تبیان، دستیار زندگی
یكی از امور مهم زندگی انسان «چگونه اندیشیدن » است . چرا كه نحوه تفكر هر فرد به طور مستقیم بر احساسات و عملكردهای او تاثیر می گذارد و به این ترتیب ، شخصیت انسان را تحت الشعاع خود قرار می دهد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصول اندیشه صحیح در سوره حمد!


یكی از امور مهم زندگی انسان «چگونه اندیشیدن» است. چرا كه نحوه تفكر هر فرد به طور مستقیم بر احساسات و عملكردهای او تأثیر می‌گذارد و به این ترتیب، شخصیت انسان را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد 

حمد

اندیشه‌ی صحیح، تفكری است كه می تواند ابعاد بالقوه وجود انسان را به فعلیت برساند و او را به سوی رشد و فلاح رهنمون کند.

به میزانی كه اندیشه مثبت داشته باشیم، حیات طیبه روزیمان می‌شود و از سلامت روح و روان برخوردار شده، در نتیجه از جنبه‌های مختلف زندگیمان لذت می‌بریم.

از سوی دیگر به میزانی كه تفكرمان منفی باشد، فقر، نفرت، گریز از خلق و دیگر اموری كه در این راستا هستند، دامنگیرمان می‌شود.

بنا به نقش مهمی كه «اندیشه صحیح» در زندگی ما ایفا می‌كند، در محضر قرآن قرار می‌گیریم تا بیاموزیم كه چگونه خداوند «رَبِّ الْعالَمینَ» است، یعنی مربی و رشد دهنده تمام موجودات عالم هستی است پس مربی من هم هست .«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»

طبق این آیه، باور دارم كه من هم قابل رشد و تربیت هستم و خدای سبحان دائماً مرا مشمول ربوبیت خود قرار می‌دهد.

اگر در مرحله‌ای از زندگی تصورم این باشد كه: دیگر از من گذشته است و دیگر قابل اصلاح و تربیت نیستم ، دچار اندیشه‌ای نادرست شده‌ام.

تفكر صحیح این است كه در هر مقطعی از زندگی، خود را تحت تربیت «رَبِّ الْعالَمینَ» قرار دهیم و باور داشته باشیم كه در هر مرتبه و مرحله‌ای كه هستم، قابلیت ارتقاء به مرحله‌ای بالاتر و والاتر را دارم.

در هر سنی كه باشم، تربیت پذیری‌ام جریان دارد و به فرموده‌ امیرالمومنین (علیه السلام) «اللهم انت الرب و انا المربوب» (مناجات مسجد كوفه)

اگر دائم به دیگران بگوییم: جوان هایمان را دعا كنید، حاكی از تفكری اشتباه است. قرار نیست خودمان در سطحی از معرفت و معنویت متوقف شویم و جوان هایمان رشد كنند و بالا روند. اندیشه درست این است كه همه ما،‌ در تمامی مقاطع زندگی، نیازمند رشد و تربیت هستیم.

اینكه تصور كنیم رشد و پیشرفت منحصر به گروه سنی خاص و با ویژگی‌های خاص است، اندیشه ناسالمی است كه شریعت آن را امضا نمی‌كند.

اندیشه صحیح این است كه باور كنم می‌توانم مسیر درست را بیابم و با طی طریق به مقصود برسم. باید این نیاز را به خدای سبحان اعلام كنم و رسیدن به مطلوب را طلب نمایم، و خداوند همین درخواست را مقدمه وصول قرار خواهد داد

«إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعینُ» (حمد/5)

در این آیه مباركه فعل‌های «نَعْبُدُ» و «نَسْتَعینُ» به صورت متكلم مع الغیر آمده است. گویی قرآن به ما می‌آموزد كه برای حركت‌های مثبت، باید با جمع‌های سالم همراه شویم.

برخی افراد مردم گریز و جمع گریزند، تصور می‌كنند توانایی‌ها و آموخته‌های خودشان برای پیمودن راه كمال و وصال كافی است و نیازی ندارند كه به جمع خوبان بپیوندند.

اما این دیدگاه، تفكری است اشتباه. اندیشه صحیح این است كه بپذیریم خداوند در جمع بركتی قرار داده كه در حركت‌های فردی، از آن میزان بركت برخوردار نمی‌شویم. برای به ثمر رسیدن امور مثبت و ارزشمند، باید با گروهی از خوبان همراه گردیم.

« لاصلاة الا بفاتحة الكتاب» هیچ نمازی نیست مگر اینكه سوره حمد در آن خوانده شود.

به عنوان یك فریضه، بر همه امت پیامبر(صلی الله علیه و آله) واجب است كه در نمازهایشان این آیه را بر زبان جاری كنند و از خداوند هدایت را طلب نمایند.

خواندن همه ادعیه مستحب است و عبارت «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، دعایی است واجب.

طبق این آیه همه ما قابلیت هدایت پذیری داریم وگرنه خداوند امر نمی‌كرد در نمازهای روزانه‌مان این خواهش و طلب را مطرح كنیم.

فکر کردن

اندیشه صحیح این است كه باور كنم می‌توانم مسیر درست را بیابم و با طی طریق به مقصود برسم. باید این نیاز را به خدای سبحان اعلام كنم و رسیدن به مطلوب را طلب نمایم و مطمئن باشیم که انشاءلله خداوند همین درخواست را مقدمه وصول قرار خواهد داد.

تصور اشتباهی است كه از ابتدا خود را ناكام تصور كنیم، گمان بریم كه پا در راه می‌گذاریم ولی در نیمه مسیر می‌مانیم و به مقصودمان نائل نمی‌شویم.

ضمیر ناخودآگاه ما هوشیار است آنچه كه در ذهنمان جای می‌دهیم و بر زبانمان جاری می‌كنیم، به عنوان برنامه‌ای جدی، توسط ضمیر ناخود آگاهمان پیگیری می‌شود.

اگر بگوییم به مقصودت نمی‌رسی نمی‌رسد، و اگر به او القا كنیم كه طبق آموزش الهی، با درخواست از خداوند می‌توانی به مطلوبت راه یابی، به وصال نائل می‌شود.

• هدایت به صراط مستقیم، قرار گرفتن در خط اعتدال است، زندگی كردن به گونه‌ای كه نه در طریق افراط پیش گرفته شود نه طریق تفریط.

حركت در صراط مستقیم، یعنی نه به خاطر امور ظاهری از امور باطنی كم بگذاریم، نه از امور باطنی به خاطر امور ظاهری.

وقتی به عنوان یك فریضه، هر روز باید از خدا درخواست كنیم ما را به صراط مستقیم هدایت كند، به این معناست كه همه می‌توانیم در خط اعتدال قرار بگیریم. اگر این قابلیت را نداشتیم، به درخواست كردنش امر نمی شدیم.

اگر هر روز بخواهند آب استخری را در یك استكان جای دهند، كار عبثی است. همین طور هم اگر ما نمی‌توانستیم در زندگی، اعتدال را رعایت كنیم و به ما دستور می‌دادند همواره از خدا بخواهیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، امری بود عبث و بیهوده.

صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ

در فرهنگ قرآن، نعمت به معنای موهبتی است كه موجب راحتی و لذت باشد. با قرائت سوره حمد در هر نماز، هر روز در محضر قرآن، به خود یادآور می‌شویم كه با اعتدال زندگی كردن، لذت را در زندگی خود پیدا خواهیم کرد.

گویی قرآن به ما می‌آموزد كه برای حركت‌های مثبت، باید با جمع‌های سالم همراه شویم . برخی افراد مردم گریز و جمع گریزند، تصور می‌كنند توانایی‌ها و آموخته‌های خودشان برای پیمودن راه كمال و وصال كافی است، و نیازی ندارند كه به جمع خوبان بپیوندند

و از آنجا كه بین لذت و خوشی و سختی تعارض وجود دارد، پس هیچ كار درستی، سختی ندارد چرا كه مملو از لذت است.

در اندیشه صحیح، نه تنها معتدل بودن سخت نیست، بلكه برای انسان اوج لذت را به همراه دارد، باید در باورهایمان، لذت اعتدال را دریافت كنیم تا دیگر به نظرمان سخت و دشوار جلوه نكند.

غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ (حمد/7)

اندیشه صحیح این است كه هر كدام از ما، در هر موقعیت و شرایطی هستیم، برای خود دو احتمال را در نظر بگیریم:

ممكن است در پیمودن صراط مستقیم ثابت قدم نباشم.

شاید در مسیر زندگی‌ام، با زاویه‌ای انحرافی پیش می‌روم.

نكند تصور كنیم كه چون از دوران كودكی در خانواده مذهبی بوده‌ایم، در میان جمع‌های سالم بزرگ شده‌ایم و با اطلاعات دینی و باورهای مذهبی زندگی كرده‌ایم، دیگر امكان منحرف شدنمان وجود ندارد!

اگر نسبت به خود چنین دیدگاهی داشته باشیم، دچار اندیشه‌ای ناصحیح شده‌ایم.

اجازه نداریم در هیچ مرحله‌ای از خودمان خاطر جمع باشیم. هنگامی كه خیالمان از خودمان راحت شود، همان زمان، آغاز لغزش ماست. چرا كه به دنبال آن، احساس استغناء از خدا، و حفاظت و حمایت او خواهیم كرد و این امر ما را تا اوج انحراف پیش می‌برد.

همواره باید برای خود امكان انحراف و سقوط را در نظر بگیریم، تا بكوشیم در اعتقاداتمان ثابت قدم تر شویم و بیش از پیش برای حفظ دستاوردهای دینی و ایمانی‌مان به عروة الوثقای الهی متمسك گردیم.

نداشتن اطلاعات و شناخت‏هاى لازم درباره مسئله‏اى كه در معرض قضاوت و اظهارنظر انسان قرار مى‏گیرد، یكى از موانع جدى در مسیر تفكر به شمار مى‏آید.

عرض کرده ایم که تفكر به یک معنا حركت از معلوم به مجهول است. وقتى معلوماتى نباشد، این حركت صورت نمى‏گیرد.

قرآن كریم به صورت مطلق آدمیان را از ورود جاهلانه به مسائل و موضوعاتى كه درباره آنها از شناخت كافى برخوردار نیستند بر حذر داشته، مى‏فرماید: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ.» (اسراء: 36) در نگاه قرآن، عدم احاطه علمى، یكى از علل اصلى بار نیافتن به حقیقت وحى و تكذیب قرآن و همچنین كتب آسمانى پیشین است.

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منابع:

مۆسسه علمی السلطان علی بن موسی الرضا(علیه السلام)

سایت معرفت

مطالب مرتبط:

اندیشیدن، نور پدید می آورد

مهم‌ترین امتیاز انسان

اگر می خواهید جهنمی نشوید بخوانید !!