جا خالی دادن از مسئولیت
احساس مسئولیت در هر دوره ای از زندگی انسان ها متفاوت است. برخی افراد از دوران کودکی از مسئولیت فرار میکنند ولی برخی افراد در همان دوران مسئولیت پذیر هستند.
به راستی واقعیت چیست آیا مسئولیت پذیری در افراد ژنتیکی وارثی است آیا انسان ها در پذیرش مسئولیت از خود اختیاری ندارند؟
واقعیت آن است برخی از افراد بی مسئولیت از دوران کودکی یاد نگرفته اند که کارهای خود را ،خود وبا تحمل ریسک و اشتباه انجام دهند ترس از انجام اشتباه در کارها یا ترس از یاد گرفتن وقبول مسئولیت آنان را در جوانی و بزرگسالی نیز دچار بی ثباتی وسردرگمی در پذیرش مسئولیت ساخته است.
انسان ها در دوران کودکی و نوجوانی از خانواده و جامعه خود یاد می گیرند که چگونه کارها را سامان دهند وچگونه از پس سختی ها وآشفتگی های زندگی بر بیایند .
نقش تربیتی والدین چه در بیان وچه در عمل به طور موثری فرزندان را در مسیر پذیرش مسئولیت قرار می دهد.
احساس اعتماد و امنیت از جانب خانواده به فرزندان و پذیرش خطا واشتباه آنان در مسیر خودکفایی ،نیرو وامید ونوآوری را در آنان شکل می دهد .الگوهای رفتاری پدر و مادر در خانواده ودر جایگاه های متفاوتشان در زندگی درس آموزی برای کودکان است ،آنها زود الگو ونمونه ها را در ذهن نگه می دارند وسعی در تبعیت از آنها دارند .
بنابراین حس پذیرش مسئولیت در انسان ها از دوران کودکی وبا آموزش ها ی سمعی وبصری و الهام گیری از محیط شکل می گیرد .
انسان ها در دوران کودکی و نوجوانی از خانواده و جامعه خود یاد می گیرند که چگونه کارها را سامان دهند وچگونه از پس سختی ها وآشفتگی های زندگی بر بیایند.
در ابتدا کودکان نیاز دارند تا راجع به پذیرش مسئولیت در حیطه زندگی کوچک خود حمایت و راهنمایی بزرگتر ها را همراه با تشویق و تحسین همراه داشته باشند .
احساس مسئولیت در هر دوره ای از زندگی انسان ها متفاوت است. برخی از دوران کودکی از مسئولیت فرار میکنند ولی برخی افراد در همان دوران مسئولیت پذیر هستند. ولی واقعیت آن است برخی از افراد بی مسئولیت از دوران کودکی یاد نگرفته اند که کارهای خود را ،خود وبا تحمل ریسک و اشتباه انجام دهند ترس از انجام اشتباه در کارها یا ترس از یاد گرفتن وقبول مسئولیت انان را در جوانی و بزرگسالی نیز دچار بی ثباتی وسردرگمی در پذیرش مسئولیت می سازد.
نکته مهم آن است که مسئولیت های کوچک که برای کودکان بزرگ ومهم است به آنان یاد می دهد که در بخشی از زندگی خود ملزم به رعایت اصول و قواعدی برای ادامه برنامه زندگی خود هستند ، اینجاست که آنها در دوران جوانی با استفاده از تجربیات دوران کودکی ونوجوانی سعی در اداره مسئولیت های خطیر وبزرگ زندگی را دارند واز شکست ها نمی ترسند و اشتباهات را دوباره تکرار نمی کنند .
نقش جامعه ومحیط پیرامون افراد در پذیرش این مسئولیت ها کمتر از خانواده نیست ،مدارس در دوران ابتدایی، راهنمایی ودبیرستان با گذاشتن اموری مهم بر عهده دانش آموزان ،انجام کارهای گروهی و تعمیر یا ساخت ابزاریا هدایت وایجاد گروه ... مانند سرگروهی دانش آموزان قوی برای دانش آموزان ضعیف تر یا سپردن مسئولیت بخشی از مراسم ها به تعدادی از دانش آموزان... ،با راهنمایی وکنار دانش آموزان بودن آنها را در مسیر مسئولیت پذیری آماده می سازند .
اما سوال مهم واساسی آن است که چرا در برخی از جوامع وخانواده ها حس مسئولیت پذیری در افراد کم وناچیز ودر برخی مهم وچشم گیر است تا آنجا که میانگین سنی پست هاومشاغل مهم پیر و سالخورده است در حالی که در برخی جوامع دیگر سن مسئولیت پذیری افراد جوان بوده وجامعه از نیروی جوان وشاداب ومسئولیت پذیر برخوردار است ؟
ف-فردوسی
بخش خانواده ایرانی تبیان