اخلاق و حوزه (2)
اندیشهها و عملکرد آیت الله حائری در احیای حوزه علمیه قم (6)
نوشته: سید عباس صادقی فدکی
بخش قبلی را اینجا ببینید
آموزش اخلاق (ادامه)
4. دعوت از منبریها و واعظان بزرگ: بیگمان واعظان و منبریها، از اثرگذاران در اخلاق و گسترش ارزشهای اخلاقیاند. رشد فرهنگ و اخلاق و آداب اسلامی و معاشرتهای صحیح و برابر معیار، در هر جامعه و شهری از جامعهها و شهرهای اسلامی، بویژه شیعی، بستگی تام و تمام به واعظان و منبریهای عالم و پارسا دارد. ایران اسلامی از آن جهت، تاكنون از بسیاری از گزندها در امان بوده و مسائل اخلاقی در آن از جایگاه والا و برتری برخوردار است، كه عرصه در دست واعظان پارساست و در جامعه ایران، نقش كلیدی دارند.
آقای حائری، چون این نقش را به خوبی میدانست و از اثرگذاری اهل منبر بهدرستی آگاه بود، از منبریهای پارسا دعوت كرد كه برای طلاب حوزه علمیه قم و مردم، منبر بروند.
از جمله این واعظان پارسا و اهل دل و اثرگذار در نفسهای آماده، میرزا علی آقای شیرازی بود كه به دعوت حاج شیخ به قم میآمد و بر لوح دل اهل علم، بذر معرفت میافشاند. سخنان وی بر دلها مینشست. هركس پای وعظ او مینشست، دگرگون میشد و ارزشهای اخلاقی در جانش، ریشه میدوانید. او بر آیات قرآن و نهج البلاغه، چیرگی شگرفی داشت. نهج البلاغه مونسش بود، با آن زندگی میكرد، نفس میكشید.
شهید مطهری، درباره درس نهج البلاغه میرزا علی آقای شیرازی كه بسیار شگفتانگیز بوده، چنین میگوید:
«غالباً جریان كلمات نهج البلاغه بر زباناش، با جریان سرشك از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهج البلاغه، كه از ما و هرچه در اطرافاش بود میبرید و غافل میشد، منظرهای تماشایی و لذتبخش و آموزنده بود. سخن دل را از صاحبدلی شنیدن، تأثیر و جاذبه و كشش دیگری دارد. او نمونه عینی از سلف صالح بود.» [37]
آقای سید اسماعیل هاشمی، از علمای اصفهان، كه از شاگردان حاج شیخ عبدالكریم بوده، و در دوران زعامت حاج شیخ بر حوزه علمیه قم، در قم به سر میبرده و از محضر علمای فقه و اصول و اخلاق بهره میبرده، از توجه آقای حائری به اخلاق طلاب و منبرهای اخلاقی میرزا علی آقای شیرازی، چنین یاد میكند:
«آیت الله حائری، با این كه مجسمه اخلاق بود و این خود برای طلاب آموزندگی داشت، در عین حال، نسبت به اخلاق اهل علم اهمیت میداد. به یاد دارم: یك وقتی از مرحوم حجةالاسلام حاج میرزا علی اصفهانی، كه از وعاظ معروف و اهل موعظه و اندرز بود، دعوت كرده بود یك دهه برای طلاب درس اخلاق بگوید و آنان را موعظه كند. این جلسه، مخصوص طلاب بود و بر دَرِ مدرسه، افرادی را گمارده بودند كه از ورودِ غیر اهل علم جلوگیری كنند.
این آقا، تمام این ده روز را درباره اخلاق اهل علم صحبت میكرد.» [38]
از دیگر واعظان و منبریهای پارسا كه سخت اندرزهای او اثرگذار بود و برای طلاب منبر میرفت، حاج سید حسین فاطمی، شاگرد میرزا جواد ملكی بود. او افزون بر منبرهای اخلاقی، اثری درباره مكارم اخلاق، به نام جامع الدرر، با نثری ساده و روان و آكنده از آیات، روایات و شواهد و نمونههای تاریخی نگاشته است.
وی شبهای جمعه برای طلاب، منبر میرفت و در منبر، كتاب منیةالمرید شهید ثانی را میخواند. [39]
حاج شیخ عبدالكریم، از این برنامهها و همت گماردن روی برپایی درسهای اخلاقی و منبرهای بیداركننده و هشداردهنده و پر از اندرز و نصیحت، آن هم با بیان انسانهای اهل معنی و اهل درد، هدفهایی را دنبال میكرد كه بر اهل تحقیق و پژوهش است كه آن هدفها را امروز برای نسل نوخاسته بنمایانند.
در دوران زعامت حائری بر حوزه علمیه، رضاخان، اجراكننده سیاستهای دینزدایانه انگلستان، كمر بر هدم دین و حوزههای دینی بسته بود و در این برنامه و پیاده كردن این سیاست، هیچ بازدارندهای را برنمیتابید و هر جریان و هركس در برابر این سیاستهای ویرانگر و استعماری میایستاد، قلع و قمع میشد.
فشارها بر طلاب، اهل علم و حوزههای دینی، بسیار شدید بود، كسی را یارای آن نبود كه به آسانی رسالتهای دینی خود را دنبال كند و با مردم در تماس باشد و جایگاه خود را به درستی بیابد و از همه چیز، حتی زندگی معمولی محروم بود و از آن طرف، به فضلا و طلاب از طرف دستگاه، باغ سبز نشان داده میشد و استخدام طلاب و فضلا، به سرعت انجام میگرفت. حكومت به گروه تحصیل كرده حوزوی به دو علت رو كرده بود:
الف. به علت نداشتن نیروی فاضل و باسواد برای سر و سامان دادن به كارها و اداره دستگاه قضایی، اداره ثبت و….
ب. برای ازهمفروپاشاندن حوزه و خالی كردن آن از نیروهای كارآمد و جذب آنان به كارهای دولتی و قرار دادن نیروهایی كه در آینده میتوانستند در نشر دین نقشآفرین باشند و در برابر حكومت استبداد بایستند، در صف ایادی و كارگزاران حكومت.
حاج شیخ وقتی چنین دید و این خطر بزرگ را در بیخ گوشِ حوزه احساس كرد، از واعظان و منبریها خواست كه طلاب را به استقامت در برابر فشارها و دوری از دنیا و شتاب برای فراگیری دانشهای دین، فراخوانند.
آقای واعظ زاده در این باره مینویسد:
«پدر من كه واعظ سالخورده سرشناس بود، نقل میكرد، در همان سالها، گذارم به قم افتاد. مرحوم حائری، كه با من سابقه لطف و محبت قدیمی داشت، ازآن وضع، كه طلاب گروه گروه حوزه و لباس روحانیت را رها میكردند و راهی ادارات میشدند، بسیار اندوهناك بود و به من فرمود: برو به منبَر و طلاب را موعظه و نصیحت كن و آنان را به پایداری و بردباری ترغیب كن و به ادامه تحصیل علوم اسلامی، تشویق بفرما.» [40]
5. نظارت ویژه: حائری، افزون بر آن چه برشمردیم، به گونه ویژه، با به كار گماردن انسانهای مورد وثوق، رفتار طلاب را زیر نظر میگرفت، اگر رفتار ناهنجار و به دور از شأن طلبگی از كسی میدید، یا خطایی كه با رسالت حوزوی یك طلبه در ناسازگاری بود، خیلی زود دست به كار میشد و شهریه او را قطع میكرد و عذرش را میخواست.
«به محض این كه سوء اخلاقی از یكی دیده میشد، شهریه او را قطع میكرد و میفرمود: به درد من نمیخورد و مایل نیستم در حوزه باشد ولو خوب هم تحصیل نماید و عمده غرض ایشان این بود كه باید عملاً آقایان طلاب، به نحوی سلوك و رفتار نمایند كه محبوبیت پیدا شود بین آنها و مردم. عوام رغبت به دین و دیانت پیدا كنند و تنقید از روحانیت ننمایند.» [41]
بخش بعدی را اینجا ببینید
پانوشتها:
[37] سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری/11
[38] مجله حوزه، شماره58/55
[39] ستارگان حرم، ج4/254
[40] یادنامه شهید مطهری، ج1/322
[41] درد بی درمان، ج2/19
منبع: مجله حوزه ، آذر و دی 1383، شماره 125، ص195
تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان