تبیان، دستیار زندگی
اندیشه ها و عملکرد آیت الله حائری در احیای حوزه علمیه قم-بخش چهارم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اخلاق عملی حاج شیخ عبدالکریم حائری

اندیشه‌ها و عملکرد آیت الله حائری در احیای حوزه علمیه قم (4)

آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری

نوشته: سید عباس صادقی فدکی

اخیراً كه كسالت داشت، بعد از مغرب، بدون ردا، یك رشته مختصری دور سرش پیچیده بود و گیوه به پا كرده در كوچه قدم می‌زد و محبتش در قلب بیش‌تر می‌شد و به مقام او از این كارها لطمه وارد نمی‌آمد.

 بخش قبلی را اینجا ببینید

حاج شیخ، الگوی عملی طلاب

رفتار آقای حائری و سیره عملی وی، به‌گونه‌ای بود كه طلاب با آیینه قرار دادن او، كژیها و رفتار ناشایست خود را اصلاح می‌كردند و هر زشتی و پلیدی را از صورتِ سیرت خود می‌زدودند. او، به عیادت بیماران می‌رفت. به طلابِ بیمار سر می‌زد و نیازهای آنان را بَرمی‌آورد و در معالجه آنان تأكید می‌ورزید.

به طلابِ عزیزازدست‌داده، خود، تسلیت می‌گفت. [24]

به حجره‌های طلاب سر می‌زد و از وضع و حال آنان پرس وجو می‌كرد.

بین خود و فرزندان، با دیگر طلاب در استفاده از بیت المال فرقی نمی‌گذارد.

محمدرضا طبسی، از شاگردان حاج شیخ درباره ویژگیهای اخلاقی وی می‌گوید:

«همت شیخنا و استاذنا الاعظم آقای حائری، تقویت اخلاق كریمه بود. او برای اهل علم، پدری مهربان بود. به راستی مرد باورع و باتقوا بود.» [25]

آقا بزرگ تهرانی، از ویژگیهای اخلاقی حاج شیخ چنین گزارش می‌دهد:

«او با طلاب و علما، بسیار مهربان بود و آنان را از كوچك و بزرگ، مورد عنایت خود قرار می‌داد … به‌تنهایی از حجره‌های طلاب بازدید می‌كرد، تا از حال آنان و چگونگی درس و زندگی‌شان خبر بگیرد.» [26]

او با رفتار نیك و اسلامی خود، الگوی طلاب و اهل علم شد و اخلاق زشت و رذیله را از ساحت سینه‌ها و حوزه‌های دینی زدود و بدین وسیله اخلاق اسلامی و سیره نبوی را در بین مردم رواج داد و عرصه را از اخلاق بسیار زشت جاهلی گرفت.

او معمار اخلاق بود. امام خمینی، زاویه‌ای از این معماری بزرگ را چنین می‌نمایاند:

«… در اراك بر سر جا در مجالس، گاه اختلاف می‌شد! و مرحوم حائری … برای از بین بردنِ این سنت سیئه… هر جا می‌دید در همان مكان می‌نشست و با این روش حسنه خود، این سنت سیئه را به هم زدند….

پیاده تا محل درس خود می‌رفتند و اگر در بین راه كسی به دنبال ایشان حركت می‌كرد می‌ایستادند و در صورتی كه خود سوال و یا نیازی داشت آن را برطرف كرده و به راه خود ادامه می‌دادند…» [27]

الگوهای اخلاقی

افزون بر شیخ كه رفتارش یادآور رفتار معصومان بود، علمای وارسته‌ای در حوزه بودند كه هر یك ركنی از اركان معنوی حوزه به شمار می‌آمدند و راهنما و مربی و آموزگار طلاب و هدایت‌گر آنان به سوی معنویت و كمالات اخلاقی بودند. این انسان‌های والا، [به] حاج شیخ در رسیدن به مقصود و پی‌ریزی حوزه‌ای معنوی و آراسته به سیره نبوی كمك شایان می‌كرد. حائری، به این مهم اهمیت می‌داد، قدر این نعمتِ بزرگ را می‌‌دانست و همیشه با رفتار خود، طلاب را متوجه والاییهای این مردانِ بزرگ می‌كرد و زبان به ستایش آنان می‌گشود و در مقابل، آنان نیز چنین بودند و با همه فضل و كمالی كه داشتند، حاج شیخ را محور و مدار حركت خود قرار دادند و شاگردان را به گردش بر گردِ این محور فرا می‌خواندند. این صفا و برادری، به حوزه و حوزویان و اخلاق طلاب، اوج داد و آنان را از تباه شدن در زیر چرخ‌های دنیا، خور و خواب، زندگی حیوانی رهاند و به قله‌های كمال بالا برد.

آقا میرزا مهدی حكمی، شیخ ابوالقاسم كبیر قمی، میرزا محمد ارباب، هر یك الگوی طلاب بودند و مكتب‌های انسان‌سازی داشتند و طلاب و اهل علم در مكتب آنان از هرگونه پلیدیها و زشتیهای اخلاقی پاك و به سیرت‌های پاك آراسته می‌گردیدند.

امام خمینی از این الگوهای والا، كه زندگی‌شان، سرتاسر، برای اهل علم درس بوده و درس‌آموز و سازنده، چنین یاد می‌كند:

«مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم، من گمان ندارم، هیچ طلبه‌ای مثل او بود. زندگی‌اش یك زندگی‌ای بود كه مثل سایر طلبه‌ها، اگر كم‌تر نبود، بهتر نبود.

مرحوم آقا میرزا محمد ارباب، كه من رفتم، مكرر، منزل‌شان. یك منزلی داشت، دو سه تا اتاق داشت، خیلی ساده، بسیار ساده. مرحوم آقا شیخ مهدی همین طور. سایرین هم، همین طور….

آن وقت، وقتی انسان در آن محیط واقع می‌شد، كه اینها را می‌دید، همین دیدن اینها برای انسان، یك درسی بود. وضع زندگی آنها برای انسان، یك وضعی بود، درس بود برای انسان، عبرت بود.» [28]

و هم ایشان در كتاب اربعین، كه به سال 1358هـ.ق. نگاشته، در شرح حدیث تواضع، از سیره و رفتار فروتنانه استادان خود، از جمله حاج شیخ عبدالكریم یاد می‌كند:

«من خود، در علمای زمان خود، كسانی را دیدم كه ریاست تامه یك مملكت، یك قطر شیعه را داشتند و سیره آنها، تالی تلوِ سیره رسول الله (ص) بود. جناب استاد معظم و فقیه مكرم، حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی، كه 1340 تا 1355 ریاست تامه مرجعیت كامله قطر شیعه را داشت، همه دیدیم كه چه سیره‌ای داشت: با نوكر و خادم خود هم‌سفره و غذا هم بود. روی زمین می‌نشست. با اصاغر طلاب مزاح‌های عجیب و غریب می‌نمود.

اخیراً كه كسالت داشت، بعد از مغرب، بدون ردا، یك رشته مختصری دور سرش پیچیده بود و گیوه به پا كرده در كوچه قدم می‌زد و محبتش در قلب بیش‌تر می‌شد و به مقام او از این كارها لطمه وارد نمی‌آمد.» [29]

بخش بعدی را اینجا ببینید


پانوشت‌ها:

[24] سیمای فرزانگان، رضا مختاری/306، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

[25] مجله حوزه، شماره34/62

[26] نقباء البشر، ج3/1164

[27] نامداران راحل، زندگی نامه چهل تن از مشاهیر شیعه، كریم جوانشیر/164ـ 165، نشر سالار، تبریز

[28] صحیفه نور، ج19/157

[29] شرح چهل حدیث، امام خمینی/97، موسسه تنظیم و نشر آثار امام

منبع: مجله حوزه ، آذر و دی 1383، شماره 125، ص195

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان