صهیونیست ها در سرازیری شکست
سرانجام 51 روز مقاومت مردم بیدفاع غزه در برابر دشمن خونخوار صهیونیستی نتیجه لازم را كسب كرد و و اسرائیل تن به توافقنامهای داد كه به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی و بینالمللی شكستی سنگین برای این رژیم جنایتكار محسوب میشود.

51 روز پیش حملات زمینی، هوایی و دریایی رژیم صهیونیسیت به بهانه كشته شدن 3 جوان اسرائیلی و با هدف نابودی توان موشكی مقاومت اسلامی، به غزه آغاز شد. نتیجه این كشتار بیرحمانه كشته شدن بیش از 2100 تن از مردم متراكمترین منطقه جهان و زخمی شدن 11 هزار تن از آنان بود. اوج قساوت رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن بیش از 700 كودك و حمله به كاروانهای كمكهای بینالمللی، مراكز درمانی، خبرنگاران مستقل و پزشكان داوطلب مشاهده شد اما تمام اینها نتوانست مقاومت مردم فلسطین را درهم بشكند. اینبار مردم كرانه باختری نیز به میدان آمدند و سرود حمایت از مردم غزه را سردوند اما دریغ كه سران كشورهای بزرگ جهان و مدافعان حقوق بشر و نیز سازمانهای بینالمللی جز سكوت پیشهای اختیار نكردند و این اقدام اسرائیل را در واقع نوعی دفاع از خود شمردند. تلاشهای ممتد مصر برای برقراری آتشبس نتیجه بخش نبود و مذاكرات به دلیل عدم اجرای مفاد مورد تاكید حماس بسیار شكننده جلوه كرد. نهایتا پس از 51 روز مقاومت، غزه نشان داد كه همانند جنگ 22 روزه پیروز میدان است چرا كه ضمن برقراری آتش بس، آنچه را كه هدف نهایی خود اعلام كرده بود، محقق كرد. بر اساس این توافقنامه بازگشایی کامل گذرگاههای غزه محقق شده و به محاصره این منطقه پایان داده میشود. امری كه از سالهای گذشته سبب ایجاد بحرانها و مشكلات بسیاری در این منطقه شده بود. همچنین مسائل دیگر مانند احداث بندر و فرودگاه در غزه یک ماه پس از اجرای توافقنامه در مذاکرات غیر مستقیم پیگیری خواهد شد. بر اساس بندی دیگری از این توافقنامه منطقه صید ساکنان غزه گسترش خواهد یافت و رژیم صهیونیستی نیز متعهد میشود هیچ یک از رهبران مقاومت را ترور نکند یا تحت پیگرد قرار ندهد. فراهم شدن امكان چنین توافقی جز در سایه مقاومت حاصل نمی آمد و آنچه كه امروز شاهدیم همانند آزادی جنوب لبنان در سال 2000، ثمره این اقدام میمون و مبارك بود كه صد البته به بركت پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 محقق شده است.
گسترش شهركهای صهیونیست نشین و عدم التزام اسرائیل به مرزهای 1948 كه خود محل مناقشه است، سببب شده است، هرگونه توافقی نافرجام گردد و نتواند حقوق مردم فلسطین را محقق كند
حضور جمهوری اسلامی در منطقه و ایجاد محور مقاومت در برابر اسرائیل و زیادهخواهیهای غرب، اگرچه آلامی را به مردم لبنان، فلسطین، عراق و حتی ایران تحمیل كرده است، اما نتیجهای مبارك در بر داشته كه همان كوتاه شدن دستاندازیهای غرب و رژیم صهیونیستی در منطقه است. جرثومهای كه 60 سال پیش تنها با شعار مدرم بدون سرزمین و سرزمین بدون مردم ایجاد شد، در طول عمر نامباركش جز ترور و جنایت عایدی نداشته و حتی صدای همراهان خود را نیز در آورده بود. اما با دیگر در سایه مقاومت پیروزمندانه غزه نتیجهای كه حاصل شد نشان داد كه این رژیم نه توان مقابله با محور مقاومت را دارد و نه میتواند بیش از این به اشغالگریاش ادامه دهد. بدون هیچ شك و تردیدی آینده سیاسی این رژیم نیز در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت و برگی دیگر بر خسرانهایش خواهد افزود. نكنه جالب توجه در این میان افزایش كارایی و توان محور مقاومت خواهد بود كه توانایی ایجاد فشارهای بیشتر و اجرای خواستههای مردم فلسطین را عملی خواهد كرد.
اگرچه از سالهای دور غرب به دنبال ایجاد دو كشور مستقل یهودی و فلسطینی در منطقه است، اما ریاكاری سران صهیونیستی سبب شده است، این مقوله به نتیجه نرسد. در این میان این نكته را نیز نباید از یاد برد كه طرح چنین پیشنهادی چیزی جز عوام فریبی و تضمین عمر نامنحوس رژیم صهیونیستی نیست. گسترش شهركهای صهیونیست نشین و عدم التزام اسرائیل به مرزهای 1948 كه خود محل مناقشه است، سببب شده است، هرگونه توافقی نافرجام گردد و نتواند حقوق مردم فلسطین را محقق كند. توافقاتی نظیر مادرید، كمپ دیوید و آناپولیس 1 و 2 و سایر توافقات دو جانبه، تنها موید حقوق نامشروع رژیم جنایتكار صهیونیستی بوده و هیچگاه متضمن حقوق مردم فلسطین نبوده است از این روست كه تنها راه چاره برای مقابله با این تحمیلها، انتفاضه و مقاومت جسورانه بوده كه بارها نتیجه ملموس و مبارك خود را نشان داده است.

از دیگر سو، شكست این رژیم در جریان توافق اخیر سبب خواهد شد كه برخی حامیان منطقهای و فرامنطقهای اسرائیل بار دیگر در لاك دفاعی فرو روند و توان اظهار نظر نداشته باشند؛ این شرایط بهرتین فرصت برای كسب امتیازات دیگر برای حماس است. این امر با همكاری جنبش فتح امكانپذیر است اگر اندك تفكر و عثل معاشی در دوستان فتح وجود داشته باشد.
سران كشورهای اسلامی حامی اسرائیل چه در ظاهر و چه در باطن، این ننگ را برای خود خریدند كه با سكوت مرگبارشان زمینه این جنایت را فراهم آوردند. این كشورها به بهانه كوتاه كردن دست ایران در منطقه، در برابر این جنایت سكوت كردند و همانند نبردهای گذشته انتظار چنین تحول و اتفاق عظمیی را نداشتند اما این بار بار باید بدانند كه پنهان شدن در پشت جبه استكبار، ثمری جز خواری برای آنان نخواهد داشت.
مقاومت پیروزمندانه مردم غزه، بار دیگر این حقیقت را نشان داد كه هر آنچه اسلام در مورد مقابله با ظلم و ستم و تجاوز حكم كرده، چیزی جز راستی و درستی و وعده حق الهی نیست و آینده از آن مقاومت در منطقه است.
نكته آخری كه در این مقال باید به آن پرداخته شود، توجه حماس و مقاومت به نتایج این پیروزی و حامیان این جنبش است. متاسفانه در طول سالهای اخیر و به ویژه پس از تحولات سال 2011 كه تحت عنوان بیداری اسلامی از آن یاد میشود، حماس به نوعی عملكرد دوگانه از خود نشان داد كه نمونه آن پشت كردن به سوریه و حمایت از مرسی و اخوان المسلمین مصر بود. این اقدامات بدون هیچ شك و تردیدی، بدون توجه به خواست اكثریت مردم فلسطین و از روی احساس بوده و از این روست كه این بار حماس باید به خود آید و حامیان و پشتیبانان اصلی خود و در راس آنها جمهوری اسلامی ایران را كه جز به آزادی فلسطین نمی اندیشد، از نظر دور ندارد. هرگونه عدم توجه یه این مساله میتواند تبعات بسیاری را بر این جنبش تحمیل نماید.
هاتف پوررشیدی بخش سیاست تبیان
مطالب مرتبط: