تبیان، دستیار زندگی
در ظاهر دردسرهای عظیم از الگوهای رایج کمدی در تلویزیون ایران تبعیت می کند ، اما آن چه این سریال را از بقیه ی مجموعه های کمدی متمایز می کند رسیدن به الگویی کلاسیک است، الگویی که در سینما و تلویزیون ایران هرگز به عنوان یک الگوی متداول رواج نیافته است . ز
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دردسر پشت دردسر


در ظاهر دردسرهای عظیم از الگوهای رایج کمدی در تلویزیون ایران تبعیت می کند ، اما آن چه این سریال را از بقیه ی مجموعه های کمدی متمایز می کند رسیدن به الگویی کلاسیک است، الگویی که در سینما و تلویزیون ایران هرگز به عنوان یک الگوی متداول رواج نیافته است . زوج کمدی متفاوتی که مهدی هاشمی و جواد عزتی در این سریال نمایش می دهند مولفه های یک زوج کامل کمدی را به نمایش می گذارد.

دردسرهای عظیم

سال هاست که جایگاه یک کمدین به مفهوم مجردش دچار اشکال شده است. این به سینمای ایران معطوف نمی شود که در سینمای جهان نیز خبری از کمدین ها نیست.

با این وجود، به میان کشیدن سنت زوج های کمدی انتظار زیادی خواهد بود. هر چند که در سینمای ایران -به ویژه- زوج های کمدی فرصت و مجال بروز و ظهور نداشته اند و هر از چند گاهی بارقه هایی بوده و بعد هم بدون تحلیل و خبری رفته اند و تمام شده اند.

در تحلیل های تاریخ سینما که شاید بهتر است به بررسی ادواری سینمای صد و چند ساله آن را بنامیم، دوره های مشخصی وجود دارد که کمدین ها بخشی از تقسیم بندی فیلم ها محسوب می شدند. باستر کیتون، چاپلین، هارولد لوید و دیگران، خود به تنهایی به عنوان یک بازیگر کمدین، بخشی از تاریخچه ی ادواری و تحلیلی سینما را شکل داده اند، فارغ از استودیو و کارگردانی هایی که با آن ها همکاری داشته اند.

البته قضیه برای چاپلین کمی فرق می کند که از یک زمان به بعد فیلم هایش را خودش کارگردانی کرده است. با این حال در بررسی های تحلیلی سینما، چاپلین به عنوان یک بازیگر، به اسم یک کمدین شناخته می شود. این برداشت برای دیگران هم صادق است. جک لمون، جری لوییز، نورمن، لویی دوفونس، پیتر سلرز و در این اواخر جیم کری.

اما در سینمای ایران شکل گرفتن یک کمدین و یا زوج کمدی هرگز با برنامه، پیگیر و مداوم نبوده است.

در سینمای فیلمفارسی که از جهت تاریخی بیشتر به پیش از انقلاب 57 مربوط است، نمونه هایی از این زوج ها وجود داشته اند که هیچ کدام محلّی از تطبیق تئوری، جامعیت و تجربه ی میدانی نیستند.

دردسرهای عظیم

تقی ظهوری و فردین، رضا بیک ایمانوردی و میری از جمله ی این زوج های کمدی بوده اند که چون نه بر اساس کمدی کلاسیک غربی شکل گرفته اند و نه از نمایش های سنتی ایرانی پیروی می کردند، الگوی مناسبی برای نقد و یا تطبیق هنری محسوب نمی شوند.

پس از انقلاب اما سینما امکان بروز چنین ویژگی را فراهم کرد. قطعاً مهم ترین چهره ی این دوره اکبرعبدی است با تمام مشخصات یک کمدین تمام عیار. اصلاً آن هایی که دهه ی شصت و هفتاد را به خاطر دارند. این موج تأثیرگذاری یک کمدین بر سینما را کاملاً لمس کرده اند.

بیراه نیست که اگر فیلم شایسته و در خور هنرپیشه را متأثر از شخصیت خود اکبر عبدی بنامیم.

در همین سال ها، چهره های دیگری نیز مطرح شدند: علیرضا خمسه. خمسه نیز به یک کمدین کامل تبدیل شده بود و می توانستیم کارنامه ی کاری اش را فارغ از کارگردان هایی که با آن ها همکاری داشت بررسی کنیم هرچند که از تأثیر دو کارگردان مهم در نتیجه ی کار خمسه نباید غافل بود: ابوالحسن داوودی و یدا... صمدی.

بهترین لحظه های کمدی هاشمی را باید در فیلم هیچ و آلزایمر ببینیم . جایی که یک کمدی تراژدی کامل را ارائه می کند . کمدی تلخی که صد افسوس آن طور که باید و شاید دیده نشد

هم خمسه و هم عبدی از تلویزیون آمده بودند چیزی شبیه رسم متداول کمدین های بزرگ جهانی که از رادیو و تلویزیون پا به سینما گذاشته اند. این اتفاق مشابه در دهه ی هفتاد نیز صورت گرفت. ساعت خوشی ها نسل بعدی کمدین ها بودند که از میان آن ها رضا عطاران و شفیعی جم بیش از دیگران در این عرصه موفق بودند. حتی مهران مدیری هم نتوانست به عنوان یک بازیگر کمدین در سینما مجال بروز پیدا کند. در میان مجموعه های کمدی آن سال ها که مربوط به خط فکری متفاوتی بود و داریوش کاردان آن را رهبری می کرد تعدادی دیگری از کمدین ها مطرح شدند که از آن میان فقط مهران غفوریان ویژگی کلاسیک را داشت و او نیز هرگز به یک چهره ی سینمایی موفق تبدیل نشد .

در این اواخر نیز باید به زوج تنابنده و مهران فر و همین طور برق نورد و تشکر اشاره کنیم که هنوز البته در سینما روند مشخصی از یک زوج کمدی را ارائه نکرده اند .

برزو نیک نژاد در دردسرهای عظیم یک زوج کمدی موفق را شکل داده است: مهدی هاشمی و جواد عزتی.

دردسرهای عظیم

مهدی هاشمی پیش از این مجموعه نیز نقش های کمدی زیادی بازی کرده است. سلطان و شبان، دو فیلم با یک بلیت، همسر، الو الو من جوجوام، اشک ها و لبخندها، ضد گلوله و ... . مهدی هاشمی همه ی این نقش ها را با ظرافت یک کمدین کلاسیک اجرا کرده است اما با این وجود بهترین لحظه های کمدی هاشمی را باید در فیلم هیچ و آلزایمر ببینیم . جایی که یک کمدی تراژدی کامل را ارائه می کند . کمدی تلخی که صد افسوس آن طور که باید و شاید دیده نشد. مهدی هاشمی این تجریه ی کمدی را مدیون صحنه ی نمایش است. آن هایی که هملت با سالاد فصل (نوشته ی اکبر رادی و کارگردانی هادی مرزبان) را دیده اند، قابلیت های مهدی هاشمی را بیش تر می شناسند.

جواد عزتی هم در این چند ساله ی اخیر نمونه هایی از کمدی را حتی در نقش های جدی ترش به نمایش گذاشته است و شاید گیشه ای که این سال ها متعلق به رضا عطاران است چند صباحی بعدتر، در انحصار عزتی باشد. زوج عزتی و هاشمی اما قابلیت هایی دارد که از بررسی جداگانه ی توانایی های هر کدام فراتر است. قابلیت هایی که شاید در یک اثر سینمایی که با دقت نوشته و ساخته شود بیشتر از امروز مجال بحث و خبر شود.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطلب مرتبط:

این بازیگر مسافرکشی را دوست دارد

فصل جدید سریال های تلویزیونی