تبیان، دستیار زندگی
در مورد حضرت خضر (علیه السلام) و حضرت موسی(علیه السلام) نکته ی قابل توجه این است که اینها دو پیغمبر الهی بودند با دو مأموریت مجزا. یکی مأموریت تشریعی داشت یکی مأموریت تکوینی. طبعاً آن که مأموریت تکوینی داشت علمش هم در راستای تکوین بود و آن که مأموریت تشر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علت کم صبری حضرت موسی(علیه السلام)!

حضرت موسی علیه السلام

گفته می شود حضرت موسی (علیه السلام) پیامبر اولوالعزم است و حضرت خضر (علیه السلام) نیز پیامبر اولوالامر است. با توجه به اینکه پیامبران اولوالعزم از درجه و مقام بالاتری نسبت به سایر انبیاء قرار دارند و با توجه به داستان مفصلی که از ارتباط و سفر حضرت موسی(علیه السلام) و حضرت خضر(علیه السلام) در قرآن و روایات مطرح شده به طوری که در این سفر حضرت موسی(علیه السلام) همراه حضرت خضر(علیه السلام) و تحت تعلیم ایشان بودند.


این سوال در ذهن ایجاد می شود که چرا پیامبر اولوالعزمی حکمت اعمال پیامبر اولوالامری را نمی داند و طاقت نمی آورد که از ایشان سوال نکند؟ و چطور آگاهیش نسبت به شخص دیگری که طبق روایات ما حضرت خضر(علیه السلام) است و ایشان هم از پیامبران خداوند بوده اند کمتر است؟

در این مقاله می خواهیم به پاسخ این سوال دست یابیم.

پیامبر اولی الامر

اولی الامر در اصطلاح قرآن که در سوره ی نساء آمده اهل بیت (علیهم السلام) هستند. در روایات فراوان نقل شده که مراد از اولی الامر در آیه شریفه که می فرماید: " یا ایها الذین آمنوا أطیعوالله و أطیعوا الرسول و اولی الامر منکم " اهل بیت (علیهم السلام) هستند.

آیات پایانی سوره کهف در مورد حضرت خضر(علیه السلام) است که در این آیات چنین تعبیری دیده نمی شود. صرف نظر از اینکه تعبیر اولوالامری که در سوال به کاررفته اشتباه است. این را می دانیم که حضرت موسی (علیه السلام) از پیامبران اولوالعزم بودند. با توجه به این که ایشان اولوالعزم بودند این سوال مطرح می شود که چطور چیزهایی را نمی دانند در حالی که مطابق روایات همراه ایشان که حضرت خضر (علیه السلام) بودند می دانستند و حضرت موسی (علیه السلام) حتی توانایی این را ندارد که صبر بکند تا به خوبی از فلسفه ی کارها آگاه بشود بلکه بی صبری از خود نشان می دهد.

در مورد حضرت خضر (علیه السلام) و حضرت موسی(علیه السلام) نکته ی قابل توجه این است که اینها دو پیغمبر الهی بودند با دو مأموریت مجزا. یکی مأموریت تشریعی داشت یکی مأموریت تکوینی. طبعاً آن که مأموریت تکوینی داشت علمش هم در راستای تکوین بود و آن که مأموریت تشریعی داشت هم علمش در راستای تشریع بود

ماموریت های مجزا

این که چرا صبر نمی کرد و این که ما انتظار داشته باشیم که خداوند هر علمی را به همه بدهد چنین باوری اشتباه است. هدهد که یک پرنده است به پیغمبر مرسل الهی می گوید که من علمی دارم که تو نداری، من خبری دارم که تو نداری. رفتم فلان جا، فلان چیز را دیدم و به حضرت سلیمان (علیه السلام) خبر می دهد، خبری که حضرت سلیمان (علیه السلام) خبر نداشت. به هر حال پیغمبران هم علمشان محدود است.

اما در مورد حضرت خضر (علیه السلام) و حضرت موسی(علیه السلام) نکته ی قابل توجه این است که اینها دو پیغمبر الهی بودند با دو مأموریت مجزا. یکی مأموریت تشریعی داشت یکی مأموریت تکوینی. طبعاً آن که مأموریت تکوینی داشت علمش هم در راستای تکوین بود و آن که مأموریت تشریعی داشت هم علمش در راستای تشریع بود.

وقتی حضرت موسی(علیه السلام) موردی از کارهای حضرت خضر(علیه السلام) را ملاحظه می کرد، که بر اساس علم تکوینی و مأموریت تکوینیش بود و آن را با تشریع سازگار نمی دید به ایشان اعتراض می کرد که مثلا شما چرا این انسان بی گناه را کشتید؟ در حالی که به لحاظ تکوین او باید به خاطر جلوگیری از مفاسد دیگر کشته می شد.

حضرت خضر (علیه السلام) بر اساس باطن تاریخ عمل می کرد و نتیجه هم همان شد که وقتی حضرت موسی (علیه السلام) ملاحظه می کرد می دید با ظواهر تشریع، با شریعت سازگار نیست

هر دو مأموریت الهی داشتند و هر دو هم علمشان از خدا بود و هر دو هم عالم بودند و در محدوده ی تکلیف خود هیچ کمبودی نداشتند اما چون قلمرو تکالیف متفاوت بود یکی مأمور به باطن بود که حضرت خضر (علیه السلام) باشد و یکی مأمور به ظاهر بود که حضرت موسی (علیه السلام) باشد.

حضرت خضر (علیه السلام) بر اساس باطن تاریخ عمل می کرد و نتیجه هم همان شد که وقتی حضرت موسی (علیه السلام) ملاحظه می کرد می دید با ظواهر تشریع، با شریعت سازگار نیست. سوال می کرد که شما چرا این کار را کردی که بعد هم برایش توضیح داد که حکمت کارهایی که من انجام می دادم چه بوده؟

نتیجه

خداوند همه علوم را به پیامبرانش نداده بلکه به هر یک بر اساس ماموریت و تکلیفی که در آن مقطع زمانی خویش داشتند، آن مقدار که لازم بوده تا رسالت خویش را به سرانجام برسانند عطا کرده. در مورد این دو پیامبر الهی نیز همین طور بوده اینها دو پیغمبر الهی بودند با دو مأموریت مجزا. یکی مأموریت تشریعی داشت یکی مأموریت تکوینی پس علم یکی از آنها نسبت به یک موضوع خاص سبب برتری او نسبت به دیگری نیست.

فرآوری: جعفری         

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی، موجود در سایت رادیو معارف

مطالب مرتبط:

شباهت امام عصر(عج) به حضرت موسی(ع)

دیدار با خداوند

چرا حضرت موسی علیه السلام از معجزه خودش ترسید؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.