تبیان، دستیار زندگی
روایات آمده است که در دوره آخرالزّمان چون مردان قاطعیّت دینی ندارند، توسط زن و بچّه خود جهنّمی می شوند. زیرا آنها طالب تشریفات و تجمّلات دنیوی هستند و مرد مجبور است از راه گناه تأمین نماید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گناهانی که فقط به خاطر تعارف مرتکب می شویم!


افرادی که قصد سیر و سلوک دارند، باید در مقابل گناه با قاطعیّت برخورد کنند و بدانند که از مهارهای بزرگ شیطان درون و شیطان برون، رودربایستی است که بسیاری از مردم را دچار ذلت و بدبختی کرده و می‌کند.


خجالت کشیدن

اراده فولادی و قاطعیّت در کلام، دو ابزار مهم و اساسی برای پیشرفت اهداف انبیاء الهی «سلام الله علیهم» به شمار می‌رود و قرآن کریم اشارات فراوانی بر استفاده پیامبران «سلام الله علیهم» از این دو ابزار دارد. مثلاً حضرت ابراهیم «سلام الله علیه» در حالی که نسبت به مردم رئوف و مهربان است، امّا با قاطعیّت خاصّی به آنان می‌گوید:

«أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ‌ فَلا تَعْقِلُون» [1]

و نیز رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» هنگامی که مشاهده‌ می‌کند مشرکین سخن حق را نمی‌پذیرند، قاطعانه خطاب به آنان می‌گوید:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏، قُلْ یا أَیُّهَا الْكافِرُونَ، لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ ، وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ، وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُد،لَكُمْ دینُكُمْ وَ لِیَ دینِ [2]»

سیر در سیره پیامبر گرامی «صلی الله علیه و آله و سلم» نمونه‌های فراوانی از قاطعیّت آن حضرت در برابر مشرکین را نمایان می‌سازد. هنگامی که سران عرب دریافتند رسالت آن نبیّ گرامی، تهدیدی برای منافع آنان محسوب می‌گردد، به او پیغام دادند که اگر زن می‌خواهی، بهترین زنان عرب را به عقد تو در می‌آوریم. اگر طالب ریاست هستی، ریاست تو را بر اعراب تأیید می‌کنیم. اگر خواهان ثروت هستی،‌ اموال بی‌نظیری در اختیار تو می‌گذاریم، فقط از داعیه خود دست بردار.

پیامبر گرامی «صلی الله علیه و آله و سلم» در پاسخ به مشرکین فرمودند: اگر خورشید را در یک دست و ماه را در دست دیگر من قرار دهید، دست از رسالت خود بر نمی‌دارم. [3] هرکس طالب سعادت دنیا و آخرت است، باید بگوید: «لااله‌الاالله». و با همین قاطعیّت پس از تحمّل آن مصائب کمرشکن، بر مشرکین مسلّط شد و با عزّت و سربلندی مکّه را فتح نمود.

قاطعیّت در گفتار در سیره اهل بیت عصمت و طهارت«سلام الله علیهم»نیز نقش برجسته‌ای دارد. ائمّه اطهار«سلام الله علیهم» در برابر غاصبان و حاکمان جور، از بیان کلام حق باکی نداشتند و همواره به بیان اصول اسلام و تشیّع و افشاگری ظلم ظالمان می‌پرداختند.

بیان جملات «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا» [4] و «ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ یَا ابْنَ مَرْجَانَة» [5]توسّط حضرت زینب«سلام الله علیها» در مجلس ابن زیاد، و یا گفتن جمله «أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاء» [6]در مجلس یزید که کاخ ظلم بنی‌امیّه را لرزانید، حاکی از قاطعیّت زینب مظلومه«سلام الله علیها» در گفتار است که از پدر، مادر و برادران خود آموخته بود.

به پدری در اداره پیشنهاد رشوه می شود، شیطان می آید و رفاه و آینده بچه هایش را با این پول حرام برایش به بهترین صورت ها تزیین می کند، لقمه حرام را که بچه خورد می شود دزد و قاچاقچی، آخر عمر هم باید بیفتد دنبال وثیقه و پول نزول تا از زندان ها آزادش کند

در هر امری قاطعیّت در کلام، لازم است و قطعاً پیروزی در برنامه‌ها و پیشرفت در امور، بدون قاطعیّت در گفتار میسّر نخواهد شد. حتّی در آموزه‌های قرآن و عترت«سلام الله علیهم»در بحث امر به معروف و نهی از منکر، از واژه‌های «امر» و «نهی» استفاده کرده‌اند. یعنی انجام این عبادت با فضیلت باید آمرانه باشد و تواضع در مقابل گناهکار، صحیح نیست. البته در امر به معروف و نهی از منکر، قاطعیّت در کلام باید با تلطّف و مهربانی و نیز اقامه دلیل همراه باشد و پرخاشگری در مرتبه اوّل، تا آنجا که به قاطعیّت در کلام ضربه نزند، به‌جا است.

افرادی که قصد سیر و سلوک دارند، باید در مقابل گناه با قاطعیّت برخورد کنند و بدانند که از مهارهای بزرگ شیطان درون و شیطان برون، رودربایستی است که بسیاری از مردم را دچار ذلت و بدبختی کرده و می‌کند.

سالک باید در مقابل شیاطین درون و برون، شیاطین انسی و جنّی، نفس امّاره و هوا و هوس، از خود قاطعیّت نشان دهد. در روایات آمده است که در دوره آخرالزّمان چون مردان قاطعیّت دینی ندارند، توسط زن و بچّه خود جهنّمی می‌شوند. زیرا آنها طالب تشریفات و تجمّلات دنیوی هستند و مرد مجبور است از راه گناه تأمین نماید.

امیرالمۆمنین«سلام الله علیه» در روایتی می‌فرمایند: شقی‌ترینِ افراد کسی است که دین خود را به دنیای دیگران بفروشد.«أَشْقَی النَّاسِ مَنْ بَاعَ دِینَهُ بِدُنْیَا غَیْرِه» [7]

کسی که در اثر عدم قاطعیّت در گفتار و ضعف اراده، مجبور می‌شود همه خواسته‌های دنیوی خانواده و اطرافیان خود را تأمین کند، با توجّه به اینکه تقاضای تجمّلات و زر و زیور دنیا حدّ یقف ندارد و روز به روز بیشتر می‌شود، به کسب روزی از راه حرام روی خواهد آورد و نهایتاً باید به خاطر تأمین دنیای دیگران وارد جهنّم شود.

در روایات آمده است که در دوره آخرالزّمان چون مردان قاطعیّت دینی ندارند، توسط زن و بچّه خود جهنّمی می‌شوند. زیرا آنها طالب تشریفات و تجمّلات دنیوی هستند و مرد مجبور است از راه گناه تأمین نماید

نتیجه اینکه همانطور که اراده قوی ابزاری مهم برای پیشرفت سیر و سلوک به شمار می‌آید، «قاطعیّت در گفتار» و «استقامت در رفتار» نیز ابزار اساسی دیگری است که در سلوک معنوی انسان نقشی برجسته و کاربردی ویژه دارد.

راهکارهای تحصیل قاطعیّت در گفتار

همه مردم از پیر و جوان باید مراقب شیطان باشند و مقابل او راحت "نه" بگویند ، به یک نوجوان سیگار تعارف می شود به خاطر تعارف و می گیرد و می کشد و این می شود مقدمه اعتیاد و بدبختی اش .

خانمی گوشه خیابان ایستاده ماشین های مزاحمین هی بوق می زنند و او هم وسوه می شود و یکی را سوار می شود ، بعد هم جسدش پیدا می شود.

به پدری در اداره پیشنهاد رشوه می شود، شیطان می آید و رفاه و آینده بچه هایش را با این پول حرام برایش به بهترین صورت ها تزیین می کند، لقمه حرام را که بچه خورد می شود دزد و قاچاقچی، آخر عمر هم باید بیفتد دنبال وثیقه و پول نزول تا از زندان ها آزادش کند.

در مقابل هر موقعیتی ما باید یک حساب و کتابی داشته باشیم کمی که تفکر کنیم و عاقبت امور را ببینیم می بینیم که دنیا و آخرتمان در خطر است پس در رفتارمان تجدید نظر می کنیم .

نکته آخر

سیاست های شیطان یکی دو تا نیست ما باید حواسمان را در هر موقعیتی جمع کنیم ، تا نوک دماغمان را نبینیم اگر کمی آینده نگر باشیم به هر طرفی وسوسه شیطان بوزد خم نمی شویم ، باید با توکل بر خدا مقاومت کرد تا خیر دنیا و آخرت نصیبمان شود.

 خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود                           به هر درش که بخوانند بی خبر نرود

پی نوشت ها:

[1]. الأنبیاء / 67: «اُف بر شما و آنچه به‌جای خدا می‌پرستید، آیا نمی‌اندیشید؟»

[2]. الکافرون / 6-1: «بگو ای کافران! آنچه را که شما می‌پرستید هرگز من نمی‌پرستم، و نه هرگز شما پرستنده آن هستید که من می‌پرستم، و نه هرگز من پرستنده آنم که شما می‌پرستید، و نه هرگز شما پرستنده آن هستید که من می‌پرستم، دین شما از آن خودتان و دین من از آنِ من.»

[3]. سیرة النبویّة (ابن هشام)، ج 1، ص 265 و نیز بحارالأنوار، ج 18، ص 182

[4]. اللهوف، ص 160.

[5]. بحارالأنوار، ج 45، ص  115.

[6]. اللهوف، ص 181.

[7]. غرر الحكم و درر الکلم، ص .167

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع:

درس اخلاق آیت الله مظاهری

درس اخلاق حجت الاسلام محمد مهدی مهندسی (ره)

مطالب مرتبط:

چه كسانى روز قیامت حسرت مى‏خورند؟

فشار قبر در اثر اتلاف عمر و جوانی

روزانه چند کلمه حرف میزنی؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.