ژنتیک
ژنتیک بخشی از دانش زیستشناسی است که به وراثت و تفاوتهای جانداران میپردازد. به وسیله قوانین و مفاهیم موجود در این علم میتوانیم به همانندی یا نا همانندی دو اندامگان نسبت به یکدیگر پی ببریم و بدانیم که چگونه و چرا چنین همانندی یا نا همانندی در داخل یک جامعه گیاهی و یا جامعه جانوری، به وجود آمده است.
دانش ژنشناسی، دانش جا به جایی دادههای زیستی از یک یاخته به یاختهای دیگر یا از پدر و مادر به نوزاد و نسلهای آینده میباشد. ژنشناسی با چگونگی این جا به جاییها که باعث نشانگان ها، دگرگونیها و همانندیها در اندامگانها میباشد، سر و کار دارد. دانش ژنشناسی به سرشت فیزیکی و شیمیایی این دادهها نیز میپردازد.
رشد تسلسلی مفاهیم ژنتیکی
رشد و گسترش مفاهیم موجود در هر علم، مبتنی بر واقعیتهایی است که به مرور زمان شناسایی و روی هم انباشته میشوند و بدین ترتیب رشد تسلسلی آن را به وجود میآورند. موارد فهرستوار زیر بخشی از مراحل مختلف رشد این علم جوان را تشکیل میدهد:
توارث از صفات ویژه تمام موجودات زنده است، یعنی اینکه هر موجود زنده همانند خود را در یکی از مراحل زندگی خود تولید میکند.
تغییرات ژنتیکی را میتوان از تغییرات محیطی جدا نمود. صفات موجودات زنده که کلا فنوتیپ آن را تشکیل میدهند، تابعی از ترکیب ژنتیکی آنها (ژنوتیپ) و عوامل محیطی است که این موجود در آن زندگی میکند. تظاهر فنوتیپ، تابع ژنوتیپ و عوامل محیطی میباشد. این عوامل ممکن است فنوتیپ را تغییر دهند، ولی ژنوتیپ را تغییر نمیدهند. به عبارت دیگر، محیط صحنهای است که ژنوتیپ بازیگر آن میباشد و فنوتیپ نیز محصولی است که در نتیجه عمل متقابل ژنوتیپ و محیط به وجود میآید.
در زیر به برخی از حوزههای ژنتیک پرداخته میشود:
ژنتیک کلاسیک:
سیتوژنتیک:
مطالعه میکروسکوپی ساختار کروموزم ها، اولین سیتوژنتیک دانان کروموزم ها را زیر میکروسکوپهای خود مشاهده کردند و به چگونگی رفتار این کروموزومها در حین تقسیم سلولی پی بردند.
ژنتیک میکروبی:
در ابتدای شکوفایی ژنتیک کسی سراغ باکتریها نمیرفت، چرا که بسیار ریز بودند و این طور تصور میشد که به دلیل نداشتن تولید مثل جنسی، فاقد تنوع صفاتند. بعدها متوجه شدند که این پیش فرض اساساً غلط است. از آن زمان به بعد حواس ژنتیک دانان به شدت متوجه باکتریها شد، به این خاطر که هم مطالعه شان آسان است و هم اینکه خیلی سریعتر از حیوانات و گیاهان رشد میکنند و فرزند به دنیا میآورند. ویروسها هم برای مطالعه ژنتیکی بسیار مناسبند. اولین ویروسهایی که برای این کار انتخاب شدند از انواعی بودند که به باکتریها حمله میکنند.
ژنتیک مولکولی:
مطالعه ساختار دی ان ای، فعالیتش در سلول و نقشش در تشکیل موجودات زنده همان ژنتیک مولکولی است.
ژنومیک:
بعد از ممکن شدن توالی یابی کل ژنوم موجودات، این حوزه از ژنتیک به وجود آمد که همین حالا هم مهمترین شاخه آن است. حالا به راحتی میشود ساختار، کارکرد و نحوه تکامل دو ژنوم را از دو گونه مختلف زیستی با هم مقایسه کرد.
ژنتیک جمعیت:
مطالعه ژنها در جمعیتهای جانوری، گیاهی یا میکروبی به ما کمک میکند تا تاریخچه مهاجرت، نزدیکی تکاملی و مکانیسمهای مختلف سازش با محیط را مطالعه کنیم. ژنتیک جمعیت بر اساس تحلیل فراوانی نسخههای مختلف ژنها (آللها) در جمعیتهای زیستی استوار است. ژنتیک جمعیت به پژوهشگران کمک کرده تا بفهمند انسانها کی از آفریقا خارج شدند و به نواحی دیگر جهان هجوم بردند یا آنکه ادعای چینیها در مورد اینکه گونه انسان در چین جداگانه از سایر جهان تکامل یافته درست است یا نه!
ژنتیک رفتاری:
این حوزه از ژنتیک به رابطه ژن با رفتار در موجودات زنده میپردازد. در بعضی موارد این رابطه یک به یک است ولی در بسیاری از مواقع نیز رابطه ژنها و رفتار پیچیدهتر از این حرفهاست. البته برای اکثر افراد درک این واقعیت سخت است که ژنها، ما را از لحاظ رفتاری کنترل میکنند. بیشتر این کژ فهمی از این تصور اشتباه پیش میآید که «ذهن انسان مانند لوحی سپید است که روی آن میشود هر چیزی نوشت».
این تصور چنان جاافتاده که در اکثر موارد برای رفتارهای فرد شرایط بیرونی را مقصر میدانیم. ولی وقتی اثبات شده که رفتاری چون «فروکردن بیسکوییت در چای داغ» تا حد بسیار زیادی ژنتیکی است آیا باز هم حق داریم ذهن خود را لوح سپید بدانیم!؟
ژنتیک انسان:
این حوزه به رابطه ژنها با بیماریها و ناهنجاریهای مختلفی که در انسان رخ میدهد می پردازد. بخش دیگری از این حوزه نیز به مشاوره ژنتیکی میپردازد.
مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: مرتضی عرفانیان
تنظیم: مریم فروزان کیا