دانش آموزان در معرض خطر
در مقاله قبلی گفتیم که دانش آموزان در معرض خطر دانش آموزانی هستند که در معرض خطر ترک تحصیل قرار دارند. آن ها می توانند از هر طبقه اجتماعی-اقتصادی باشند. باید بدانیم که دانش آموزان در معرض خطر نیازمند توجه هستند. بسیاری از آن ها زمینه لازم را برای موفقیت در مدرسه در اختیاز ندارند. به احتمال زیاد دانش آموزانی که ترک تحصیل می کنند کسانی هستند که سطح بالایی از مهارت های خواندن، علوم کلامی و ریاضیات را کسب نکرده اند. بسیاری از آن ها مشکلات رفتاری نیز دارند. اغلب این مشکلات می تواند ناشی از آموزش ناقص و ناصحیح آن ها نیز باشد. البته گاهی اوقات ارزش های خانوادگی آنان به اندازه کافی روی تحصیل تاکید نمی کند. بسیاری از والدینی که خود ترک تحصیل کرده اند با گفتن این جمله "تنها چیزی که کسی نمی تواند از شما بگیرد تحصیل است" به فرزندان خود فشار می آورند که به تحصیل خود ادامه دهند. اما بسیاری از والدین آن قدر درگیر مسائل خود هستند که یا نمی دانند فرزند آن ها ترک تحصیل کرده است یا این که اصلا مراقب وی نمی باشند و یا تنها به خاطر این که از عهده جر و بحث روزانه ی آن ها بر نمی آیند با ترک تحصیل آن ها موافقت می کنند. به هر حال این دانش آموزان دارای مشکلات دیگری نیز می باشند که برای رهایی از آن ها یکی از راه ها ترک تحصیل می باشد.
دانش آموزانی که ضمن تحصیل کار می کنند دارای نیازهای خاص می باشند.
این دانش آموزان به دسته های مختلفی تقسیم می شوند. تعدادی از آن ها چهل ساعت در هفته کار می کنند تا از این طریق امرار معاش نمایند. آن ها جوانان و نوجوانانی هستند که به علت نیازهای اجتماعی از رفتن به رخت خواب گرم و استراحت کافی چشم پوشی می کنند. برخی از دانش آموزان اعتیاد به مواد مخدر دارند و برای تامین آن می بایست کار کنند.
اصولا بسیاری از آن ها از حمایت دیگران کمتر برخوردار هستند با این وجود دوست دارند همه کارهایشان را به خوبی انجام دهند. بعضی از آنان نیز از اعتماد به نفس پایین برخوردارند، چرا که همیشه به آنان گفته شده است که قادر به انجام بعضی از کارها نمی باشند و آن ها باور کرده اند، یا شاید بعد از آن که توقعات والدین یا معلم خود را برآورده کرده اند هرگز تشویق نشده اند. این ها نمونه ای از دانش آموزانی می باشند که در کلاس شما خواهند بود.
دانش آموزان مشتاق و علاقه مندی که به کمک نیاز دارند.
هم چنان که وارد دنیای کار می شوید با گروه دیگری از دانش آموزان برخورد خواهید کرد. آن هایی که خیلی کم با دیگران ارتباط برقرار می کنند، دانش آموزانی که تلاش زیادی می کنند و درس می خوانند ولی موفق نمی شوند.
احتمالا مطالبی را که شما ارائه می دهید برای آن ها کسل کننده باشد، بنابراین نسبت به دانش آموزان دیگر پر زحمت و مشکل ساز می باشند. در رابطه با این دانش آموزان ضمن آموزش محتوای مطالب باید مهارت های اجتماعی را نیز آموزش دهید و نیز محیطی فراهم آورید که در آن توانایی های آن ها مورد ارزیابی قرار گیرد و این فرصت برایشان فراهم شود تا احساس کنند مورد پذیرش و پرورش و تعلیم قرار گرفته اند و انگیزه ی آن ها سرکوب نگردد.
دانش آموزان درگیر با بحران های نوجوانی در معرض خطر هستند.
در بین دانش آموزان افرادی وجود دارند که بیش ترین وقت خود را صرف مشهور شدن و خودنمایی می کنند تا هم سن و سال های خود را تحت تاثیر قرار دهند. آن ها دوست دارند که همه جا حاضر باشند و در همه موارد اظهار نظر کنند. ممکن است در کلاس شما نیز این گروه از دانش آموزان وجود داشته باشند. مهم نیست که شما چه درسی تدریس می کنید، باید بحران های نوجوانی آن ها را نیز مد نظر قرار دهید و به خاطر بسپارید که زندگی اجتماعی نوجوانان به طور ذاتی وابسته به زندگی تحصیلی آن ها می باشد. مشکلات اجتماعی که برای یک فرد بالغ کم اهمیت می باشد، می تواند برای یک نوجوان ضربه ای سخت باشد. مثلا دختر نوجوانی را در نظر بگیرید که درگیر بحران های احساسی و عاطفی در رابطه با عشق های زودگذر می باشد. لذا در صورت متوجه شدن مسائلی از این قبیل در حالی که روی موضوعات و اهداف خود برای تمام کلاس تاکید می کنید باید بدانید چگونه با بحران های احساسی یک دانش آموز برخورد نمایید و برای آن ها راه کار داشته باشید.
دانش آموزانی که ظاهرا در معرض خطر نیستند.
این گروه دانش آموزان سنتی را شامل می شود. همان هایی که حداکثر تلاش خود را به کار می بندند تا آن چه را که شما از آن ها خواسته اید، انجام دهند. اصولا آن ها مشکل ساز نمی باشند و به روش های آموزشی شما نمی اندیشند و برای شان مهم نیست که چگونه به آن ها آموزش می دهید. این دانش آموزان به دروسی را که به روش سنتی آموزش داده می شود گوش می دهند و برگه های تمرین را پاسخ می دهند و در صورت درک بیش تر مطالب سرشان را تکان خواهند داد و اگر والدین آن ها را فرا بخوانید به ملاقات شما می آیند.
معمولا شما با این دانش آموزان راحت تر ارتباط برقرار می کنید و حضور آن ها در کلاس شما را خوشحال می کند. به خصوص زمانی که نمی توانید محرک و انگیزه خوبی برای دیگر دانش آموزان باشید و در مجموع آن چه را که از آن ها انتظار می رود بدون توجه انجام می دهند. اما با وجود همه این اوصاف شاید باور نکنید که آن ها نیز در دسته دانش آموزان در معرض خطر می باشند.
به راستی اگر معلم ها به سوی دوره پست مدرن پیش بروند، باید با نیازهای این دانش آموزان آشنا شوند. آن ها دانش آموزانی مطیع و دارای اهدافی کوتاه مدت و سنتی هستند. اما می توانند به یادگیرنده های همیشگی تبدیل شوند و آن چه را که شما به آن ها آموزش می دهید در وجود خود حفظ نمایند.
