تبیان، دستیار زندگی
و اینک دست‏هایی که برای بیعت با عشق و بیداری و اتحاد، گره خورده ‏اند تا فریادِ یا محمد و یا علی را با شیوایی و رسایی هرچه تمام ‏تر، در گوش آسمان سردهند... !
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سه راهیِ انسانیت

غدیر

چقدر روشن بود راهی که می ‏رفتند! انگار قلب‏هاشان یکی شده بود!

پاهایشان، آنها را به سوی قرارگاهی می‏ کشاند؛ قرارگاهی در گوشه ‏ای از برهوتِ دنیا؛ غدیرخم را می ‏گویم.

آن برکه‏ ای که همیشه بوی تنهایی می‏ داد، اینک زمینه رشدِ ایمان و اتحاد شده بود!

این‏بار سکوت اندوهبارش را با فریاد «هر که من مولای اویم پس این علی مولای اوست» می ‏شکست!

این‏بار، هویتِ خود را میان آن تجمع عظیم انسانی پیدا می ‏کرد!

آن آبگیرِ پوسیده، با اعتقاد به کلمه «اللّه‏»، رنگ گرفت و غدیرخم شد؛ غدیرخمی که شاید تنها یک واسطه بود برای رسیدن به سه راهیِ انسانیت؛ جایی که نه مصر بود، نه حجاز و نه عراق، اما آسمان بود.

و اینک دست‏هایی که برای بیعت با عشق و بیداری و اتحاد، گره خورده ‏اند تا فریادِ "یا محمد" و "یا علی" را با شیوایی و رسایی هرچه تمام ‏تر، در گوش آسمان سردهند... !

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


شیما اصغری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.