تبیان، دستیار زندگی
این روزها مخاطبان با دو اثر متفاوت از دو کارگردان با گرایش های فکری کاملا متفاوت روبرو هستند. سریال «معراجی ها» ساخته مسعود ده نمکی و فیلم «آتش بس 2 » به کارگردانی تهمینه میلانی.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شباهت میلانی و ده نمکی

در حاشیه سریال «معراجی ها» و فیلم «آتش بس 2»


این روزها مخاطبان با دو اثر متفاوت از دو کارگردان با گرایش های فکری کاملا متفاوت روبرو هستند. سریال «معراجی ها» ساخته مسعود ده نمکی و فیلم «آتش بس 2 » به کارگردانی تهمینه میلانی.

شباهت میلانی و ده نمکی

این که چرا عنوان «شباهت میلانی و ده نمکی» برای تیتر مطلب انتخاب شده ارتباط مستقیمی به جهت گیری هر دو کارگردان در القای پیام مورد نظرشان دارد.

ابتدا از سریال «معراجی ها » شروع می کنیم. مسعود ده نمکی سال پیش این سریال را کلید زد و در میانه کار تصمیم گرفت یکی از اپیزودهای آن را سینمایی کند و روی پرده بفرستد. فیلم در اکران موفق بود و مثل سه گانه «اخراجی ها » و «رسوایی» مورد استقبال قرار گرفت. حالا چند شبی است نسخه سریالی آن هر شب روی آنتن شبکه یک است.

داستان این بار در جامعه امروز می گذرد و بر عکس فیلم هنوز به ماجرای جنگ و جبهه ورود نکرده. بار اصلی قصه هم بر دوش دانشجویانی است که در دو جبهه مخالف همدیگر قرار دارند. عده ای می خواهند تندیس اشکانی را عَلم کنند و برخی معتقدند دانشگاه زیبنده شهدای گمنام است.

ده نمکی این تضارب آراء را بهانه ای کرده برای نقد تفکر سیاسی و اجتماعی ای که بویژه بعد از سال 88 در جامعه نمود بیشتری پیدا کرد و حتی منجر به افتراق مردم شد. او همانگونه که در «اخراجی ها 3» نشان داد در آینده به این سمت می رود که مردم نباید بازیچه سیاسیون شوند. ده نمکی به پشتوانه مخاطب میلیونی پشت دوربین می ایستد و قطعا در همه شرایط هوای آن ها را دارد و حساب شان را از مسولان سوا می کند.

دیگر مشکل بنیادی «معراجی ها» و «آتش بس 2» تاکید بیش از حد روی بدیهیات است. فیلمساز به جای عبور از پوسته در سطح مانده و همان حرف هایی را می زند که مردم در خانه و محل کار و تاکسی و ... به هم می گویند.

تا این جا کار ده نمکی دست مریزاد دارد. او باید از رانتش بخوبی استفاده کند و حرف های مگو مثل دانشجویان ستاره دار و استادان لائیک و ... در سریالش بگنجاند و حرفش را بزند. مشکل از جایی شروع می شود که او همه اصول فیلم سازی را کنار می گذارد و به ساده ترین شکل ممکن حرفش را می زند. قصد جانبداری از سینمای روشنفکری نداریم اما معتقدیم یکی از مهم ترین وظایف فیلمساز بالا بردن سطح سلیقه و ذائقه مخاطب است.

ده نمکی که حالا مخاطبی میلیونی را پشت خود می بینید باید از مستقیم گویی و شعارهای رو دست بردارد و حرفش را با فاکتورهای هنری بیامیزد.

شباهت میلانی و ده نمکی

اتفاقا سرکار خانم میلانی هم فیلمساز موفقی است. عمده ساخته هایش پرفروش شده اند و از بانوان جریان ساز و صاحب اندیشه سینمای ما محسوب می شود. او هم مشکل ده نمکی را دارد. فیلم را یک مانیفست شعاری با مفاهیم گل درشت می داند و برای همین «درام» را از یاد می برد. این اتفاق در فیلم جدید او به بدترین شکل رخ داده.

زوج «آتش بس 2» حالا وارد زندگی شده اند و طبعا جنس مشکلات شان متفاوت از قبل است. این زوج برای حل مشکلات شان پای حرف یک روان شناس نشسته اند . در ادامه با فلش بک متوجه می شویم که مشکلات شان در حد شک زن به مرد، نامزد قبلی مرد، اختلاف بر اسم بچه ، اختلاف در انتخاب پرستار و ... است. روان شناس محترم هم هی ارشاد می کند. کاری نداریم که اصلا مشکلات این زوج قرابتی با دغدغه جوان های امروزی ندارد، اما مخاطب ابتدا به ساکن می خواهد یک فیلم تماشا کند نه این که مدام پندهای اخلاقی آقای روان شناس به سمتش سرازیر شود.

دیگر مشکل بنیادی «معراجی ها» و «آتش بس 2» تاکید بیش از حد روی بدیهیات است. فیلمساز به جای عبور از پوسته در سطح مانده و همان حرف هایی را می زند که مردم در خانه و محل کار و تاکسی و ... به هم می گویند. فیلمساز باید با ابزارهای جادویی که در اختیار دارد ابتدا به فکر تعریف یک قصه جذاب و درگیر کننده باشد و حرفش را از طریق نشانه ها و گوشه و کنایه بزند.

هم ده نمکی و هم میلانی به وفور از شوخی های رایج میان مردم و فانتزی های شبکه های اجتماعی در آثارشان استفاده کرده اند که این نشانه دیگری بر دنباله روی است؛ فیلمساز باید جریانساز باشدنه دنباله رو.

منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

«معراجی‌ها» در سینما یا تلویزیون؟

ده نمکی کلا راحت است!