است و نام خدا در آن برده میشود و هر صبح و شام، مردانی با ایمان در آن خانهها مشغول ذکر خدایند، به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی، «از مصادیق یقینی این «بیوت»، مساجد است» که به اذن خداوند منزلت و عظمت بلندی یافتهاند. [12] و این همه، تنها بخشی از آیاتی بود که اهمیت «مسجد» را میتوان از آن استفاده کرد، اما در روایات که دریایی از کلمات نورانی امامان میباشد، وادی دیگری است که مجال آن نیست. [13]
پینوشتها:
[1]. حج، آیه 40.
[2]. شیخ صدوق، أمالی صدوق، ص 293، ح 8؛ همان، تفسیر المیزان، ج 20، ص 49.
[3]. بقره، آیه 114.
[4]. همان، تفسیر نمونه، ج 1، ص 411.
[5]. توبه، آیه 17.
[6]. ر.ک: همان، ج 7، ص 314.
[7]. اسراء، آیه 1.
[8]. بقره، آیه 144.
[9]. ر.ک: توبه، آیه 19.
[10]. اعراف، آیه 31.
[11]. نور، آیه 36.
[12]. تفسیر المیزان، ج 15، ص 126؛ ر.ک: تفسیر نمونه، ج 14، ص 481.
[13]. ر.ک: محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، ج 5، ص 2390؛ خسرو تقدسی نیا، مسجد در آینه قرآن و روایات.