تبیان، دستیار زندگی
خیالم از کودکی تا نوجوانی ام راحت است اما من چه کرده ام. من از وقتی روی پای خودم ایستاده ام. از وقتی کار کرده ام و حقوق گرفته ام، آیا هیچ وقت کم نگذاشته ام؟ تمام ساعت هایی که سر کار بوده ام را واقعاً کار کرده ام؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیطان لقمه در دهانشان گذاشت!

لقمه حرام

خیالم از کودکی تا نوجوانی‌ام راحت است اما من چه کرده‌ام؟ من از وقتی روی پای خودم ایستاده‌ام، از وقتی کار کرده‌ام و حقوق گرفته‌ام، آیا هیچ وقت کم نگذاشته‌ام؟ تمام ساعت‌هایی که سر کار بوده‌ام را واقعاً کار کرده‌ام؟ آیا نشده که نمازم را با مستحبات بی‌سابقه به جا آورده باشم فقط برای این که وقت ساعت اداری بگذرد؟ ناهارم را با طمأنینه بی‌نظیری نخورده‌ام که زمان باقیمانده تا پایان ساعت اداری زودتر تمام شود؟


وَ لَا تَأْکلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ وَ تُدْلُواْ بِهَا إِلیَ الحْکَّامِ لِتَأْکُلُواْ فَرِیقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْاثْمِ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُون

و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهید، در حالی که می‌دانید (این کار، گناه است) (سوره مبارکه بقره آیه 188)

کتاب‌ها می‌نویسند:

اموال یکدیگر را به باطل نخورید، در حالی که آن اموال «بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ» اموالی است که خداوند بین شما به طور مساوی قرار داده که هیچ مقداری از آن‌ها ذاتاً به شخص شما اختصاص ندارد، بلکه این اختصاص تنها اعتباری است و هر راهی که شارع آن را برای اختصاص اعتبار کرده، حق است و هر راهی که شارع آن را اعتبار نکرده، باطل و ضایع است، زیرا به اعتبار اعتبار کننده، حقی مستند نیست.

بنابراین، گرفتن اموال و خوردن آن به گونه‌ای که شارع آن را معتبر ندانسته، نهی شده. یا مقصود این است که اموالی را که با راه های حق بین شما مشترک است، به انگیزه باطل و سبب غیر حق نخورید. به این نحو که بخواهید در آن تصرّف کنید به طوری که شارع به آن اجازه نداده است.

بزرگان شناسنامه دار اسلام چه شدند؟

می‌گوید سپاه مقابل، برای امام علیه‌السلام ناشناس نبودند. عده زیادی از آن‌ها از بزرگان شناسنامه‌دار اسلام بوده‌اند. از پینه پیشانی عمر سعد بر اثر سجده‌های طولانی و شمشیر زنی‌های شمر بن ذی‌الجوشن در جنگ صفین و در رکاب امیرالمومنین علیه‌السلام.

این ها را که می شنوم، مو به تنم راست می‌شود. می‌گویند دست و شمشیر عده‌ای از همین لشکر، گره‌ها از اسلام گشوده است.

با عجله جلوی آینه می‌روم، دست می‌کشم به پیشانی‌ام، ردی از عبادت فراوان و سجده های طولانی بر پیشانی ندارم.

شمشیر هم نداشته‌ام هرگز. گره شاید انداخته باشم به کار اسلام اما گره‌ای نگشوده‌ام. صدای تلویزیون بلند است: اما یک گناه، یک کبیره، این لشکر را از صراط مستقیم جدا کرد و مقابل سیدالشهدا علیه‌السلام قرار داد و آن یک گناه خطرناک، حرام خواری بود.

«مُجَادَلَةُ السُّیوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ"؛ یعنی انسان در خط مقدم جبهه باشد، آسان‌تر از این ا‌ست که بتواند مال حلال به دست بیاورد، اما تلاش برای کسب حلال، ضروری است. حتی اگر لازم باشد کسی برای پرهیز از مال حرام، گرسنگی بخورد، معلوم است که باید آن گرسنگی را تحمّل کند و به حرام نیفتد

مال حرام آن قدری خطرناک هست که مجاهد فی سبیل الله را مقابل حجت خدا قرار بدهد و دستش را به خون ولی خدا آلوده کند.

این مال حرام چه بلاهایی که بر سر زندگی من و شما نیاورده و نمی آورد!! روز به روز هم ظاهرش مدرن تر و فریبنده تر می شود!! گران فروشی، رشوه، ربا، کاسبی همراه با دروغ، خوردن مال یتیم به نوع های مختلف و....

سود حاصل از گران‌فروشی

یاد کاسبی های قدیم به خیر! آن موقعی که به سودهای معقول راضی بودند و بیش از سود معاملات، به برکت آن معامله و تجارت توجه داشتند!

امروز متأسفانه از همان دوره ها و زمان هایی است که امام صادق علیه السلام آن را نهی فرمودند. بله گران فروشی و طمع به سودهای کلان!!

روزی

امام صادق(علیه السلام) روزی غلام خود را خواستند و فرمودند: من برای خرج و مخارج زندگی به درآمد نیاز دارم. سپس یک کیسه پول، شامل هزار سکه به او دادند و فرمودند: با این پول تجارت کن. آن غلام نقل می‌کند که با آن پول، جنسی خریدم و همراه با تجّار، به سوی مصر رفتیم.

در راه قافله‌ای را دیدیم که از مصر برمی‌گشت، از اوضاع جنسی که داشتیم سراغ گرفتیم، گفتند: جنس شما در مصر مورد احتیاج همه است. تجّار قافله نیز برای سود بیشتر، هم قسم شدند که اجناس خود را به دو برابر قیمتِ خرید، بفروشند.

می گوید: از سفر برگشتم و با خوشحالی دو کیسه پول در مقابل امام صادق (علیه السلام) گذاشتم و گزارش تجارت خود را دادم. آن حضرت از گران‌فروشی من خیلی ناراحت شدند و فرمودند: سبحان اللَّه! هم قسم می‌شوید که در مقابل هر دینار یک دینار سود از مسلمانان بگیرید؟ مبلغ اولیه خودشان را برداشتند و سود معامله را پس دادند و فرمودند: من احتیاج به چنین سودی ندارم. سپس روایتی خواندند که باید سرمشق زندگی ما باشد:

«مُجَادَلَةُ السُّیوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ"[کافی، ج 5، ص 161]؛ یعنی انسان در خط مقدم جبهه باشد، آسان‌تر از این ا‌ست که بتواند مال حلال به دست بیاورد.

از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام چنین نتیجه گیری می شود که تلاش برای کسب حلال، ضروری است. حتی اگر لازم باشد کسی برای پرهیز از مال حرام، گرسنگی بخورد، معلوم است که باید آن گرسنگی را تحمّل کند و به حرام نیفتد.

یاد خمس هایی که می دادیم بخیر!!

یادمان نمی‌رود سخت گیری‌های پدری که همه جا به ما آسان می‌گرفت اما پای حساب و کتاب و حرام و حلال که وسط می‌آمد، مو را از ماست می‌کشید!

گریه‌ام می‌گیرد؛ من بد، اما پدری داشته‌ام که جز حلال سر سفره ما نگذاشت. پدری که در فرودهای زندگی، حواسش به حساب و کتاب قیامت بود.

پدری که خمس دادن را از کودکی یادمان داد، تا آنجا که هر کدام از ما بچه‌ها به اصرار، خمس پول تو جیبی‌هایمان را حساب می‌کردیم و به بابا می‌دادیم تا به دفتر مرجع بدهد.

این مال حرام چه بلاهایی که بر سر زندگی من و شما نیاورده و نمی آورد!! روز به روز هم ظاهرش مدرن تر و فریبنده تر می شود!! گران فروشی، رشوه، ربا، کاسبی همراه با دروغ، خوردن مال یتیم به نوع های مختلف و....

یاد سخت گیری های پدر به خیر!!

یادم نمی‌رود سخت گیری‌های پدری که همه جا به ما آسان می‌گرفت اما پای حساب و کتاب و حرام و حلال که وسط می‌آمد، مو را از ماست می‌کشید.

یادم نمی‌رود یکباری را که برادر کوچکم که آن روزها دو سه ساله بود، از روی کودکی یک دانه، فقط یک دانه از خوشه انگورهایی را که مال ما نبود، خورد؛ پدرم رفتند و به جای آن یک دانه انگور یک کیلو انگور دیگر خریدند و روی انگورها گذاشتند.

خیالم از کودکی تا نوجوانی‌ام راحت است اما من چه کرده‌ام؟! من از وقتی روی پای خودم ایستاده‌ام، از وقتی کار کرده‌ام و حقوق گرفته‌ام، آیا هیچ وقت کم نگذاشته‌ام؟

تمام ساعت‌هایی که سر کار بوده‌ام را واقعاً کار کرده‌ام؟ آیا نشده است که گاه نمازم را با مستحبات بی‌سابقه به جا بیاورم فقط برای این که وقت ساعت اداری بگذرد؟ ناهارم را با طمأنینه بی‌نظیری نخورده‌ام که زمان باقیمانده تا پایان ساعت اداری زودتر تمام شود؟

سرکار وقتی پشت کامپیوترم نشسته بودم، وقتی همه مشغول کار بودند، وقتم را واقعاً سر کارهای اداری گذاشته‌ام یا اوقاتی را هم به پیدا کردن دوستان قدیمی‌ام در صفحه‌های اجتماعی گذرانده‌ام؟

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع:

پاتوق بچه شیعه ها

سایت نهاد رهبری در دانشگاه الزهراء سلام الله علیها

وبلاگ الطاها

مطالب مرتبط:

حرام خواری در فوتبال!!

آرزوی یک شبه پولدار شدن

لقمه حرام با اخلاق ما چه می کند؟

تاثیر لقمه حرام در ذریه و نسل