تبیان، دستیار زندگی
چندسالی است که با فرارسیدن هفته دفاع مقدس، بحث در رابطه با ادبیات مقاومت و فراز و فرودهای آن پس از گذشت بیش از سه دهه و چالش های پیش روی آن بالا می گیرد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هر چه رشته‌ بود پنبه شد؟!

بررسی رابطه "‌ادبیات مقاومت و انقلاب"‌ و دانشگاه‌ها

چندسالی است که با فرارسیدن هفته دفاع مقدس، بحث در رابطه با ادبیات مقاومت و فراز و فرودهای آن پس از گذشت بیش از سه دهه و چالش‌های پیش روی آن بالا می‌گیرد...

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
دفاع مقدس

چندسالی است که با فرارسیدن هفته دفاع مقدس، بحث در رابطه با ادبیات مقاومت و فراز و فرودهای آن پس از گذشت بیش از سه دهه و چالش‌های پیش روی آن بالا می‌گیرد و البته اغلب نیز پس از سپری‌شدن این هفته، بحث‌ها به بایگانی‌های خبرگزاری‌ها و مطبوعات می‌رود تا سال دیگر و سر موعد دوباره طبق وظیفه ژورنالیستی و مناسبتی به آن پرداخته شود.

یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی که در چهار سال اخیر در رابطه با ادبیات مقاومت مطرح بوده و اینجا و آنجا درباره آن گفت‌وگو و یادداشت و گزارش‌های مختلفی منتشر شده، چگونگی رابطه این نوع از ادبیات با فضای آکادمیک بوده است. در خلال این توجه‌ها، یک پیشنهاد، مدتی است از سوی استادان دانشگاه و فعالان حوزه ادبیات مقاومت مطرح می‌شود؛ ایجاد فضایی برای این نوع از ادبیات در دانشگاه‌ها حال به عنوان گرایشی در مقطع کارشناسی ارشد یا رشته‌ای مستقل در دوره کارشناسی. اما چه‌طور شد که پس از سه دهه، فعالان ادبیات مقاومت، نیاز وجود چنین رشته‌ای را در دانشگاه‌ها احساس کردند؟

ادبیات مقاومت در دانشگاه؛ بایدها و نبایدها

باید پذیرفت ادبیات مقاومت به عنوان ادبیاتی با عمری سی ساله در درون حجم بزرگ‌تر و یک‌قرنی ادبیات معاصر قرار می‌گیرد و مشمول آن است. چگونه می‌توان در دانشگاه به ادبیات مقاومت و انقلاب پرداخت در حالی که این ادبیات، که بن‌مایه‌ها و قالب ارائه خود را از شعر نیمایی یا ادبیات داستانی معاصر برگرفته است آن‌طور که باید و شاید در دانشگاه‌ها مورد توجه نیست؟ چهار واحد در دوره لیسانس آن هم به صورت بررسی تاریخ ادبیات معاصر و نه بررسی مختصات و ویژگی‌ها آن.

وقتی هنوز ادبیات معاصر که قدمتی بیش از ادبیات انقلاب دارد و در واقع آن را دربرمی‌گیرد و حتی ادبیات انقلاب در ایجاد مناسبات با بن‌مایه‌های فرمی و محتوایی آن تولید می‌شود، وارد دانشگاه نشده است، چه طور می‌توان انتظار داشت که ادبیات انقلاب به عنوان زیرمجموعه ادبیات معاصر در دانشگاه جدی گرفته شود؟ اگر تأسیس گرایش ادبیات انقلاب در مقطع کارشناسی ارشد یا ایجاد رشته‌ای با این عنوان در مقطع کارشناسی اتفاق بیفتد، باید پرسید دانشگاهی که در تأسیس رشته‌هایش دچار ناموزونی تاریخی است چگونه خواهد توانست از پس ارائه قسمتی از این تاریخ برآید؟

تجربه تأسیس ادبیات مقاومت نشان داد که وزارت علوم و متولیان ایجاد رشته‌ها باید خاستگاه‌های بحث و اولویت‌ها را در نظر بگیرند. در چهار سالی که از تأسیس گرایش ادبیات مقاومت می‌گذرد، شاهد بوده‌ایم که رعایت نکردن اولویت‌ها و به هم ریختن تواترهای لازم و هدفمند، دودی است که به چشم این رشته رفته است؛ این گرایش دانشگاهی از نخست این آسیب را به جان خریده که نتواند خاستگاه و منشأ ادبیات مقاومت را بر اساس تاریخی که قبل از وقوع جنگ، آن را برساخته است، توضیح دهد.

علاوه بر این، فقر منابع مدون و جامع، به گونه‌ای دیگر تدریس دروس این رشته را با مشکل روبه‌رو کرده است.

محمدرضا ترکی: گرایش یا رشته بودن ادبیات انقلاب مساله نیست، آن‌چه مهم است تحقیقات پیش از این مساله خواهد بود. تا رفته رفته همه چیز جا بیفتد

بدون تأسیس رشته، چه باید کرد؟

پرسش دیگر این است: حال، و تا پیش از ایجاد رشته ادبیات انقلاب، چگونه می‌توان به آن در محیط آکادمیک توجه کرد؟

منوچهر اكبری، رییس سابق دانشكده ادبیات دانشگاه تهران درباره تاسیس گرایشی با عنوان "ادبیات انقلاب" می‌گوید: "آن‌چه می‌دانم این است كه این گرایش در وزارت علوم تصویب شده است اما از این‌كه در حال حاضر چه وضعیتی دارد با خبر نیستم".اكبری اهمیت این موضوع را در داشتن انقلابی فرهنگی دانسته و معتقد است كه مردم ذاتا متحول (الهی) شده‌اند. وی ادامه می‌دهد: "ادبیات تنها رشته‌ای است كه پیش از انقلاب هم اسلامی بوده است. اما پس از انقلاب نگاه و رویكرد به ادبیات انقلاب با دفاع مقدس پیوند خورده و قرائت متحولانه‌ای از آن ارایه كرده است". رییس سابق دانشكده ادبیات دانشگاه تهران می‌گوید: "توجه به ایجاد چنین رشته‌ای است كه ادبیات رزمی را جای ادبیات بزمی نشانده و حماسه، مقاومت، ایستادگی، دفاع از كیان كشور و ... را رواج می‌دهد".

اما از دیگر انتقاداتی که در سال‌های اخیر به کارگزاران دانشکده‌های ادبیات دانشگاه وارد شده، تعداد کم پایان‌نامه‌هایی بوده که در این رابطه از سوی دانشجویان این دانشکده‌ها به نگارش درآمده است. قضیه از آنجا شروع شد که چهار سال پیش که سه دهه از انقلاب را پشت سر گذاشته بودیم، طی یک بررسی از مخازن کتابخانه‌های 5 دانشگاه بزرگ کشور، آماری به دست آمد مبنی بر اینکه تا آن زمان تنها 24 پایان‌نامه در رابطه با ادبیات انقلاب اسلامی به نگارش درآمده و دفاع شده است.البته پس از آن بررسی موردی، این اتفاق تکرار نشده تا معلوم شود چه تعداد پایان‌نامه به آن تعداد اضافه شده است. پس از آن بود که انتقادها نسبت این موضوع بالا گرفت.

غلامرضا عزیزی معاون اسناد کتابخانه ملی در یادداشتی پراکندگی اسناد دفاع مقدس پس از 30 سال و توزیع این اسناد تاریخی را در نهادهای مختلف یکی از دشواری‌های پژوهشگران و محققان این حوزه عنوان کرد:

محققان تاریخ دفاع مقدس كه برای انجام پژوهش‌های خود نیازمند دسترسی به اسناد مربوط به موضوع در نهادهای نظامی و انتظامی هستند هنوز با دشواری‌هایی رو به رو هستند. از جمله این دشواری‌ها یكی آن است كه همه اسناد مربوط از دستگاه‌های مشمول قوانین و مقررات هنوز به آرشیو ملی منتقل نشده‌اند. دشواری دیگر، توزیع این سوابق در نهادهای نظامی است. دشواری دیگر تعدد مراكز پژوهشیِ نظامیِ دارنده اسناد (و یا تصاویر آن‌ها) است برای نمونه: سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس (بنیاد حفظ آثار و نشرارزش‌های دفاع مقدس)، سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران، سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه و بسیج، مدیریت حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، مراکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مرکز پژوهش‌های دفاع مقدس نیروی زمینی ارتش، مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بسیج (و مراكز وابسته)، مركز تحقیقات راهبردی وزارت دفاع، موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت، موسسه حفظ آثار نیروی زمینی سپاه و هیات معارف جنگ ارتش است كه هم متقاضی اسناد آن دوران و هم در مواردی دارنده آن اسناد هستند.

مراكز غیر نظامی و گاه غیر دولتی دارنده اسناد دفاع مقدس در حال گردآوری این اسناد مرتبط با دفاع مقدس نیز كم نیستند. برای مثال، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی، موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، مركز اسناد انقلاب اسلامی، مركز اسناد ایثارگران بنیاد شهید و امور ایثارگران، مركز اسناد و اطلاع رسانی سازمان موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس. تعدد مراكز دولتی مرتبط دارنده این اسناد (مانند مركز اسناد ریاست جمهوری، مركز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه و مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات) نیز بر این دشواری افزوده است. بر این فهرست باید نام دیگر نهادها و سازمان‌ها مراكز دیگری را نیز افزود كه در كنار وظایف خود، به گردآوری اسناد دفاع مقدس می‌پردازند از جمله مراکز فرهنگی دفاع مقدس.

آن چه در این میان (پس از انجام وظایف قانونی برخی مراكز یاد شده در امر تعیین تكلیف، شناسایی، ارزشیابی، تنظیم و توصیف و حفظ و نگهداری) مهم به‌نظر می‌رسد انجام اقدامات هم‌افزایی این مراكز برای تسهیل اطلاع‌رسانی دقیق و به موقع به محققان این عرصه است. در سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران تاكنون بیش از 14 هزار موضوع سند (متنی كاغذی)، [هر موضوع خواه به صورت یك پرونده چند تا چند صد صفحه‌ای، یا به صورت تكْ‌برگ] مرتبط با جنگ تحمیلی عراق بر ایران آماده‌سازی شده است. اگر بخواهیم مواد دیداری و شنیداری و نقشه‌های موجود در سازمان را به این آمار اضافه كنیم، این آمار به بیش از 20 هزار مورد افزون خواهد شد. امید آن می‌رود كه در صورت تامین بودجه لازم و با اجرای برنامه‌ریزی‌های انجام شده تا پایان سال جاری بتوان این آمار را دست كم به دو برابر افزایش داد.


منابع: هنرآنلاین، ایبنا