تبیان، دستیار زندگی
در تمام جنگها، سرداران فاتح، جان و مال و ناموس شكست خوردگان را بر خود حلال مى دانستند، و هر چه مى خواستند با مردم شكست خورده انجام مى دادند، امّا امیرمومنان علیه السلام مردم بصره را عفو كرد، و زشتیها و خشونتهاى آنان را نادیده انگاشت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از حقوق بشر علوی تا حقوق بشر غربی

غزه

برای آنان كه مختصر اطلاعی از اسلام و تاریخ آن دارند روشن است كه بحث حقوق بشر از منظر اسلام صرفاً یك بحث انفعالی و تطبیقی نیست و ما امروز از آن جهت به این بحث كشانده نشده ایم كه در برابر اندیشه های حقوقی و سیاسی غرب تفكر مشابهی را به نام اسلام مطرح نمائیم و یا صرفاً در مقایسه دو دیدگاه خود را از عقب ماندگی تبرئه نمائیم.

بلکه اصولی چون كرامت انسان، آزادی، مساوات، برخورداری از امنیت و دفاع مشروع، تامین اجتماعی، تعلیم و تربیت، نفی اكراه و اجبار، حمایت از حقوق زن و كودك و محرومات جامعه، احترام به مالكیت و دیگر مفاهیم حقوق طبیعی و فطری و قراردادی انسان، از مفاهیم و مقوله های حقوقی و سیاسی آشنا در فقه و تاریخ اسلام می باشد.

حقوق بشرِ پیامبر رحمت

مطالعه آموزه های حقوق بشر در صدر اسلام و در دوران زندگی پیامبر گرامی اسلام در حقیقت نشانگر یك انقلاب سیاسی و ارزشی در زمینه مسائل حقوق بشر می باشد. احترامی كه پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان برترین شخصیت الهی تاریخ بشریت برای آحاد انسان ها، از هر عقیده و رنگ و طبقه اجتماعی قائل بود بی نظیر است‌.

وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر جنازه یك یهودی از جا بلند می شود و با قبول پیوستن یهودیان و مسیحیان به جامعه اسلامی، وحدت ملی را پایه ریزی می كند و زنده به گور كردن دختران را به عنوان یكی از زشت ترین صورت های تحقیر بشر مورد تقبیح قرار می دهد و یاران خود را به آزادگی و اظهارنظر حتی در برابر نقطه نظرات خود تشویق می كند، و نشستن ساده و بدون نشانه در حلقه مردم را بر تكیه زدن بر اریكه قدرت آن هم در جایگاه شخصیت اول یک امپراطوری عظیم، ترجیح می دهد، تصویری از تعالی حقوق بشر را در تاریخ تاریك و سراسر ستم عصر خود ترسیم می كند.

یاران پیامبر صلی الله علیه و آله نیز كه تربیت شده این مكتب بودند هر كدام الگویی از این تصور و تصویر بودند اما در این میان امیرمومنان علی علیه السلام بیش از هر شخصیت اسلامی دیگر در این زمینه سختگیر و روشنگر بود.

از آنجا كه جز اختصار در كلام راه دیگری وجود ندارد كافی است به فرازهایی از رفتار سیاسی اجتماعی آن امام همام در برخورد با دشمن خود توجه شود.

در تمام جنگ ها، سرداران فاتح، جان و مال و ناموس شكست خوردگان را بر خود حلال مى دانستند، و هر چه مى خواستند با مردم شكست خورده انجام مى دادند، امّا امام على علیه السلام مردم بصره را عفو كرد، و زشتى ها و خشونت هاى آنان را نادیده انگاشت

آداب علوی در جنگ با بیگانه

امام على علیه السلام در آغاز جنگ به سربازان خود رهنمود مى داد كه:

«جنگ با دشمن را آغاز نكنید تا آنها شروع كنند، زیرا خداوند را سپاس كه حجّت با شماست، و آغازگر جنگ نبودن تا آن كه دشمن به جنگ روى آورد، نیز حجّت دیگر بر حقّانیت شما خواهد بود، اگر به اذن خدا شكست خوردند و گریختند، آن كس را كه پُشت كرده مكُشید، و آن را كه دفاع نمى تواند آسیب نرسانید، و مجروحان را نكشید و به زنان آزار نرسانید.» (1)

رعایت حقوق زنان دشمن

در عصر امام على علیه السلام، بسیارى از سربازان، و فرماندهان نظامى، زنان خود را در جنگ ها همراه مى بُردند، كه پس از شكست از اسیران جنگى به شمار مى آمدند. امیر مومنان علیه السلام نسبت به زنان دشمن شكست خورده، كمال احترام را مى گذاشت و حقوق آنها را رعایت مى كرد.

ایشان در آغاز جنگ صفّین به لشكریان خود فرمود:

«زنان را با آزار دادن تحریك نكنید هرچند آبروى شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند، كه آنان در نیروى بدنى و روانى و اندیشه كم توانند، در روزگارى كه زنان مشرك بودند مأمور بودیم دست از آزارشان برداریم، و در جاهلیّت اگر مردى با سنگ یا چوب دستى به زنى حمله مى كرد، او و فرزندانش را سرزنش مى كردند.» (2)

عفو دشمنِ شكست خورده

پس از جنگ جمل و فرار مردم بصره، حضرت امیرالمومنین علیه السلام عفو عمومى اعلام كرد، در صورتى كه در تمام جنگ ها، سرداران فاتح، جان و مال و ناموس شكست خوردگان را بر خود حلال مى دانستند، و هر چه مى خواستند با مردم شكست خورده انجام مى دادند، امّا امام على علیه السلام مردم بصره را عفو كرد، و زشتى ها و خشونت هاى آنان را نادیده انگاشت. البتّه در نامه اى هشدار دهنده آنان را از هرگونه قانون شكنى دوباره پرهیز داد:

امام علی

«شما از پیمان شكستن، و دشمنى آشكارا با من آگاهید، با این همه جرم شما را عفو كردم، و شمشیر از فراریان برداشتم، و استقبال كنندگان را پذیرفتم، و از گناه شما چشم پوشیدم، اگر هم اكنون كارهاى ناروا، و اندیشه هاى نابخردانه، شما را به مخالفت و دشمنى با من بكشاند، سپاه من آماده، و پا در ركابند و اگر مرا به حركت دوباره مجبور كنید، حمله اى بر شما روا دارم كه جنگ جمل در برابر آن بسیار كوچك باشد، با اینكه به ارزش هاى فرمانبردارانتان آگاهم، و حق نصیحت كنندگان شما را مى شناسم، و هرگز براى شخص متّهمى، به انسان نیكوكارى تجاوز روا نمى دارم، و هرگز پیمان وفاداران را نخواهم شكست.»(3)

پس از بازگشت آرامش به شهر بصره، امیرالمومنین علیه السلام، عبداللّه بن عبّاس را فرماندار آن سامان قرار داد و خود به كوفه بازگشت. اما به آن حضرت گزارش دادند كه ابن عبّاس با مردم شكست خورده ی بصره به خوبى رفتار نمى كند.

امام علی علیه السلام فورا نامه 18 نهج البلاغه را این گونه به ابن عبّاس نوشت:

«... بدان كه بصره امروز جایگاه شیطان، و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نیكى رفتار كن، و گره وحشت را از دل هاى آنان بگشاى، بد رفتارى تو را با قبیله بنى تمیم و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا بنى تمیم مردانى نیرومندند كه هرگاه دلاورى از آنها غروب كرد، سلحشور دیگرى جاى آن درخشید، و در نبرد، در جاهلیّت و اسلام، كسى از آنها پیشى نگرفت...، پس مدارا كن اى ابوالعباس!...» (4)

عدالت حتی با دشمن

در جنگ جمل، وقتى مردم بصره، شكست خوردند و پا به فرار گذاشتند، سربازان اسلام آنها را تعقیب مى كردند، در این جنگ و گریز، زنى حامله از اهالى بصره، وحشت زده مى دوید، كه به سختى بر زمین خورد و او و بچه سقط شده اش مردند.

وقتى این منظره رقّت بار را به امام على علیه السلام اطّلاع دادند، بسیار ناراحت شد، دستور داد كه شوهر آن خانم را بیاورند. وقتى مرد حاضر شد، امام علیه السلام از شاهدان واقعه پرسید:

كدامیك زودتر جان سپردند، مادر یا فرزند؟

جواب دادند: فرزند زودتر مرد.

امام این دستور را صادر فرمود:

دو ثلث دیه فرزند، و نصف دیه زن را به شوهر بدهند و یك ثلث دیه فرزند و نصف دیه زن را به خویشاوندان او بپردازند.(5)

مطالعه آموزه های حقوق بشر در صدر اسلام و در دوران زندگی پیامبر گرامی اسلام در حقیقت نشانگر یك انقلاب سیاسی و ارزشی در زمینه مسائل حقوق بشر می باشد. احترامی كه پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان برترین شخصیت الهی تاریخ بشریت برای آحاد انسان ها، از هر عقیده و رنگ و طبقه اجتماعی قائل بود بی نظیر است‌

با اینكه مردم بصره شورش كردند، و 500 تن از یاران امام على علیه السلام را قبل از آغاز جنگ كشتند، و با امام جنگیدند، و هم اكنون شكست خوردند، در صورتى كه براى ملّت شكست خورده در تمام جنگ ها حق و حقوق و اختیارى قائل نیستند، امّا امیرالمومنین علیه السلام كه الگوى كامل بشریت است، حقوق دشمن خود را نیز مى پردازد، و از حادثه یاد شده، اندوهناك مى شود.

سوالی مهم از مدعیان حقوق بشر

حال که پس از گذشت قرن ها هنوز هم ندای عدالت علوی - حتی با دشمن خویش - در تاریخ بشر طنین انداز است، این سوال مطرح می شود که حقوق بشر حقیقی کدام است؟! منش الهیِ علوی یا روش شیطانیِ غربی؟! آیا سیره امیر شیعه که برخاسته از نظام توحیدی اسلام می باشد حقوق بشر حقیقی است؛ یا آنچه که استعمار غرب با استناد به آن، کشتار وحشیانه مردان و زنان و کودکان بی گناه در عراق و سوریه و افغانستان و فلسطین و سایر سرزمین های این کره ی خاکی را موجّه دانسته و با حمایت خود از عمله های صلیب و صهیون، همچون وهابیت پلید، و در جامگان زشت و زننده ای چون طالبان، القاعده، داعش، جبهة النصرة، بوکو حرام، و ... ماهیت شیطانی خویش را به نمایش گذاشته، و سعی در خدشه دار نمودن چهره زیبای اسلام ناب محمدی و علوی دارد؟!

امروز، حنجره تاریخ است که این سوال را از مدعیان حقوق بشر عصر حاضر می پرسد، ولی پاسخی درخور نمی شنود؟

به امید روزی که با بیداری وجدان های خفته انسانی در اقطار این عالم، عطر دلنشین رأفت علوی به دستان یداللّهی فرزند برومندش - عجل الله فرجه- در جهان فراگیر گردد.

پی نوشت:

1) سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 14؛ طبرى شافعی، تاریخ ج 3 ص 82؛ نصر بن مزاحم، صفین ص 203؛ كلینى، فروع كافى ج 5 صص 38 و 12 و 33 و 38 و 41؛ مسعودى، مروج الذهب ج 2 صص 361 و 362 و 410؛ ابن اعثم كوفى، الفتوح ج 3 ص 44.

2) همان.

3) سید رضی، نهج البلاغه، نامه 29؛ ابن هلال ثقفى، الغارات ج 2 صص 373 و 412؛ ابن راوندى، منهاج البراعة ج 3 ص 69؛ مجلسى، بحارالانوار ج 33 ص 496 ح 701؛ بلاذرى، انساب الاشراف ج 2 صص 430 و 429؛ زمخشرى معتزلى، ربیع الابرار ج 3 ص 385 ح 108 ب 51.

4) سید رضی، نهج البلاغه، نامه 18؛ ابوهلال عسكرى، صناعتین ص 277؛ باقلانى، اعجاز القرآن ج 1 ص 103؛ سید یمانى، طراز ج 1 صص 219 و412 ؛ بلاذرى، انساب الاشراف ج 2 ص 158 ح 171؛ نصر بن مزاحم، صفین ص 105؛ مجلسى، بحارالانوار ج 33 ص 492 ح 699؛ وزیر ابى سعد آبى، نثرالدّر ج 1 ص 323.

5) شیخ طوسی، تهذیب الاحكام، ج 8؛ كلینى، فروع كافى، ص 354.

ابوالفضل صالح صدر             

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

تاریخچه حقوق بشر در اسلام، عباسعلی عمید زنجانی.

الگوهاى رفتارى امام على علیه السّلام، جلد دهم، محمّد دشتى.

مطالب مرتبط:

محبّت با چه کسی؟ شدّت با چه کسی؟

تمام مسلمانان در جبهه ای متّحد

بصیرت و دین شناسی، دو مشعل فروزان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.