مکتب هرات وامدار بهزاد
پس از دورهء مغول ، دورهء جدیدی در هنر و صنعت ایران پدید آمد كه آن را دورهء تیموری یا عصر سمرقند و بخارا نام نهادند . زیرا در این زمان سمرقند و بخارا مراكز هنر بودند در صنعت نیز تحولاتی روی داد
پایه گذاری مکتب هرات به دوره تیموریان و دوره زمامداری شاهرخ بر میگردد. این سبک در دوره سلطان حسین بایقرا پیشرفت زیادی میکند. اما در سال 1507 میلادی با حمله ازبکها رشدش متوقف میشود.
نوشته اند : سه نفر از دودمان تیمور در هرات مركزی تشكیل دادند و به خلاف جدشان ، هنر و فرهنگ را بیش از خونریزی مورد توجه قرار دادند .
این سه نفر بایسنغر ، شاهرخ و سلطان حسین بایقرا بودند كه موسسین و مروجین اصلی مكتب هرات به شمار می روند .
کتب هرات را یکی از "پیشمکتب"های مهم مکتب تبریز و مکتب اصفهان میدانند.
هنرمندان نقاش ، خوشنویس و خطاط که در کتابخانه بزرگ شاهی هرات به امر بایسنقر میرزا مشغول به کار بودند، آثار زیادی همچون کتابهای شاهنامه، لیلی و مجنون، بوستان و گلستان سعدی را مصور ساختند.
مجموع این آثار سبک جدیدی را پدید آورد که در تاریخ هنر ایران به "مکتب هرات" معروف است.
مشهورترین هنرمندان نقاش و خوشنویس آن دوره به هرات مهاجرت و این شهر را به هسته اصلی فرهنگ و هنر تبدیل کردند. کتابهایی که در این دوره کتابت و تصویرگری شدند، از ارزشمندترین آثار نگارگری ایران به شمار میروند.
مکتب هرات را اصلیترین شیوه نگارگری ایران و راهگشای مکاتب و شیوههای پس از آن میدانند.
از ویژگیهای مکتب هرات کوچک بودن صورت انسانها و ساده و بیپیرایه بودن خطوط مینیاتورهاست. سرزندگی و تحرک تصویرها، عمق صحنهها با قرارگرفتن افق در نزدیک لبه بالایی و زمینههای فیروزهای متمایل به آبی و سبز از دیگر مشخصههای این مکتب به شمار میرود.
یکی دیگر از ویژگی های مکتب هرات، وجود عناصر شرق دور بود که احتمالاً ازمبادله سفیر میان ایران و چین ناشی میشد.
سرزندگی و تحرک در مکتب هرات، کاملاً مغایر با خشکی و بی روحی چهرهها در نگارگریهای مکتب جلایری است.
زمینههای فیروزهای متمایل به آبی و سبز، رنگهای عمده در نگارگریهای مکتب هرات هستند.
مشهور است که هنرمندان هرات همراه هیئت های سیاسی به خانبالق درپکن ، آمد و شد داشتهاند. یکی از آنها، به نام غیاث الدین نقاش که بایسنقر او را برگزیده بود، بعدها شرح سفر خود را نوشت.
شاهنامه بایسنقری که به سفارش شاهزاده بایسنقر میرزا (فرزند شاهرخ و نوهء تیمور گورکانی) در مکتب هرات کار شد، از معروفترین آثار این دوره است. این شاهنامه که شامل 22 صفحه است، هماکنون در موزه کاخ گلستان نگهداری میشود.
مکتب هرات بعدها با کمک نقاشان بسیاری چون آقا رضا جهانگیری که به دربار جهانگیر شاه در هند رفته بودند تاثیر زیادی بر روی نقاشی هندی گذاشت.
کمالالدین بهزاد؛ هنرمندی که مکتب هرات مدیون اوست
از زمانی که سلطان حسین بایقرا بر تخت نشست، شعر و موسیقی و نگارگری و هنرهای دیگر رونق تازهای یافتند. هرات در خلال 38 سال پادشاهی حسین بایقرا، دوره دیگری از شکوفایی فرهنگی را تجربه کرد. کمالالدین بهزاد معروفترین هنرمند این دوره بود.
بهزاد متولد 854 هجری قمری بود. او از میراث گذشتگان و به خصوص از دستاوردهای دو استاد معاصرش به خوبی بهرهمند شد. ظرافتکاری و تذهیب را به صورت مستقیم از روحالله میرک خراسانی فراگرفت و قلمزنی ظریف و بیانگری عمیق را از طرحهای مولانا ولیالله آموخت. بهزاد در حدود بیست سالگی توانسته بود خود را به عنوان یک نقاش با استعداد معرفی کند. در یک دوره هشت ساله سبک خود را تکامل بخشید و در دوره بعد بهترین آثارش را آفرید.
از ویژگیهای مکتب هرات کوچک بودن صورت انسانها و ساده و بیپیرایه بودن خطوط مینیاتورهاست. سرزندگی و تحرک تصویرها، عمق صحنهها با قرارگرفتن افق در نزدیک لبه بالایی و زمینههای فیروزهای متمایل به آبی و سبز از دیگر مشخصههای این مکتب به شمار میرود.
در آغاز فعالیتش در کتابخانه سلطان حسین بایقرا، تمرکز خود را روی تصویرگری کتابهای داستانی و تاریخی متمرکز کرد. تلاش او در این زمینه باعث شد تصویرگری کتاب در آن دوره به تحول بزرگی دست پیدا کند. پیش از بهزاد در نگارگریها جایی هم برای خوشنویسی بخشی از شعر و یا داستان میگذاشتند؛ اما او با هویت بخشیدن به نقاشی و جدا کردن آن از متن، تصویرهایی مستقل به وجود آورد.
اوج نوآوری بهزاد را در نگارههای نسخه بوستان سعدی و نسخه خمسه نظامی میتوان دید. این آثار در سالهایی پدید آمدند که بهزاد در دربار سلطان حسین بایقرا و در یک محیط خردمندانه کار میکرد.
بهزاد در خلال یک دهه تحولی در سنت رنگ نگارگری ایرانی ایجاد کرد. نوآوری او نه فقط در کاربرد استادانه رنگهای واقعی اشیا، بلکه در نحوه رنگبندی کل تصویر بود که دقیقا با الگوی طرح همسازی داشت. به راستی رنگ و شکل در نقاشی بهزاد قابل تفکیک نیستند. او معمولا سطوح رنگی تخت را به مقتضای بیان مضمون کنار هم مینهاد.
تعادل و تناسب تصاویر و رنگها از مشخصههای مهم کارهای کمالالدین بهزاد است. دقت او در پیاده کردن جزئیات شگفتانگیز بود و سعی داشته تصاویر به واقعیت نزدیکتر باشند. این واقعگرایی یکی از مهمترین راههای تشخیص نقاشیهای این هنرمند از آثار دیگران است؛ چرا که به دلیل زیبایی و خاص بودن کارهای بهزاد، پس از او افراد زیادی آثار او را کپی کردند.
به دلیل پرطرفدار بودن پیروان مکتب بهزاد، تشخیص واقعی کارهای این هنرمند از دیگران دشوار است، با این حال معروفترین تصویرگریهای منتسب به بهزاد عبارتند از: خمسهء امیر علیشیر نوائی، گلستان سعدی، خمسهء نظامی و ساختن قصر خورنق. نگارهای که بهزاد از بوستان سعدی با عنوان «گدا بر در مسجد» کشیده از آثار معروف اوست.
تاثیر مکتب بهزاد بر هنرمندان بعد از خود باعث شد تا نیم قرن پس از او، هنرمندان همچنان پیرو سبک او باشند. این موضوع تنها به قلمرو ایران مربوط نمیشد و هنرمندان هند و عثمانی هم شیفته کار بهزاد شدند و اصول او را در کارهایشان تکرار کردند.
کمالالدین بهزاد رییس کتابخانه سلطان حسین بایقرا و سرپرست گروه خوشنویسان و نقاشان دربار بود و باعث به وجود آمدن مکتبی با عنوان «مکتب بهزاد» شد.
این هنرمند پس از تصرف هرات توسط شاه اسماعیل صفوی، به تبریز میرود و در دوره شاه اسماعیل و شاه طهماسب به فعالیت هنریاش ادامه میدهد. او در سال 942 هجری از دنیا رفت.
بهزاد نه تنها شاگردان برجستهای چون قاسمعلی چهرهگشای، شیخزاده (محمود مذهّب)، آقامیرک و میرمصور را در هرات پرورد، بلکه به صورت غیرمستقیم باعث خلق شاهنامه «شاه تهماسب» در دوران بعد از خود شد که یکی گرانترین اثر اسلامی دنیا به شمار میرود.
تابلوی «سوگواری برای شوی لیلی» نیز یکی از نگارههای مکتب هرات است که آن را به قاسمعلی چهرهگشای (شاگرد معروف بهزاد) منتسب میدانند.
فراوری: سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منابع:
ایسنا
کتاب «نقاشی ایران، از دیرباز تا امروز» نوشته رویین پاکباز
همشهری آنلاین
پایگاه تجاری و اطلاعرسانی صنایع دستی
مطالب مرتبط: