شهر بدون گدای ایران کدام است؟
دلمان به درد می آمد وقتی میدیدم یک مرد زمخت و سیاه سوخته با لباس های پاره کنار خیابان نشسته و ضجه میزند که: به من عاجز بی نوا کمک کنید! می گشتیم در جیبمان یک اسکناس کهنه یا سکه ای چیزی پیدا می کردیم و در دستانش می گذاشتیم تا به خیال خودمان یک تکه نانی برای خودش بخرد و از گرسنگی نمیرد.

این روزها اما کمتر میتوان آن مردهای سیاه و بدریخت را در گوشه و کنار دید. حالا دیگر زنان اسپند دود کن و فال فروش هستند که در سن و سالهای مختلف زحمت خالی کردن جیب های مارا از پول خرد می کشند.
زنان میانسال با لباسهای محلی، زنان جوان با نوزادی در بغل، دختران جوان و ترکه ای با نگاهی معصوم و البته زیبا! و بالاخره دختر بچه های زبر و زرنگ با چهره های بشاش و لبخندهای دلبرانه. این روزها این کاراکترها را زیاد میتوان در کلان شهرهایی مثل تهران دید. آن آقایان زمخت هنوز هم هستند و کارشان را میکنند اما در این یک مورد خاص، درآمد بیشتر و بهتر برای جنس مونث است که شرایط بسیار بهتری برای به رحم آوردن دل ما دارند. کدام انسانی می تواند از کمک کردن به زنی که با دو کودک معصوم در کنار خیابان نشسته و گریه می کند، دریغ کند؟
تکدیگری و گدایی معضلی اجتماعی در جوامع در حال توسعه است که روزبهروز در شهرهای بزرگ در حال افزایش است. معضلی که با ظهور و بروز آن به تدریج به روابط انسانی و اجتماعی آسیب وارد میشود.
"تهران" و "مشهد" شهرهایی هستند که بیشتر از بقیه کلانشهرها با این پدیده دست و پنجه نرم میکنند اما گاهی تجربه ثابت میکند که گدایی و تکدیگری بیماری لاعلاج کلانشهرها نیست، چرا که در این میان "تبریز" موفقترین شهر مهارکننده این پدیده است واین قاعده را نقض میکند.
تبریز نیز از جمله شهرهای بزرگ بود که به دلیل مهاجر پذیری، افزایش جمعیت، بحث تکدی پذیری رواج پیدا کرده بود، ولی چند سالی است که به همت موسسات مختلف خیریه به خصوص، موسسه خیریه حمایت از مستمندان تبریز این صحنه زشت از چهره تبریز پاک شده و به جای آن تابلوی پر افتخار تبریز شهر بی گدا نصب شده و این واقعیتی است که حتی برای مسافران نیز به اثبات رسیده و در اظهار نظرهای مختلف رسانه ای بارها به این امر اذعان کردند
تبریز همچنان که در بسیاری از اختراعات و کشفیات شهر اولین های ایران بوده چنانچه اولین چاپخانه، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد، اولین پستخانه و اولین خط انتقال پست ، نخستین مدرسه نوین ایران ، نخستین کودکستان و نخستین مدرسه کر و لالهای ایران ، اولین ضرابخانه ماشینی ، نخستین اتاق بازرگانی ایران ، اولین نظمیه یا شهربانی ، شهرداری تبریز نخستین شهرداری، یا به اصطلاح آن روز بلدیه ، اولین سالن تئاتر ایران و ....در آن ایجاد شده است خیرین دلسوز این شهر کوشیده اند، با جلوگیری منطقی از تکدی گری، لقب ارزشمند « تبریز شهر بی گدا» را به آن بخشیده و مساعدت های آبرومندانه را جایگزین تکدی گری و گدا پروری نمایند و این افتخاری است که در میان شهرهای بزرگ ایران را به مدد افراد خیر و دلسوز نصیب شهر تبریز شده است.
تبریز نیز از جمله شهرهای بزرگ بود که به دلیل مهاجر پذیری، افزایش جمعیت، بحث تکدی پذیری رواج پیدا کرده بود، ولی چند سالی است که به همت موسسات مختلف خیریه به خصوص، موسسه خیریه حمایت از مستمندان تبریز این صحنه زشت از چهره تبریز پاک شده و به جای آن تابلوی پر افتخار تبریز شهر بی گدا نصب شده و این واقعیتی است که حتی برای مسافران نیز به اثبات رسیده و در اظهار نظرهای مختلف رسانه ای بارها به این امر اذعان کردند.
کارهای ارزشمند این صندوق در دفاع از عزت محرومان واقعی و ریشه کنی تکدی گری از تبریز، جایگزین کردن مساعدت های آبرومندانه با اولویت های مربوط به خود، حذف تشریفات در آوردن دسته گل به مجالس ترحیم و جایگزین کردن تابلوهای تسلیت از جمله کارهای اساسی و ارزشمند است که این موسسه را از دیگر موسسات متمایز کرده و موجب جلب اعتماد مردم نسبت به آن شده است.

تکدی گری در تهران
طبق آمار بدست آمده تکدی گری دومین آسیب اجتماعی شهر تهران به شمار می رود که همگی ما به اشکال مختلف در طول روز شاهد آن هستیم. اما گذشته از انباشت سرمایه ای که از این طریق به صورت ناخواسته توسط مردم کلان شهرها برای افراد سودجو صورت میگیرد، تکدی گری زنان یک بُعد سیاه و تاسف بار هم دارد و آن فاحشه گری زنان و دخترانی است که حالا دیگر نیازی به فرا رسیدن سیاهی شب برای پیدا کردن مشتری ندارند و خواسته های نامشروع خودشان را در قالب یک زن معصوم فال فروش و اسپند دودکن مطرح می کنند.
باندهای مخوف و زیرزمینی که معمولا هر کدام برای خودشان قلمرویی خاص دارند، زنان و دختران زیبا و جذاب گروه را در نقاط مختلف شهر مستقر کرده و آنها را مجبور میکنند کاری غیر از گدایی انجام بدهند. متاسفانه این زنان چاره ای جز تن دادن به این دستورات بی رحمانه ندارند چرا که زنده ماندن و داشتن جایی برای خواب در گرو پیروی از قوانین باندهای تکدی گری است.
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این زمینه میگوید: در سالهای اخیر تعداد زنان بیخانمان افزایش داشته تا جایی که در حال حاضر 25 درصد از متکدیان تهران را زنان جوان تشکیل می دهند. وقتی اعتیاد، ایدز، طلاق و بیکاری زیاد میشود باید منتظر افزایش تکدیگری اقشار مختلف هم بود. عدهای از زنانی که در خیابان به دنبال کسب درآمد از راه تکدیگری هستند، معتادند، عده دیگری مبتلا به ایدز هستند، برای عدهای از آنها جایی در خانه نیست و عدهای هم برای تامین معاش این کار را انجام میدهند. اگر به 15 - 10 سال گذشته برگردیم، با متکدیان زن و دختر کمتری مواجه بودیم اما الان اینطور نیست.
درآمد گدایان تهرانی چند است؟
گدایان تهرانی از 10 هزار تا صد هزار تومان در روز درآمد دارند . برخی از این گدایان در آمدهای میلیونی دارند و طی سه،چهار ساعت 500 تا 600 تومان گدایی می کنند.
رضا جهانگیری فر،معاون توسعه خدمات اجتماعی سازمان رفاه،خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران میگوید:ما گدایی گرفته ایم که در جیبش چکهای مختلفی بوده است و یا گدایی که خودم خاطرم است به همراه دو فرزندش در شهرک غرب دستگیر شد و از ساعت 9 تا 11 صبح 530 هزار تومان گدایی کرده بود. یا گدایی دیگری 10 ،11 میلیون در جیب هایش چک بانکی بود. این افراد در حالی در سطح خیاباتهای تهران درآمدزایی می کنند که گدایی جرم است و باید نسبت به این موضوع به مردم انسان دوست ایرانی آگاهی داده شود.
سال پیش بود، همزمان با برگزاری اجلاس سران که اعلام کردند گدایان از تهران کوچ کردند اما حالا دوباره این شهر میزبان میهمانان ناخوانده اش است.
این شهر پر از گدایان زن و کودکی است که یا بر اساس احتیاج یا به فرمان کسی در خیابانها به دنبال روزی هستند و نه این تابلو های تبلیغاتی هشدار دهنده که شهر را پوشانده میتواند آنها را سامان دهد و نه پولهای مردمانی که به قصد خیرخواهی به آنها کمک می کنند . هر روز نیز به آمار این افراد افزوده می شود
سلطه مردم شهر بر احساسات لحظهای
برخلاف تهران که احساسات بر مردم غلبه دارد و با یک اه و ناله خیلی راحت به تکدی گران کمک میشود در جامعه تبریز مردم به این فرهنگ رسیدهاند که از کمک مستقیم به گدایان سطح شهر خودداری کنند و بر احساسات خود تسلط داشته باشند، این موضوع باعث میشود متکدیان سودجو نیز امیدی به گداپروری جامعه نداشته باشند.
گدایان تهرانی از 10 هزار تا صد هزار تومان در روز درآمد دارند . برخی از این گدایان در آمدهای میلیونی دارند و طی سه،چهار ساعت 500 تا 600 تومان گدایی می کنند
در جامعه تبریز مردم به این فرهنگ رسیدهاند که از کمک مستقیم به گدایان سطح شهر خودداری کنند و بر احساسات خود تسلط داشته باشند، این موضوع باعث میشود متکدیان سودجو نیز امیدی به گداپروری جامعه نداشته باشند.
سرهنگ محمد شیری سرای - سرپرست معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی مرداد ماه امسال برای برخورد و جمعآوری متکدیان در سطح شهر تبریز اعلام آمادگی کرد و افزود: از دیدگاه نیرویانتظامی تکدیگری جرم است و در صورت مشاهده این افراد با آنان برخورد قانونی صورت میگیرد.
همچنین محمدرضا صادقی - مدیرکل بهزیستی آذربایجان شرقی نیز ضمن اعلام آمادگی برای ارائه خدمات و همکاری برای جمعآوری متکدیان، ارائه پوششهای حمایتی لازم برای ایجاد شرایط و زمینه مناسب برای بازگشت این افراد به زندگی عادی را وظیفه این سازمان بیان میکند و در ادامه یادآور میشود: این سازمان موظف است افراد بیسرپرست، ناتوان و معلول و سالمندان و کودکان کار را تحویل گرفته و در اماکن مناسب نگهداری کند امیدوارم که در شهرهای بزرگی مانند تهران هم سازمانها و نهاد های ذیربط هم اقداماتی در این زمینه داشته باشند تا شاهد افزایش آمار اینگونه آسیب های اجتماعی نباشیم.
منابع:عصرایران / نویدار/ خبرآنلاین / اقتصاد انلاین