تبیان، دستیار زندگی
رسانه ها آنقدر قدرت دارند که می توانند صدایشان را به هر جا که میخواهند برسانند. اما گاهی صدایشان آنطور که آنها میخواهند شنیده نمی شود و اثر عکس میگذارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه ها و برجسته سازی رسانه ای


رسانه ها آنقدر قدرت دارند که می توانند صدایشان را به هر جا که میخواهند برسانند. اما گاهی صدایشان آنطور که آنها میخواهند شنیده نمی شود و اثر عکس میگذارد.

برجسته سازی رسانه ای

فارغ از خوب یا بد بودن یک خبر وقتی اتفاقی رسانه ای شد دیگر نمی شود جلو آن را گرفت و پنهانش کرد. اما اینکه ماهیت هر خبر یا اتفاقی چه اندازه ارزش و جای پرداخت دارد مسأله مهمی است.

رسانه می تواند اتفاق کم اهمیتی را چنان پررنگ و مهم جلوه دهد که همه گیر شود و یا گاهی اتفاقی مهم را در سایه ای از ابهام و کم اهمیت مطرح کند تا خیلی زود به فراموشی سپرده شود.

برجسته سازی خبرها یکی از شیوه های خبری است که در مورد بعضی از اتفاقات رقم میخورد. این برجسته سازی گاهی درست و گاهی هم به اشتباه شکل می گیرد. اما اتفاقی که در برجسته سازی حتما رخ می دهد مهم جلوه دادن و جلب توجه ای است که برای مخاطب ایجاد می شود و او را نسبت به یک موضوع حساس می کند.

در همه موضوعات این برجسته سازی وجود دارد اما باید دید که یک موضوع تا چه اندازه دارای اهمیت است و پر رنگ کردن آن چه قدر ضرورت دارد. برجسته سازی در یک خبر گاهی به ضرر آن اتفاق تمام می شود و گاهی هم به نفع آن.

در آثار هنری هم همینطور است. برجسته کردن یک اثر هنری قطعا در دیده شدن بیشتر آن اثر تأثیر می گذارد. اما اینکه این اثرگذاری همیشه خوب است یا بد موضوعی است که در موارد مختلف متفاوت است وگاهی آن اثر را به حاشیه می برد.

در یکی دو هفته اخیر حضور فیلم قصه های رخشان بنی اعتماد در جشنواره ونیز حرف و حدیث های زیادی را به دنبال داشته است. علاوه بر مطبوعات و خبرگزاری ها تلویزیون هم بارها به حضور قصه ها در جشنواره ونیز و حاشیه های اطرافش در بخش های مختلف خبری اشاره کرده است.

تلویزیون به عنوان یک رسانه عمومی که در اختیار همگان قرار دارد باید در نوع پرداخت به موضوعات مختلف مخاطبان خود را در نظر بگیرد و بداند که بعضی از اتفاقات و بخصوص حواشی آن علاوه بر اینکه برای مخاطب رسانه ای مانند تلویزیون چندان اهمیتی ندارد، حساسیت های بی مورد هم ایجاد می کند

داستان از زمان حضور قصه ها در جشنواره ونیز آغاز شد و اوج آن بعد از کنفرانس مطبوعاتی رخشان بنی اعتماد بود که واکنش های متفاوتی را به دنبال داشت. حواشی مربوط به صحبت های بنی اعتماد  هنوز تمام نشده بود که نوبت به اظهارنظر های وزیر ارشاد در مورد جشنواره های خارجی و فیلم قصه ها شد و به دنبال آن هم صحبت های ایوبی رئیس سازمان سینمایی. در آخر هم کسب جایزه بهترین فیلمنامه توسط بنی اعتماد از ونیز بود که دوباره بازار حاشیه ها و اظهارنظرها را داغ کرد.

حواشی حضور یک فیلم فارغ از خوب و بد آن در جشنواره ای خارجی که هنوز هم در داخل اکران نشده و مخاطب هیچ اطلاعی از آن ندارد نکته ای است که برجسته سازی بی مورد تلویزیون در مورد بعضی اتفاقات را نشان می دهد.

هر رسانه ای به شکلی به این موضوع پرداخت. تلویزیون هم در کنار خبرگزاری ها و مطبوعات چندین گزارش از صحبت های بنی اعتماد در ونیز و اظهار نظر های وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی پخش کرد که تقریبا در همه آنها به نوعی فیلم را مورد نقد قرار داده بود و نکات منفی فیلم را مطرح می کرد.

تلویزیون به عنوان یک رسانه عمومی که در اختیار همگان قرار دارد باید در نوع پرداخت به موضوعات مختلف مخاطبان خود را در نظر بگیرد و بداند که بعضی از اتفاقات و بخصوص حواشی آن علاوه بر اینکه برای مخاطب رسانه ای مانند تلویزیون چندان اهمیتی ندارد، حساسیت های بی مورد هم ایجاد می کند.

برجسته سازی رسانه ای

گزارش های پی در پی که تقریبا هر شب از یکی از بخش های خبری پخش می شود تنها بر حاشیه های ایجاد شده دامن می زند و حتی اثری خلاف آنچه که تلویزیون در نظر دارد ایجاد می کند آن هم برای فیلمی که هنوز مخاطب آن را ندیده، بنابراین تحت تأثیر آنچه که رسانه به او میدهد قضاوت می کند.

اینکه یک رسانه برای بیان مفهوم مورد نظر خود چه روندی را انتخاب می کند مهم است. تمامی حرکات و جملاتی که از یک شخص در فرآیند یک گزارش انتخاب می شود در نوع تأثیرگذاری آن نقش دارد. اینکه رسانه چه بخش هایی از صحبت های وزیر و یا سازندگان فیلم را مطرح می کند مطمئنا در نوع نگاه مخاطب تأثیر میگذارد.

نمونه مشابه برجسته سازی در مورد فیلم های سینمایی اتفاقی بود که در مورد فیلم شیار 143 افتاد که آن هم در جشنواره سال پیش به نمایش در آمد. اما برجسته سازی رسانه ها و به ویژه تلویزیون در اینجا شکل متفاوتی داشت و بیشتر به نکات مثبت فیلم پرداخته شد.

نکته مورد توجه در مورد شیار 143 این بود که بعد از اظهار نظر ابراهیم حاتمی کیا در مورد فیلم و پرداختن چند رسانه به این موضوع به یکباره موجی از اخبار و تعریف و تمجید ها در حمایت و تأیید فیلم شکل گرفت و در یک دوره خاص مطبوعات و به ویژه تلویزیون به قدری به انعکاس اخبار و اتفاقات این فیلم پرداختند که روزانه چندین خبر و گزارش از این فیلم پخش می شد.

قصه ها و شیار 143 با دو موضوع و داستان کاملا متفاوت هر دو به شکلی در رسانه ها برجسته شدند و به طور ویژه به آنها پرداخته شد. گزارش های مربوط به قصه ها بیشتر بار منفی داشت و به نوعی توجه مخاطب را به این نکته جلب می کرد که فیلم خوبی نیست، اما در مقابل اخبار و گزارش های مربوط به شیار 143 مخاطب را به دیدن فیلم ترغیب می کند و از نکات مثبت آن می گوید.

پررنگ جلوه دادن هر موضوعی صرف نظر از نگاه خوب یا بدی که به آن می شود هم می تواند تأثیرات مثبت داشته باشد هم منفی.

گاهی این حواشی و حساسیت های ایجاد شده توسط رسانه ها خلاف آنچه که آنها در نظر داشتند تمام می شود. این که کدام یک از این برجسته سازی ها به نفع یا ضرر این فیلم ها تمام می شود چیزی است که موقع اکران بیشتر خودش را نشان می دهد اما مطمئنا حساسیت هایی را به درست یا غلط ایجاد کرده است که در دیده شدن این دو فیلم توسط مخاطب اثر می گذارد.

زهرا فرآورده

بخش ارتباطات تبیان


مطالب مرتبط:

مطالبات‌ رهبری‌ از‌ مسۆولان‌ رسانه ملی

رسانه ملی؛ آنچه باید باشد و آنچه هست

دعواهای زنده در رسانه ملی!