مدرک برای طلبه؛ کاه یا گندم؟! (3)
گفت و گو با آیت الله حائری شیرازی - بخش پایانی
مصاحبه از رضا تاران
بخش قبلی را اینجا ببینید
- به نظر حضرتعالی طلبههای امروزی با چه آسیبهایی روبهرو هستند؟
یکی از آفتهای طلبگی، نظامات جدیدی است که در حوزه به روال تبدیل شده است. حوزه وقتی که خواست توسعه پیدا کند، خودش را با دانشگاه مقایسه کرد تا یک مقدار از کمالات دانشگاه را به خودش اضافه کند. در مدارس حضور و غیاب میکردند؛ امتحان میگرفتند؛ نمره میدادند. بعدش سالبهسال کارنامهی هر سال را میدادند. حوزه این حرفها را نداشت؛ ولی وارد اینها شد. استاد حوزه باید مثل آقاشیخ محمدعلی که میگفت آقاجان ما حضور و غیاب میکنیم؛ ولی این حضور و غیاب ما کاه است. تو خودت خودت را حضور و غیاب بکن. حضور و غیاب خودت گندم است. حضور و غیاب گندمی و کاهی چیست؟ چون من که نمیدانم دلت در جلسه حاضر بود یا نه. من وقتی در دفتر مینویسم اینها غایب هستند؛ یعنی بقیه حاضر بودند. بقیه حاضر بودند؛ بدنشان حاضر بود؛ جسمشان حاضر بود؛ اشباحشان حاضر بود. من که نمیدانم تو حواست یک جای دیگر رفته است یا نه؟ پس این دفتر حضور و غیابی که ما اعلام میکنیم حاضری میدهیم؛ حاضری که با حضور و غیاب حقیقی نسبت عموم و خصوص منوجه دارد. اینگونه نیست که هر کسی غایب از جلسه است، غایب باشد. امروزه با ویدئوکنفرانس، بدون اینکه در جلسه حاضر باشند، از یک کشور دیگر حضور دارند. یعنی در یک قارهای یک جلسهای تشکیل میشود و عدهای در یک قاره دیگر هستند؛ اما از طریق ویدئوکنفرانس در این جلسه حضور دارند. امروزه اینگونه شده است و میشود از نظر جسمی در جلسه نبود؛ اما از نظر روحی، فکری و عقلی در جلسه بود. این امکانات الآن وجود دارد که آدم در یک شهری هست و با شهر دیگری چت میکند؛ گفتگو میکند و حضور دارد. حضور مجازی، یعنی حضور قلب، خیلی بالاتر از حضور فیزیکی است. پس این حضور و غیابی که میکنند، حضور فیزیکی است. وای به حال طلبهای که برای حضور فیزیکی و برای اینکه غیبتش نزنند سر کلاس برود! نیت که همین میشود و میخواهد برود تا غبیتش نزنند، این موجب میشود غایت معنوی درسخواندن از بین برود. چون آمده است حضورش را بزند. مانند معلمی که کارتش را میزند و بعد مینشیند پای موبایلش یا کارمندی که میرود کارتش را میزند بعد مینشیند و با همکارش حرف میزند. اینها حضور فیزیکی است؛ اما غیبت معنوی است. وای به حال طلبه، اگر برای حضور و غیاب سر کلاس برود یا برای امتحان و برای نمره درس بخواند!
یکی از آفات این کار، این است که پس از اینکه انسان نمره را به دست آورد، مطلب یادش میرود. علتش این است که حافظهی ما هوشمند است. طبیعتاً متناسب با فرمانی که میدهیم، عمل میکند و فرمان ما برای حافظهی ما در نیت ما است. وقتی نیت من این است که با این نمره بگیرم، وقتی نمره را گرفتم، حافظه پاکش میکند. اگر برای مدرک خواندم، پس از اینکه مدرک به دست آمد، یادم میرود. مشکل بیحافظگی نیست. بسیار به من گله میکنند که ما مطالب از یادمان میرود. میگویم شما برای نمره درس خواندید و نمرهتان را هم گرفتید. اگر طلبهای یا دانشجویی در امتحانی نمرهی بیست گرفته باشد و فیالمجلس بگویند یک اتفاقاتی افتاده، سۆالات جدید آمده و میخواهیم دوباره امتحان بگیریم، اینها میگویند ما آمادگی نداریم. لااقل یک شب به ما مهلت بدهید. میخواهد این سبکی کار کند و به حافظه بگوید یک بار دیگر میخواهم نمره بگیرم. اینها را یک دور مرور کند تا دوباره یادش بیاید. اما اگر این فرصت را به او ندهند، نمره نمیآورد. چرا؟ چون پاک شد. این بیحافظگی نیست؛ اشکال در نیت و نوع درسخواندن است. حضور و غیابِ کاهی خوب است؛ اما حضور و غیاب گندمی خوب نیست؛ یعنی شما آنچه معلم مینویسد حاضر یا غایب، این را کاهی بدان و خودت یک حضور و غیاب گندمی درست کن. آن کاهی را گندمی تلقی نکن. گندمی را خودت تلقی کن! چرا؟ چون طلبه میداند من در این کلاس که بودم بیست دقیقه حواسم نبود. شما در این دفتر حضور و غیابت این بیست دقیقه را غیبت بزن و خودت را جریمه کن. خودت را ولو اینکه صد تا صلوات بفرستی پنجاه تا صلوات بفرستی جریمه کن. مهم جریمه کردن است؛ چقدر باشد مهم نیست. جریمهی سنگینی که نتوانی بپردازی نکن! جریمهی سبک بکن!
در نمره هم کاهی و گندمی داریم. کسی مطلب را طوطیوار و بدون اینکه اصلش را بفهمد، حفظ کرده و نمرهی بیست میگیرد. اما نمره برای فهم است؛ نه برای حفظ کردن. از این جهت آن نمرهای که آنها میدهند، نمرهی کاهی است؛ نمرهی گندمی را خودت به خودت بده. تو میگویی من این درس برایم صاف نشد، پس به خودت نمرهی ضعیف بده. بعد بگو من باید این را تکمیل کنم و بفهمم تا به خودم نمرهی بیست بدهم. مدرک هم همینطور است. اینگونه نیست که هرکس مدرک کارشناسی داشته باشد، کارشناس است و چنین نیست که هر کسی مدرک کارشناسی نداشته باشد، کارشناس نیست. نه؛ بین مدرک و کارشناسی رابطهی عموم و خصوص منوجه است. امام کارشناس بود، ولی مدرک نداشت. بسیاری مدرک دارند؛ اما کارشناس نیستند.
به طلبهها توصیه میکنم مدارکی را که به آنها میدهند، مدرک کاهی بدانند، مدرک گندمی، آن است که خودشان ادراک کنند. نشانهی کارشناس بودن این است که وقتی شخصی به یک نظریهای رسید، با یک نظریهی دیگر کلهپا نشود. آدم وقتی در یک مسألهای نظری پیدا میکند، دیر به نظریه میرسد و بعد هم این نظریه میتواند مدتها برایش ثبات داشته باشد. چون از پایه این نظریه را فهمیده.
- چه توصیهای به طلبهها دارید؟
امام راحل – رحمه الله - با اطمینان میگوید اسلام سنگرهای کلیدی را فتح خواهد کرد. الآن سنگرهای کلیدی در عالم به دست یهود فتح شده است. چهار سنگر کلیدی فرهنگ، ثروت، قدرت و دانش. این چهار سنگر الآن دست یهود است. چگونه؟ سنگر دانش، علوم انسانی در تمام دانشگاهها است. علوم انسانی تکلیف علوم تجربی را معین میکند. کارشناسان علوم تجربی کارگزاران علوم انسانی هستند و علوم تجربی مانند موم در دست علوم انسانی است. علوم تجربی با تمام ابهتش در دست علوم انسانی موم است و علوم انسانی تکلیف آن را معین میکند. یهود علوم انسانی را در دانشگاههای عالم تسخیر کرده است؛ یعنی نویسندگان و تئوریسینهای علوم انسانی عموماً یهودی هستند. در سنگر ثروت، بانکها هستند که ابتکار عمل را در دست دارند. پولی اختراع کردند که تنها اسم پول در دست مردم است؛ رسم پول در دست بانکها است. میدانی که یعنی چه؟ پولی که در دست شما است، اسمی است؛ رسمیت آن دست بانک است. این کاغذی که دست شما است، بانک معین میکند که این چه ارزشی دارد. اگر بانک اسکناس زیاد چاپ کرد و اسکناسهایش دوبرابر شد، قیمت پولی که در جیب شما است نصف میشود. پنجاههزار تومان شما کار بیستوپنجهزار تومان را میکند. بر اساس آنکه او چقدر اسکناس چاپ کند. درحقیقت بانکهای مرکزی هستند که پول خلق میکنند. یهود بانک مرکزی بزرگی است که پول بینالملل عالم در مشت او قرار دارد. دلار، پول او است؛ آمریکا ابزار او است.
قدرت سیاسی در عالم، یعنی سازمان ملل، قاضی بزرگ بینالمللی است و هر دو کشوری دعوا کنند، باید به آنجا بروند. یعنی کسی که حاکمیت سازمان ملل را داشته باشد، همه جا را دارد.
میماند فرهنگ؛ در این رکن هم هالیوود را دارند. مطالب را از راه هنر و سینما در اخلاق و روحیات و افکار جوانهای شما جا میاندازند و راه رساندن اینها به بچهها طوری درست شده که این رسانه میتواند تا پستوی خانهی شما برساند و از تمام فیلترها عبور کند شما ماهوارهها را هم جمع بکنی، نمیتوانی مسأله را حل بکنی.
با این حال، امام – رحمه الله - که با اطمینان میگوید اسلام سنگرهای کلیدی را یکی پس از دیگری تسخیر میکند، یعنی روزی میآید که ما این حق وتو را از آنها بگیریم و بتوانیم آنجا یک سازمان جدید با قوانینش ایجاد کنیم. یک روز هم اسلام علمی و علم اسلامی را کشف میکنیم و به جای علوم انسانی غرب به کار میبریم. یک روز هم ما از همین هنر، شعر و سینما استفاده میکنیم و فیلمهای خوب خودمان را به تمام دنیا صادر میکنیم. اینها سنگرهای کلیدی است.
به طلبههای عزیز هم عرض میکنم به صورت کاملالانقطاع کار کنید که بتوانید پشت سر دشمن بروید و این چهار سنگر کلیدی را بگیرید؛ همّ و غمتان این باشد. میگویید چطوری میشود؟ حالا که این چهار تا را گرفته است. آنها از غفلت ما استفاده کردند؛ اگر ما غافل نبودیم، پیروان کتاب تحریفشده نباید پیروان کتاب تحریفنشده را شکست بدهند. مۆمن نبودیم که اینطور شد؛ اگر مۆمن بودیم، اینچنین به سرمان نمیآمد؛ «وانتم الاعلون ان کنتم مۆمنین». شما با این کتاب خوبی که در دست دارید، با این حجت باطنی خوبی که در وجودتان است، با این زمینهی انتظار که شما دارید، باید بتوانید این چهار نقطه را بگیرید. کارهای پراکنده نکنید. کارهای پرحجم، دردی از شما درمان نمیکند. کارهای پرحجم و کموزن و کارهایی که لون انسان را برمیگرداند، فایده ندارد.
منبع: ماهنامه حاشیه شماره 15 (به نقل از پایگاه خبرگزاری حوزه)
تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان