نظم و انضباط در کلاس درس
یکی از اصولی که معلم نمونه حتما باید رعایت کند نظم و انضباط است. گرچه این خصلت برای همگان ضروری و لازم است، ولی برای معلم ضرورت بیشتری می یابد. در اهمیت و ضرورت این امر اساسی همین بس که حضرت علی (ع) می فرمایند: و نظم امرکم.
باید به این نکته توجه داشت که به همراه انضباط بسیاری از خصلت های نیکوی دیگری در انسان به وجود می آید که در این جا به پاره ای از آن ها اشاره می کنیم:
- شخص با انضباط همیشه سرحال و با نشاط است.
- حقوق و تعهدات دیگران را به بهترین وجه رعایت کند. معلم به موقع سرکلاس آمده حقوق شاگردان را تضییع نمی کند و اگر کارمند است به موقع سرکار خود حاضر می شود و وظائف خود را به خوبی انجام خواهد داد .
- همیشه برای دیگران الگو و نمونه خواهد بود.
- نزد همه افراد ارزشمند خواهد بود.
- راهنمایی هایش درباره نظم و انضباط موثر و مفید واقع خواهد شد.
نظم در محیط مدرسه واقعیتی مطلوب و پسندیده است، ولی نکته جالب این است که چگونه می توان این واقعیت را پیاده کرد. باید توجه داشت که آیا در محیط مدرسه محور انسان است یا انضباط. اگر هدف انضباط است باید برای وصل به آن انسان را فدای آن سازیم و اگر انسان محور و هدف است باید کرامت انسان را محفوظ نگه داشته و با توجه به شخصیت انسان اصول انضباطی را درباره اش پیاده کرد.
همه مسئولان تربیتی به این نکته اتفاق نظر دارند که محور همه تشکیلات عریض و طویل مدرسه شاگرد است. یعنی مدیر و معاون و معلم برای خاطر شاگرد موجودیت شغلی پیدا کرده اند .حال که چنین است به هیچ وجه جایز نیست کرامت انسان را فدای انضباط سازیم. باید به این نکته توجه داشته باشیم که ظریف ترین و حساس ترین موجودات پروردگار انسان است و از همین جهت ارتباط با او دشوار است. با یک غفلت ممکن است بزرگترین لطمه ها بر او وارد شود. منظور از ذکر این مقدمه این نیست که معلمان و مربیان شاگردان را با اصول انضباطی آشنا نسازند. بلکه منظور این است که انضباطی که در شان و فراخور اوست برایش پیاده کنند و آن انضباط انسانی است نه انضباط خشک و شکننده.
پیامبر اسلام می فرمایند:
انما انت مذکرلست علیهم بمصطیر
یعنی: ای پیامبر تو باید عرضه کننده باشی نه تحمیل کننده.
برای پیاده کردن اصول انضباطی درباره انسان باید کاری کرد که دل و جان شاگرد به اجرا آن گرایش پیدا کند، یعنی به اصل انضباط ایمان بیاورد. ایمان داشتن به اصل انضباط انگیزه و عامل ایجاد نظم در محیط کلاس و خارج از کلاس است. همان طور که با تنبیه کردن نمی توان شاگردان را به درس خواندن وادار ساخت، همچنین نمی توان با کم کردن نمره و محروم ساختن از کلاس، شاگرد با انضباط به وجود آورد. معلمان و مربیان عزیز باید توجه داشته باشند با برنامه هایی که در محیط مدرسه پیاده می شود باید دانش آموزان ساخته و پرداخته شوند نه آنکه به جای ساختن و پرداختن به انحراف و تباهی کشانده شوند. باید اقرار کرد که برخی از رانده شدگان از مدرسه جز کسانی بوده اند که تحت تاثیر رفتارهای خشک و کوبنده مربیان و معلمان مدرسه قرار گرفته و به جای ساخته شدن به انحراف و فساد گرایش پیدا کرده اند.
یکی از شرایط معلمی خوش اخلاق بودن و نرمش و ملایمت است. معلم باید رفتارش آنچنان انسانی باشد که همه شاگردان شیفته او شوند. برخی از معلمان گمان می کنند که با مشکل گرفتن درس و مسائل انضباطی می توانند دانش آموزان را به خود جذب کنند و در این رهگذر گاه رفتارهای تند و خشنی از خود اعمال می کنند. مثلا اگر شاگردی یک دقیقه دیر به کلاس درس می آمد او را نمی پذیرفتند. بدیهی است که این گونه رفتارهای خشک و خشن باعث دل آزردگی و رنجش شاگردان می شود. این گونه معلمان فراموش می کنند که درس آن ها اگر زمزمه محبتی داشته باشد خود دانش آموزان به موقع به مدسه آمده و نیاز به نمره و انضباط و سایر امور نخواهند داشت. معلم باید بکوشد دل شاگرد را به دست آورده و او را مجذوب خود سازد.
بنابراین معلمان و مربیان در جمیع رفتارهای خود در اخراج و مردود ساختن و محرومیت های شاگردان باید طوری رفتار کنند که به شخصیت و کرامت آنان لطمه ای وارد نگردد.