تبیان، دستیار زندگی
همة ما با انسانهایی برخورد كرده ایم كه علی رغم آنكه در محیط كاملاً یكسانی زندگی می كنند اما درك و تفسیر متفاوتی از آن محیط دارند و در نتیجه واكنش آنها نیز با یكدیگر كاملاً متفاوت است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حال خوب من، حال خوب تو


همة ما با انسانهایی برخورد كرده ایم كه علی رغم آنكه در محیط كاملاً یكسانی زندگی می كنند اما درك و تفسیر متفاوتی از آن  محیط دارند و در نتیجه واكنش آنها نیز  با یكدیگر كاملاً متفاوت است. جهت بررسی بیشتر این موضوع در مطلب پیش رو به دلایل روانشناختی این تفاوت می پردازیم.

محیط

با نگاهی گذرا به علوم مختلف در می یابیم كه دیدگاهی با نام نظریة میدانی در علم فیزیك وجود دارد ،‌دیدگاه كلی كه برای نخستین بار توسط روان شناسانی با نگرش گشتالتی در مسائل رفتاری به كار گرفته شد این دسته از روان شناسان معتقد بودند كه یك میدان، یك نظام دارای ارتباط درونی و پویا است كه هر بخش از آن در بخش دیگرش اثر می گذارد ، مهمترین ویژگی آن این است كه هیچ عنصری در آن جدا از بقیة عناصر میدان نیست.

در این دیدگاه مفهوم میدان در سطوح مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان مثال محیط ادراك شده از سوی یك فرد به منزلة یك میدان است، خودِ مردم هم یك نظام دارای ارتباط درونی وپویا محسوب می شوند و محیط زندگی یك میدان است. گشتالتیها معتقد بودند ، هر اتفاقی كه برای فرد می افتد ،‌همة پدیده های اطراف او را تحت تأثیر خود قرار می دهد، به عنوان مثال وقتی شخصی مبتلا به ناراحتی معده است یا از دندان درد رنج می برد ، تمام دنیای پیرامون او با آنچه پیش از این ادراك می كرده متفاوت خواهد بود. – به همین قیاس وقتی شاد و خوشحال است و از چیزی لذت می برد ، این نگرش و احساس تمام دنیای پیرامونش را فرا می گیرد. آنچه كه در این میان اثر چشمگیری دارد كلیت محیط است نه تك تك اجزاء تشكیل دهندة آن .

محیط ادراك شده از سوی یك فرد به منزلة یك میدان است ، خودِ مردم هم یك نظام دارای ارتباط درونی وپویا محسوب می شوند و محیط زندگی یك میدان است

"لوین" یكی از همین دسته روان شناسان است كه نظریة میدانی را به كار می گیرد و بر اساس آن نظریه ای دربارة انگیزش انسان به وجود می آورد. به اعتقاد "لوین "رفتار انسان درهر زمان خاص توسط كل واقعیت های روان شناختی كه در آن زمان تجربه می كند، معین می شود. با این توصیف هر پدیده كه بر رفتار اثر می گذارد یك واقعیت روان شناختی محسوب می شود.گرسنگی ،خاطره ای از یك رویداد گذشته ، رفتن به یك مهمانی ، بودن در یك مكان فیزیكی معین مثل یك رستوران ، همه و همه در ذهن تداعی می شوند اینها واقعیت های روان شناختی هستند كه فضای زندگی فرد را می سازند،‌بعضی از اینها بر رفتار شخص اثر مثبت دارند و بعضی از آن ها آثار منفی از خود به جای می گذارند.

ولی آنچه مهم است ، كلیت این رویدادهاست كه در هر لحظة معین بر رفتار مۆثر است ، "لوین" می گوید فقط آن دسته از رویدادهایی كه هشیارانه و آگاهانه تجربه می‌شوند ، قادر هستند بر رفتار فرد اثر بگذارند. پس قبل از آن كه هر رویدادی بر رفتار فعلی افراد مۆثر واقع شود ،‌اول باید آن را به یادآورد و هشیارانه آن را تجربه نمود. تغییر در هر یك از واقعیت های روان شناختی به تمامی فضای زندگی فرد اثر می گذارد واز آنجائی كه علت های رفتار مرتب، تغییر پیدا می كند، انسان در یك میدان تأثیرِ دائماً در حال تغییر زندگی می كند و تغییر در هر یك از آن بخش ها بر بخشهای دیگر اثر می گذارد. این چیزی است كه به آن نظریة میدانی در روان شناسی می گویند. ما در یك محیط فیزیكی و جغرافیایی واحدی زندگی می كنیم ولی آنچه كه رفتار ما را معین می كند لزوماً محیط جغرافیایی ما نیست، بلكه هشیاری و واقعیت های ذهنی یعنی باورها ، ارزش ها ،‌نیازها و نگرش های ما در آنچه تجربه می كنیم اثر می گذارد و رفتار ما را معین می كند. ما آگاهانه بر این واقعیت های ذهنی دخل و تصرف می كنیم و از خلال این دستكاری ها رفتار ما شكل می گیرد. همة ما با انسانهایی برخورد كرده ایم كه علی رغم آنكه در محیط كاملاً یكسانی زندگی می كنند اما درك و تفسیر متفاوتی از آن  محیط دارند و در نتیجه واكنش آنها هم با یكدیگر كاملاً متفاوت است.

ما در یك محیط فیزیكی و جغرافیایی واحدی زندگی می كنیم ولی آنچه كه رفتارما را معین می كند لزوماً محیط جغرافیایی ما نیست، بلكه هشیاری و واقعیت های ذهنی یعنی باورها ، ارزش ها ،‌نیازها و نگرش های ما در آنچه تجربه می كنیم اثر می گذارد و رفتار ما را معین می كند

از سوی دیگر روان شناسان بوم شناخت هم به عوامل مختلف محیطی در شكل گیری رفتار باور دارند. خانه ، مدرسه ، دانشگاه، اداره و ... محیط هایی هستند كه فرد در آنجا زندگی می كند و تعاملات مستقیمی را با والدین، دوستان، معلمان و همسالان برقرار می كند. قطعاً فرد دریافت كننده منفعل تجارب نیست بلكه در تعامل دو جانبه با دیگران قرار دارد.

از سوی دیگر هر كدام از این گزینه ها هم با هم ارتباطاتی دارند. همین طور نظام گسترده تری مشتمل بر فرهنگ، ایدئولوژی و نگرش ها در جامعه وجود دارد كه بر روی فرد اثر می گذارد ، همة این ها به عنوان عناصر تشكیل دهنده محیط بر نظام تعاملات فرد اثر می گذارد و در پی آن نقش فرد در جامعه را شكل می دهد.

این همه عوامل بر روی هم و به دلیل تعاملات وسیعی كه با هم دارند بر روی سبك زندگی فرد اثر می گذارند و به زندگی اجتماعی افراد جهت می دهند. به این لحاظ ، زندگی فردی از زندگی اجتماعی مجزا نیست و به قول فارابی برای رسیدن به مدینه فاضله نباید فرد را جدا از جمع توصیف كرد ، زیرا بافت و محیط زندگی در شكل گیری سبك زندگی ، نگرش فرد و رسیدن فرد به زندگی ایده آل مۆثر است.

دکتر حمیرا آزادمنش

بخش محیط خانه تبیان