تبیان، دستیار زندگی
نگاهی به کتاب نقد «آواز بانوی شط و شرجی» پرویز حسینی(نشر شاسوسا 1393).
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آواز بانوی شط و شرجی

نگاهی به کتاب «آواز بانوی شط و شرجی» نوشته پرویز حسینی(نشر شاسوسا 1393).

فرآوری: زهره سمیعی- بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
آواز بانوی شط و شرجی» پرویز حسینی

پرویز حسینی علاوه بر نقد و ترجمه، مجموعه شعرهای «اندوه منتشر»، «با صدای باران مرا به یاد بیاور»، «آواز قو»، «من فقط گریه‌ها یادم مانده است»و... را در کارنامه ی ادبی خویش دارد.

حسینی در «آواز بانوی شط و شرجی» به کارنامه ی سی تن از شاعران زن جنوب (خوزستان)پرداخته است. از جمله «شمسی پور محمدی،میترا سرانی اصل،افسانه نجومی،آذر کیانی،لیلی صابری نژاد،فروغ داودی،فاطمه مزبان پور، سریا داودی حموله، ماریا نقیب زاده ... » و تنی چند که حضوری غیرمستمر در شعر دارند و همچنین شاعرانی که از شعرگویی جامانده اند!

حسینی علاوه به بررسی و تحلیل کارنامه ی شعری به شغل و نوع تحصیلات بانوان شاعر هم پرداخته است.هم چنین در انتخاب ادبیات کلاسیک به انعطاف و حس های عاطفی توجه کرده و با کاری طاقت فرسا ساختاری زیباشناختی ارائه داده است که نشان از تحقیق میدانی مولف دارد.

این منتقد ادبی در جایی گفته است: انتظار می‌رفت آثار تعداد بیشتری از بانوان شاعر در این مجموعه مورد بررسی قرار گیرد، ولی متأسفانه همکاری لازم از سوی برخی از این شاعران صورت نگرفت.علاوه بر این کتاب، در حال حاضر مشغول جمع آوری آثار بانوان داستان نویس خوزستان، بررسی شعر زنان گیلان تحت عنوان «صدای دختران درخت و دریا» و همچنین بررسی شعر زنان استان فارس تحت عنوان «نوادگان فروغ در شعر امروز» هستم.بررسی شعر و داستان بانوان بوشهر را نیز در دست اقدام دارم که اولی تحت عنوان «آوای پریان خلیج» و دومی تحت عنوان «پاگشایی به جهان افسانه» در اختیار مخاطبین قرار خواهد گرفت.

***

اکثر شعرهای انتخابی «آواز بانوی شط و شرجی» لحن آرامبخش دارند. مولف با مولفه های اومانیستی، روایت های تصویری به نقد دیالکتیکی و حس های نوستالژیکی پرداخته است:

ـ من آفتابم/تو آفتاب گردان/کودکانی که نام تو را دارند/به چشم های من هم عادت می کنند(ثریا داودی حموله»)

کتاب گاهی روی عصیان گرایی و آرمان گریزی شاعر تاکید می کند و حادثه های ملموس را به سمت تاویل های هرمنوتیکی می برد.شعرهایی مخاطب محور و قائم به ذات که موسیقیایی خاصی به متن می بخشد.

حسینی با دیدگاه های فراموضوعی به سمت کشف نیات شاعران می رود و بیشتر به شعرهای متعارف توجه کرده است. در این نقدها یک اندیشه ی محوری جریان دارد که در بعضی مواقع قدرت و استحکام شعر به علت ارتباط اشیا و حرکت های حسی و مفهومی است. معمولا به دور از پیچیدگی های تعمدی در تلاش است که زبان معنایی و ساختاری شاعر را جستجو کند:

ـ همیشه کمی دیرتر از خانه های دیگر به کوچه می رسی/ کمی زودتر از پارسال/ لانه ی کبوترها به هیچ کسی اجاره رفته/ و کفش های معطل پر از زنگ پادری ست(آذر کیانی)

گاهی شاعری با نثری شاعرانه(شعرـ نثر) به ترفندهای خاص زبانی توجه می کند، لحظه هایی که القا کننده ی زمان تقویمی اند و همسو با جهان بینی ایده آلیستی، ذهن خواننده را به پیکار مرگ و زندگی سوق می دهد که در این حیطه متن جز زیبایی شناختی آرمانی می باشد.

عبارت و ترکیب ها ساختار طولی بعضی شعرها را رقم می زند؛حسینی با شعرهایی که ساختاری تشبیهی دارند سعی می کند با کمک نماد و نشانه متن توصیفی شاعر را پیش ببرد.شعرهایی که ذات و ماهیت طبیعت را دارند و تاثیرات و تاثرات خود را از محیط پیرامون شاعر می گیرند.

در «آواز بانوی شط و شرجی» تلاش ذهنی مولف برای یافتن معنا در متن و پی بردن به مولفه های اجتماعی است. از فرآیندهای حسی متن عناصر عینیت مند اولویت دارد.

مخاطب آگاه از بعد اجتماعی وارد فضای تغزلی می شود ؛که ذهنیت غنایی و نگاه تغزلی وجه غالب شعرها محسوب می شود.در این همپیوندی قصد کشف نیات شاعری است که مولف با توجه به تِم های زیبا شناختی به متن ها پرداخته است:

ـ به آیین تو در آمده ام!ای ماه عزیز!/ با فال قهوه ای که می گفت:این خوابیده را او بیدار می کند/ آن اتفاقِ هرگزی که قرار است تو باشی/حالا این جریان سپید که پرشتاب می گذرد/احتمالا این بار خرگوش نخواهد بود( شمسی پور محمدی)

حسینی در حیطه ی انتخاب شعرهای روایی به نقش دستوری و یا نقش معنایی توجه ویژه کرده است که در قلمرو واژه گزینی کار زیبایی در آفریده ها و ترکیبات انجام داده است.و با بررسی های«من»فردی و «من»جمعی مولفه های خاصی از ذهنیت شاعران برجسته کرده است.مولف با نقد ساختاری نشان داده بعضی شعرها مرکزیت عاطفی ـ حسی هستند و برخوردار از فضای روایی ـ تصویری و زبان متعارف؛ و گاهی مکان، زمان صدا، رنگ و حس های نوستالژیکی کمپوزیسیون شعرها محسوب می شود:

ـ نخستین زنی /که دهان بادها را دوخت/من بودم/تا گم شوم/نه در خودم/در آیینه ای که از تو روشن می شود(سریا داودی حموله)

در «آواز بانوی شط و شرجی» تلاش ذهنی مولف برای یافتن معنا در متن و پی بردن به مولفه های اجتماعی است. از فرآیندهای حسی متن عناصر عینیت مند اولویت دارد. با استفاده از تکنیک های فرمی ـ زبانی و با تصویر محوری فضا را ملموس ارائه می دهد و با حضور غیر منتظره(صفتی) به برجستگی های کلامی می پردازد.

شاعرانی که با مصراع های کوتاه و بلند معادل سازی می کنند که بر ساختار طولی شعرها افزوده می شود.

تصاویر شعری بر گرفته از نوع نگاه شاعران و منوط به تصاویر روایی عینیت مند است، شعرهای تجریدی و انتزاعی که در تبیین جریان های روز گفته شده است:

ـ همیشه یک تکه میان مه گم می شود/ و ما نمی توانیم برای چیدن پاره هایمان/ کدام سیاره را جستجو کنیم(ماریا نقیب زاده)

این جهان بینی جز فرآیندهای زندگی است که با شعرهای تصویری، توضیحی، بیانی و خطی ماهیتی مفهومی دارند و شاعر برای کشف روابط جدید متنی در تلاش است. گاه دیدگاه های متضاد و متعادل را کنار هم قرار داده است که نشان از حالت روحی شاعر و یا نشان دهنده رنجی است که آدمی می برد.

شعرهایی که بر اساس ضرورت های فردی و اجتماعی نوشته شده اند و شاعر به استیلای زبانی و تصاویر روایی متن توجه کرده است. شاعری که بر فضا و موقعیت زبانی شعرها مسلط است و موتیف ها سرشار از مولفه های عشق و دوستی است:

ـ می توانم/ساعت ها گلدوزی کنم/ بی آن که عاشق کسی باشم(ندا کامیاب)

و اما...حجم عظیمی از «آواز بانوی شط و شرجی»را شعرهای شاعران در بردارد که با نوشتار عمودی بر صفحات متن افزوده شده است.

حسینی در بررسی ادبیات کلاسیک هم با لحن گفتاری و عینیت گرایی به آفرینه هایی رئالیسمی می پردازند، شاعرانی که با رومانتیسم سطحی شعر را به مرز خودشیفتگی رسانده اند و مولف گاه با ستایش گری وارد این حوزه شده است...متن بین لحن شاعر و ناهمخوانی زبان در نوسان است و مخاطب باید این گونه فراز و فرودها را تحمل کند.


منابع: مرور، ایلنا