بهترین معلمهای دنیا چرا بهترین شدند؟
در دوران دبیرستان معلمی داشتم که زمان تدریس کسی متوجه درس دادن او نمیشد؛ کمتر کسی به حرفهایش گوش میداد و بیشتر دانش آموزان با هم صحبت میکردند!
اما کلاس دیگری هم بود که وقتی آموزگار صحبتش را آغاز میکرد دیگر کسی حرف نمیزد، عملی انجام نمیداد و همه سرا پا گوش بودند. راستی، چرا بعضی از معلمها در ذهن ما جاودانه میشوند و بعضی دیگر را به زحمت به یاد میآوریم؟ مگر آنها چه میکردند که با دیگر آموزگاران متفاوت بودهاند؟
در ذهنها میماند
باید بدانید در فرایند تدریس، رفتار و کردار معلم از اهمیت خاصى برخوردار است. همه شاگردان رفتار معلمانشان را زیر ذره بین میگذارند و معلمها را با هم مقایسه میکنند. اگر آموزگار بین دانش آموزان تبعیض قائل شود، اگر به خاطر سخن ناسنجیده شاگردی او را مورد تمسخر قرار دهد، اگر وی را به خاطر ندانستن زیر سوال ببرد، دانش آموز هرگز به چنین معلمی اعتماد نخواهد کرد.
معلم باید در رفتار و اعمالش آنقدر بزرگوار باشد که نمونه و الگوى شاگردانش قرار گیرد. او باید دانش آموزان را آزاده بار بیاورد و آنها را متعلق به آینده بداند و برای آینده تربیت کند. آموزگار باید به شاگردانش درس زندگی بدهد.
یکی از شاگردان شهید مطهری میگویند : «استاد هرگز نسبت به شاگردش نظر تحقیرآمیز نداشت. یعنی حرفها را میشنید و بدین وسیله به شاگردش اجازه عقده گشایی میداد. این خصیصه را آقای مطهری در مقام درس داشت. اگر وقت نبود، بعد از درس مینشست و گوش میکرد. حرف را میشنید و جواب میداد. این خصیصه ایشان در مقام تحقیق، بیشتر از مقام تدریس ایشان نقش داشت.»
ویژگیهای معلم ماندگار
یکی از عواملی که در جاودانه شدن معلم تأثیر گذار است وضع ظاهری و سخن گفتن آموزگار میباشد که در تدریس هم اثر دارد. معلم باید آراسته و مرتب، ساده پوش و تمیز باشد؛ با لبخند وارد کلاس شود و با دانش آموزان احوالپرسی کند، شمرده و بلند که همه صدای او را بشنوند. معلم باید صمیمی و مهربان صحبت کند. همچنین معلم باید کمی شوخ طبع باشد، چون دانش آموزان عاشق کلاسهای شاد هستند. در کلاسهایی که تدریس آن همراه با شوخی و خنده است یادآوری شاگردان و یادگیری نسبت به کلاسهای خشک و جدی بسیار بالاتر است؛ خصوصاً اینکه در کلاسهای مفرح کسی احساس خستگی نمیکند.
معلم باید داراى نیت خالص باشد و در مسیر هدفهاى الهى و انسانى گام بردارد، از همه جهت، درون و بیرون متوجه خدا باشد و در تمام مراحل زندگى خود به معبود متکى گردد. نقل است از زبان خود استاد شهید مطهری که قبل از ورود به کلاس وضو میگرفتند و با وضو وارد کلاس میشدند.
اکثر دانش آموزان معلمانی را دوست دارند که با او احساس نزدیکی بیشتری میکنند؛ معلم قبل از این که یک آموزگار باشد باید رفیق شاگردانش باشد. آنها را به خوبی بشناسد، از استعدادها و کاستیهایشان با خبر باشد، خودش را دوست بچهها بداند و در اولین روز آشنایی به شاگردان بگوید: «از امروز من دوست جدید شما هستم.»
یک آموزگار، نباید میان کردار و گفتارش دوگانگى وجود داشته باشد؛ همچنین نباید چیزی را بیاموزد که خود به آن عمل نمیکند یا چیزی را منع کند که خود آنرا انجام میدهد.
اغلب شاگردان، مخصوصاً در دوره راهنمایى و سالهاى اول دبیرستان، با توجه به اقتضاى سنى خود، به توجه بیشتر معلم نیاز دارند. آنان دوست دارند که به اظهارنظرشان توجه شود و طرف مشورت قرار گیرند؛ بنابراین معلم باید به دانش آموزان توجه کند. اگر معلم به این مسائل اهمیت ندهد، شاگردانش براى جلب توجه او و اثبات وجود خویش، دست به کارهایى خواهند زد که باعث اخلال در امر تدریس میشود.
هنگام تدریس
رفتار معلم باید با نرم خویی و برخوردهای محبت آمیز همراه باشد، البته باید توجه داشت که نرم خویی خوب است، ولی اگر از حد لازم خود بگذرد، آسیبهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت و باعث گستاخی و لودگی بیش از حد شاگردان خواهد شد. بنابراین باید میزان مناسب آن را دانست و از افراط و تفریط پرهیز کرد. از طرف دیگر تندخویی، سرزنش و پرخاشگری در کلاس هرگز مۆثر نیست. گفتیم دانش آموزان رفتار معلمان خود را زیر ذره بین میبینند و چنین رفتارهایی (تندخویی، سرزنش و پرخاشگری) شاگردان را از کلاس درس فراری میسازد و آنان را نسبت به درس بی میل میکند. دانش آموزان، درسی را که معلمی مهربان و دلسوز دارد، بیشتر دوست دارند و نمره بهتری هم کسب میکنند.
معلم باید در کلاس درس انعطاف پذیر باشد. خستگی و بیحوصلگی معلم ناخواسته به دانش آموزان منتقل میشود و از بار مهمترین اتفاق کلاس که آموزش است میکاهد. انعطاف پذیری معلم باعث فعالیت بیشتر دانش آموزان میشود و از هدر رفت وقت جلوگیری میکند؛ در اینگونه کلاسها شاگردان حس بزرگی میکنند و خود را دور از آموزگار نمیبینند. زمانی که آموزگار با تسلط کامل بر کتاب آموزش میدهد و نسبت به یادگیری دانش آموزان عمیقاً احساس مسئولیت میکند تا آنها درس را در حد تسلط کامل یاد بگیرند؛ جوی بر کلاس درس حکمفرما میشود که شاگردان را راغب به درس خواندن میکند.
در نهایت، معلمی که عقاید خویش را به شاگرد تحمیل نمیکند، همیشه در ذهنها میماند و فراموش نشدنی است.