تبیان، دستیار زندگی
این روز ها رواج برنامه های کارشناس محور در تلویزیون آن قدر زیاد شده است که هر زمان که آن را روشن می کنیم به تعدادی از این برنامه ها در شبکه های مختلف بر می خوریم. برنامه هایی که از میان تمامی آن ها، تنها یکی دو برنامه توانسته اند به خوبی مخاطبان را به خود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"کارشناسانی" که کارشان را نمی شناسند


این روز ها رواج برنامه های کارشناس محور در تلویزیون آن قدر زیاد شده است که هر زمان که آن را روشن می کنیم به تعدادی از این برنامه ها در شبکه های مختلف بر می خوریم. برنامه هایی که از میان تمامی آن ها، تنها یکی دو برنامه توانسته اند به خوبی مخاطبان را به خود جذب کنند.

تلویزیون

سبک برنامه سازی "گفتگو محور" یکی از محور های اصلی برنامه سازی تلویزیونی را تشکیل می دهد و تمامی رسانه های جهان، از این سبک پر طرفدار در برنامه های خود استفاده می کنند. این سبک در اصطلاح آمریکایی به "تاک شو" معروف است و در آن میزبان برنامه و مهمانان دعوت شده، پیرامون یک موضوع از پیش تعیین شده، تبادل نظر می کنند. استفاده از مجریان مشهور و به اصطلاح ستاره، وجود کارشناسان مطلع و مخاطب محوری، سه اصل پذیرفته شده در خصوص برنامه های گفتگو محور است که در سطح جهانی پذیرفته شده است.

اما این سبک در تلویزیون ما علی رغم رواج بسیار زیاد، از محبوبیت بسیار کمی برخوردار است. یکی از علل این عدم محبوبیت،‌ به استفاده از کارشناسانی مربوط می شود که یا شایستگی کارشناسی در آن حوزه را ندارند و یا حرف های شان تکراری و کلیشه ای شده است.

کارشناسان و حرف های کلیشه ای

یکی از علل گریز مردم از رسانه ملی همین برنامه های کارشناس محور است که وقتی مردم تلویزیون را روشن می کنند، یکی را در حال اظهار نظر کارشناسانه (!) می بینند و از بس به تجربه برایشان ثابت شده که حرف ارزشمندی نخواهند شنید،‌ عطایش را به لقایش می بخشند.

این روال صدا و سیما و مخصوصا تلویزیون شده است که افرادی را با کم ترین صلاحیت های علمی و تجربی مقابل دوربین می نشاند و آنها هم در یک موضوع از پیش تعیین شده ، دقایقی حرف های صد در صد کلیشه ای می زنند که هیچ دردی از هیچ بنی بشری دوا نمی کند.

فلانی، کارشناس فلان رشته!

برای "کارشناس" شدن ، نیازی به حضور در دانشگاه و طی کردن دروس مربوط به رشته ای خاص نیست،‌ احتیاجی به تجربیات کاری گسترده هم ندارید؛‌ فقط کافی است یکی را در صدا و سیما داشته باشید و در یک برنامه تلویزیونی دقایقی را در موضوع خاصی صحبت کنید ؛ دوستان رسانه ملی زحمت خواهند کشید و زیر اسم تان خواهند نوشت:‌ فلانی ، کارشناس فلان رشته!

مجری اینگونه برنامه ها باید آشنا و بلکه مبتلابه سوالات و شبهات و نیازهای روز باشد. نه اینکه فرد مذهبی بدون پرسشی باشد. اصولا مجری باید فردی باهوش، با ذهنی پرسشگر باشد

جالب اینجاست که صدا و سیما،‌ یک عده کارشناس دائمی دارد که اصطلاحا "کارشناس سرجهازی صدا و سیما"‌ نامیده می شوند. این افراد، فقط در یک حوزه خاص اظهار فضل نمی کنند. مثلا یکی از همین ها که همیشه در حوزه عربی ماننده غزه و عراق صحبت می کند، ‌اخیرا در یک برنامه تلویزیونی که درباره ملکه بریتانیا پخش شد، ‌به عنوان کارشناس انگلیس معرفی شد تا به حرف های تکراری اش درباره نظام سلطنتی بریتانیا،‌ اعتبار بخشی شود!

صدا و سیما برای رهایی از چنین وضعیت نابخردانه ای، باید استانداردهای معرفی افراد به عنوان "کارشناس" را تدوین و اعلام کند تا هر تهیه کننده ای نتواند دوستان خود را به عنوان کارشناس به روی آنتن بفرستد و پول ملت را برای پر کردن برنامه خود، حال دادن به رفقا و خرد کردن اعصاب مردم با حرف های صد من یک غاز به اصطلاح کارشناسان پر کند.

کشور این همه متخصص و استاد با سواد در رشته های مختلف دارد و دریغ است که برخی ملاحظات تنگ نظرانه مردم را از دانش و تجریه آنها بی نصیب کند و عنوان ارجمند "کارشناس"، بازیچه کسانی شود که به رسانه ملی به عنوان یک ابزار شخصی یا گروهی می نگرند.

تلویزیون

عدم استفاده از کارشناسان مطلع در برنامه های مذهبی

برنامه های گفتگو محور و کارشناسانه مذهبی صدا و سیما نیز، علاوه بر عیوب تمام برنامه های کارشناسی و گفتگو محور تلویزیون (بی مزه بودن، غیر چالشی بودن، اجرای ضعیف، دکور افتضاح، فقط برای وقت و رزومه پر کردن بودن و...) دارای اشکالات اساسی و ویژه ای است که در این مورد،‌ حوزه همپای صدا و سیما تقصیرکار است.

مشکل اصلی، عدم پاسخ مناسب به مسائل مبتلابه جامعه می باشد. چرا که نه پروسه ای برای نخبه یابی از روحانیون برای حضور در صدا و سیما وجود دارد و نه پروسه ای برای نخبه پروری.

این مشکل در واقع به ضعف خود حوزه و بحران آن باز می گردد؛ اما صدا و سیما نیز در این میان بی تأثیر نیست و می تواند با تدابیری از شدت این آسیب ها بکاهد. از جمله:

محدود کردن روحانیون تلویزیونی به نخبگان و کارشناسان موفق. هم چنین صدا و سیما می تواند برای کشف نیروهای جوان و نخبه، سوالات مهم و مشکلی را که از مردم دریافت می کند را در اختیار حوزه ها قرار دهد و از میان بهترین پاسخ ها، روحانی مطلوب برگزیند. از سوی دیگر مجری اینگونه برنامه ها باید آشنا و بلکه مبتلابه سوالات و شبهات و نیازهای روز باشد. نه اینکه فرد مذهبی بدون پرسشی باشد. اصولا مجری باید فردی باهوش، با ذهنی پرسشگر باشد.

زمانی که حراست فیزیکی می‌کنید تا کسی اسلحه نداشته باشد، حراست مذهبی و اسلام‌ شناسی هم داشته باشید

البته مشکل کارشناسی در برنامه های مذهبی، تنها به برنامه های کارشناس محور مربوط نمی شود. بلکه در سایر برنامه های مذهبی و از جمله سریال های مناسبتی نیز در برخی موارد شاهد استفاده از برخی کارشناسان غیر مطلع هستیم که به محتوای کلی آن برنامه ضربه می زند. اخیرا نیز حجت الاسلام قرائتی از پخش احادیث جعلی توسط صدا و سیما گلایه کرده است و این نشان می دهد که بحران کارشناسی های مذهبی در صدا و سیما بسیار جدی است!

حجت‌الاسلام قرائتی با انتقاد از طرح برخی مباحث کارشناسی مذهبی در تلویزیون، خطاب به مسئولان این رسانه عنوان کرد: زمانی که حراست فیزیکی می‌کنید تا کسی اسلحه نداشته باشد، حراست مذهبی و اسلام‌ شناسی هم داشته باشید.

این مفسر قرآن همچنین با انتقاد از پخش برخی برنامه‌ها حاوی احادیث جعلی، هشدار داد که برنامه‌سازان باید همواره در استفاده از روایات و احادیث دقت کنند؛ چراکه بسیاری از این احادیث جعل شده‌اند و سندیت ندارند.

ضمن اشاره به مشکلات دیگر تلویزیون مبنی بر نبود اتاق فکر با حضور اسلام‌شناسان گفتند: "باید از بهترین اسلام‌شناسان، جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان دعوت شود تا در اتاق‌های فکر تمام تولیدات رسانه را کارشناسی کنند. "

فرآوری: زهرا مجدی زاده

بخش ارتباطات تبیان


منابع: ایسنا، عصر ایران

مطالب مرتبط:

هفت وظیفه «مغفول» رسانه ملی

رسانه ملی؛ آنچه باید باشد و آنچه هست