حاتمی کیا؛ راوی عشق
حاتمیکیا، خالق لحظههای ناب و شخصیتهای ماندگار حوزه دفاع مقدس است؛ فیلمسازی که به دفاع مقدس وفادار مانده و امروز یکی از فیلمسازان برجسته این عرصه است.
حاتمیکیا در سالهای پرمخاطره دفاع مقدس به کارگردانی روی آورد و به تبع نیاز آن سالها فیلمهایی حماسی ساخت. فیلمهایی برخاسته از عرق وطن و ارزشگذاری به قهرمانان و جان نثاران آن زمان که در تمام دنیا میتوان نمونههای آن را برشمرد. او فیلمسازی را سال 1364 با فیلم "هویت" آغاز کرد که فیلمی اجتماعی ـ جنگی بود.
او سه سال بعد "دیدهبان" را ساخت و سال بعد از آن "مهاجر" را که هر دو از شاخصترین فیلمهای تاریخ سینمای دفاع مقدس به شمار میروند.
"وصل نیکان" هم سال 1369 با موضوعی حاشیهای درباره جنگ (موشکباران شهرها) ساخته شد.
"از کرخه تا راین" اولین فیلم حاتمیکیا در دوره پس از دفاع مقدس است. "آژانس شیشهای" به حاج کاظم میپردازد، فرمانده سابقی که تضادش با پیرامون در جامعه کوچک آژانس هواپیمایی نمادین میشود . این تضاد در "به نام پدر" به تکامل میرسد. او در "روبان قرمز" و "موج مرده" زاویه ای دیگر از آدم های پس از جنگ را مورد واکاوی قرار داد. "ارتفاع پست" اما در ادامه همین روند قهرمانی را معرفی میکند که برای اولین بار در فیلمهای حاتمیکیا، برخاسته از مردان دفاع مقدس نیست. اما پیامدهای آن دامنگیرش شده است.
"به نام پدر" بازگشتی دوباره به قهرمانان دفاع مقدس دارد. "چ" با موضوع زندگی شهید چمران بازگشت دوباره حاتمی کیا به سینمای جنگ است.
نامه «حاج قاسم سلیمانی» به حاتمیکیا پس از تماشای «چ»
سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و از رزمندگان پرافتخار سالهای دفاع مقدس پس از تماشای فیلم «چ» متنی را خطاب به حاتمیکیا نوشت:
به: سردار هنر برادر عزیز جناب آقای حاتمیکیا
از: سرباز اسلام و ایران
فرصتی شد پس از مدت ها فیلم "چ" را ببینم. با دیدن آن صحنهها، به یاد غربت دیروز ایرانیترین ایرانیها و اسلامیترین اسلامیها، ایثارگران فداکاری که فرصت یافتید، با هنر قابل تقدیر خود، یک نمونه از هزاران نمونه اعجابآور آنان را به تصویر بکشانید و بر مظلومیت امروز همان چهرههای فراموش شده گریه کردم.
برادرم از طعنهها و سرزنشها نهراسید و به سیمرغهای دنیوی هم فکر نکنید و این راه را ادامه دهید. سیمرغ شما وجدانهای بیدار شده، در اثر این حقیقت ارزشمند ارایه شده و اشکهای غلتانی است که بر گونهها جاری ساختید.
جنت الهی برخاسته از دعای مادران شهیدان و مجروحین سالها بر بستر افتاده، مبارکتان باد.
یادداشت حاتمیکیا درباره نقش آثار فاخر در ارتقای سینمای دفاع مقدس
ابراهیم حاتمی کیا همزمان با برگزاری سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت یادداشتی در باب نقش آثار فاخر در ارتقای سینمای دفاع مقدس نوشته است.
بنابراین گزارش، متن کامل یادداشت این فیلمساز شاخص سینمای ایران و سینمای دفاع مقدس به این شرح است:
متأسفانه واژه ترکیبی سینمای فاخر از همان ابتدا همه اذهان را به ناکجاآبادی معطوف میکند که نتیجه آن در مجموع منجر به فیلمهایی ماندگار و به آن مرادی که از کلمه فاخر در اذهان عمومی باید نقش بندد نمیانجامد، این لفظ فاخر مثل نامیدن سینمای دفاع مقدس شده است . یعنی با پسوند مقدس، دیگر تکلیف مشخص است و شما راهی جز در دایره ایجاد شده ندارید که صحبت کنید. کاش مقدس بودن این دفاع دغدغه هنرمند می شد که در پی اثبات آن باشد. این شکل دیدن کمی ذهن را تنبل میکند. خدا کند دچار سوء برداشت نشده باشید. من در مقدس بودن این دفاع هیچ شکی ندارم ، ولی این عنوان درونش جزمیتی است که ذهن فیلمساز تنبل و عادت کرده را به دنبال یافتن مفهوم این تقدس نمیبرد و مشکل از همینجا آغاز می شود. همه در این شنبه بازار داد میزنیم که متاعمان دفاع مقدسیاست، بی آنکه به کُنه آن دقت کرده باشیم.
آیا کسی هست که از فاخر بودن بدش بیاید؟حال از اینجا پلی میزنم به این سینمای فاخر. آیا کسی هست که از فاخر بودن بدش بیاید و آنرا بد بداند. واژه و صفتی زیبا که منتسب شدن اثرهنری به آن لقب خوبیست. خدا را شکر که تنگنظران فرصت طلب به این واژه حمله کردند و آنرا در جامعه هنری به ناسزایی تبدیل کرده اند که دیگر نمیشود به آن افتخار کرد. الان سینمای فاخر مترادف شده است با فیلمهای چند میلیاردی. فیلمهایی که به دلیل هزینه بالای آن قطعأ بیت المال هزینهاش را پرداخته و بالمال کسی دغدغه فروش و بازگشت سرمایه آنرا ندارد. یعنی از همان ابتدا تکلیف فیلمساز روشن است که چون امید بازگشت مالی وجود ندارد ، پس دیگر دلیلی هم برای اقناع کردن مخاطب وجود ندارد. فاخر بودن لقب بوداریست. فاخر بودن بوی دلار میدهد. بوی بریز و بپاشهای عجیب و غریب و بوی دستمزدهای آنچنانی.
سردار سلیمانی: فرصتی شد پس از مدت ها فیلم "چ" را ببینم. با دیدن آن صحنهها، به یاد غربت دیروز ایرانیترین ایرانیها و اسلامیترین اسلامیها، ایثارگران فداکاری که فرصت یافتید، با هنر قابل تقدیر خود، یک نمونه از هزاران نمونه اعجابآور آنان را به تصویر بکشانید و بر مظلومیت امروز همان چهرههای فراموش شده گریه کردم.
بازیگران این سینما بیشترین بار را میبندند و به آن حمله هم میکنند
بازیگران این سینما بیشترین بار را میبندند و جالب آنکه در مصاحبههایشان به این سینما حمله هم میکنند و اگر رویشان بشود آنرا سینمای نفتی مینامند و انگار نه انگار خودشان برای حضورشان در این پروژههای نفتی پولها گرفتهاند. البته فیلمساز نیز آلوده است. فیلمساز وقتی نام جنگ به میان میآید، خبر از عظمت میدهد .اگر روزگار آنالوگ بود ، دم از ساختن فیلم هفتاد میلیمتری میزد، ولی در این ایام که نگاتیو رخت بسته ، صحبت از دکورهای با عظمت میکند. از جلوههای عجیب و غریب میگویند و الی ماشااله انتظاراتی که باید با دلار از آنسوی مرزها وارد کرد.
فاخر بودن اسم رمزی است که مردان دولتی فرهنگ ، بودجه جداگانه از خزانه بیت المال طلب کنند. این اسم رمز بهترین تحریککنندهایست که دست و دل نمایندگان را میلرزاند که پول به سینما واریز کنند .
سینمای مظلوم جنگ نیاز به فاخری ندارد
به اعتقاد من سینمای مظلوم جنگ ما نیاز به فاخری ندارد. مگر سالیان قبل که این عنوان نبوده ، سینمای فاخر وجود نداشته است. مگر فیلمهای امثال مرحوم ملاقلی پور و تبریزی از این قماش نبودهاند.
این عنوان دهان پرکن حامل ویروس فساد برای سینما بوده است. آنهایی که مدعیاند که دلشان برای سینمای دفاع مقدس میتپد و سن و سال امثال ما را دارند، چرا تا بحال قدم رنجه نفرمودند. این سینمای مظلوم اکنون با این عنوان به مسلخ کشیده شده است. سینمای ورشکسته ما با این عناوین مفتخر نمیشود. مشکل جای دیگر است. بگردیم عزیزان.بگردیم. از خود من شروع کنید. با فیلم "چ" شروع کنیم. هیئت تحقیق و تفحص بگذارید، هم برای فیلمهای ساخته شده و هم برای فیلمهایی که با این عنوان قصد ورود به سینما دارند.ببینیم جو فروشان گندم نمای مُدعی چه کسانی هستند. یا علی.
فرآوری : منیژه خسروی
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منابع: فارس/ ایسنا/ نشریه روزانه جشنواره دفاع مقدس/ نشریه دیدار ماه
مطالب مرتبط: