تبیان، دستیار زندگی
مادرم عینا همان کارهایی را با عروسش میکند که قوم شوهر با خودش. اصلا من هیچ بی ادبی از همسرم ندیده ام و اساسا خانمم بسیار کم حرف است ودر عوض خانواده خودم پر حرف . من پسر بزرگ خانواده هستم و سعی دارم اختلافاتی که در بین خانواده بوده دیگر پیش نیاید......
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عروس بدجنس، مادرشوهر خطرناک


مادرم عینا همان کارهایی را با عروسش میکند که قوم شوهر با خودش. اصلا من هیچ بی ادبی از همسرم ندیده ام و اساسا خانمم بسیار کم حرف است ودر عوض خانواده خودم پر حرف . من پسر بزرگ خانواده هستم و سعی دارم اختلافاتی که در بین خانواده بوده دیگر پیش نیاید......

مادرشوهر

شاید مشکلم تکراری باشد همان دعوای مادر شوهر وعروس است مادرم عینا همان کارهایی را با عروسش میکند که قوم شوهر با خودش. اصلا من هیچ بی ادبی از همسرم ندیده ام و اساسا خانمم بسیار کم حرف است ودر عوض خانواده خودم پر حرف . من پسر بزرگ خانواده هستم و سعی دارم اختلافاتی که در بین خانواده بوده دیگر پیش نیاید متاسفانه مادرم برادر وخواهرانم را که همگی بالای سی سال دارند را به دلایل مختلف با من دشمن میکند و اختلاف ودرگیری بوجود می اورد اینها حدس نیست مدتهاست که روال به این صورت است به خانواده همسرم توهین میکند انها را بی سروپا و خود را شهری متمدن میداند. از سویی با وجودی که من بیماری قلبی دارم ملاحظه ای نمیکند و در مقام مقایسه بر میاید و خود را بیمارتر میداند ظاهر مادرم را که ببینید باور نمی کنید اما ...

چند سال پیش پدر بد خلقم که حالا فوت کرده مادرم را طلاق داد اما من برای جلب نظر مادرم به سمت خود با سعی در راضی کردن دیگر ورثه برایش اپارتمانی بزرگ در نقطه خوب شهر خریداری کردم و بدو هدیه دادم اما باز هم فایده نداشت. الان مدتهاست که مرا نیز متلک باران میکند اصلا از کودکی هم ما را در مقابل دیگران تحقیر میکرد ولی حالا که دیگر قابل تحمل نیست گاهی فاصله میگیرم تا کمتر بشنوم امابه نوعی دیگر رفتارش را ادامه میدهد شک دارم اصلا علاقه داشته باشد خواهشمندم راه نشان دهید وتوصیه های تکراری ندهید.البته وقتی اکسیر عشق و محبت را به این خدمات طاقت فرسای طولانی اضافه کنیم، درخواهیم یافت که هیچ نوع سپاس گزاری، آن خدمات شایان را جبران نمی کند. چاره ای نیست جز این که بر اساس معرفت عمیق، همواره خود را مدیون و مرهون والدین بدانیم و به حکم معرفت، رابطه تکریم آمیز و پراحترام را با والدین حفظ کنیم. قرآن نیز در پی القای همین مطلب می فرماید:

وَ وَصَّیْنَا اْلإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلی وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیرُ. (لقمان: 14)

به انسان درباره والدینش سفارش کردیم. مادرش به او باردار شد، سستی بر روی سستی، و از شیر بازگرفتنش در دو سال است که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت به سوی من است.

قطعا همه ما می دانیم  که هر کاری در مقابل تلاش های طاقت فرسای مادر و پدر اندک است. معرفت پایه سپاس گزاری است. این آیه، با یادآوری تلاش ها و سستی های دوران بارداری و شیردهی مادر، این معرفت را برمی انگیزاند و به شکرگزاری خدا و پدر و مادر دستور می دهد. در اینجا نیز بی هیچ واسطه و شرطی، شکر از خدا و از پدر و مادر با یک دستور، کلمه امری «أُشْکُر» طلب شده است که خود تأکید دیگری است بر جایگاه والدین در قرآن. هیچ شأنی و مقامی در قرآن چنین منزلتی را ندارد، نه پرهیزکاران، نه راست گویان.

هیچ مقامی جز پدر و مادر شایستگی هم نشینی در کنار نام خدا و قدردانی و اطاعت و احسانی در کنار نام خدا هم پایه او را ندارند.پس با این اوصاف می بینید که با توجه به مقام و شانی که پدر و مادر در جایگاه الهی دارند، بی توجهی و یا زیر پا گذاشتن حرمت والدین امری بسیار نکوهیده است حتی اگر در ظاهر والدین نسبت به ما بی توجهی کنند

با این مقدمه  به بررسی مشکل این برادر گرامی می پردازیم:

برادر گرامی هر بدرفتاری که با شما صورت گیرد در هر حال این خانم مادرتان است و جدا از زحماتی که ایشان در کودکی برای تان متحمل شده است(خصوصا که به نظر پدرتان رفتار خوبی با وی نداشته است)؛ شما از لحاظ شرعی در قبال ایشان مسئول هستید.خوب درک میکنم که آزارهای مادرتان (که البته ریشه در بی مهری هایی است که خودش در گذشته دیده است) شما را به ستوه آورده است ولی تصور می کنم جز تحمل چاره ای ندارید احتمالا چون رفتار شما با همسرتان خوب است ایشان گذشته خود را در نظرآورده و لذا حسادت ایشان اوج می گیرد.

هیچ مقامی جز پدر و مادر شایستگی هم نشینی در کنار نام خدا و قدردانی و اطاعت و احسانی در کنار نام خدا هم پایه او را ندارند. توصیه می کنم وقتی مادرتان شروع به آزار و اذیت می کند گذشته ایشان را به خاطر اورید. یاد اذیتها و آزارهایی که خانواده پدرتان به ایشان وارد آورده اند باشید و درک کنید که گذشته سخت ایشان تا حدی باعث شده تا با عروس خانواده قدری نامهربان شوند  تا از این طریق بتوانید راحت تر با این وضعیت کنار بیایید. قطعا یک عمر مورد آزار و بی مهری قرار گرفتن تبعات جدی دارد. شاید اگر خود شما و همسرتان هم جای مادرتان بودید همین گونه واکنش می دادید.

در گام بعدی توصیه می کنم رفت و آمد خانوادگی تان  را محدود کنید. حتی اگر لازم بود همسرتان را همراه خود نبرید جز در مواقع ضرورت ولی خودتان هرگز از مادرتان غافل نشوید و علی رغم همه بدرفتاری هایشان شما حرمت ایشان را حفظ کنید.البته حتما همسرتان را رغیب کنید که در همین ملاقاتهای اندک و برنامه ریزی شده حداکثر توجه و ارتباط مثبت را با مادرتان برقرار کند قطعا محبت می تواند مانع هر اختلاف و مشکلات ارتباطی شود.در برابر بدرفتاری های مادرتان نسبت به همسرتان، از وی دلجویی کنید و سعی کنید و  با بذل توجه و محبت بیشتر به همسرتان شرایط را طوری مهیا کنید تا همسرتان حداقل آسیب را ببیند.

توجه کنید هیچ یک از ما نمی توانیم رفتار اطرافیان خود را تغییر دهیم فقط می توانیم با کنترل و یا تغییر برخی جنبه های رفتار خود شرایط را طوری مهیا  کنیم که حداقل آسیب را به خودمان و خانواده مان وارد آوریم.

مریم عطاریان

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

چرا برخی زوج ها ،درمانده می شوند؟

همسری با مهارت های لازم

نابینا و ناشنوا شوید

یادگیری شنا در زندگی زناشویی

فرمولی برای حل اختلاف در خانه

اصولی برای زندگی زناشویی

نخستین وظیفه بعد از ازدواج

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.