انسان و تفکر
اهداف:
چکیده:
خداوند انسان را به عنوان اشرف مخلوقات خود در قرآن کریم معرفی می نماید، و این مسئله به دلیل قوه تعقل و اندیشه ایی است که به او عطا فرموده است. اما با وجود این قوه باز می بینیم که انسان ها در اندیشه های خود بسیار خطا می کنند، مثلا آنچه را که علت نیست، علت می پندارند. لذا انسان محتاج به چیزی است اندیشه هایش را تصحیح کند، او را به نتیجه گیری درست ارشاد نماید و به تنظیم و تعدیل افکارش تمرین دهد، درواقع منطق ابزاریست که به کمک آن انسان از خطا محفوظ می ماند.
پروردگار عالم انسان را ناطق آفریده و این نطق درگفتار، نوشتار، ایماء و اشاره، نحوه عمل کردن(مثلا چادر سر کردن بیان کننده تفکر شخص است) و زبان دیده می شود. خداوند زبان را برای نطق انسان قرار داده است و بهترین نمونه نطق در زبان است با این حال انسان نیازمند به چیزی است که نطق و بیان او را قوام بخشد و سخنش از جهت قواعد مطابق زبانی باشد که آموخته است، پس انسان اولا نیازمند استاد حاذقی است که او را بر تمرین و ممارست عادت دهد، ثانیا نیازمند قانونی است که با مراجعه کردن به آن زبان خود را از خطا باز دارد.
همچنین خداوند متعال انسان را به خلاف سایر مخلوقات خود اندیشمند و مستعد تحصیل معارف آفریده و به موجب همین قوه عاقله و اندیشه گری که به او عطا نموده او را از ححیوانات ممتاز گردانیده است و در بسیاری از آیات قرآن کریم به این مسئله اشاره نموده است و عقل و اندیشه را ابزاری بسیارمهم برای سعادت و رستگاری انسان معرفی می نماید.
چیستی تفکر
تفکر یعنی: تجزیه، ترکیب، نظم دهی و تحویل اطلاعات و معلومات قبلی برای رسیدن به معلومات تازه.
انواع تفکر
نمونه هایی از تفکر منطقی
یکی از نمونه های باز تفکر منطقی کاری است که یک ریاضیدان به هنگام حل مسئله ایی انجام می دهد. رشد و توسعه هندسه تنها وامدار این نوع تفکر است.
در هندسه چند اصل اولیه که تعداد آن ها از انگشتان دست تجاوز نمی کند مبنا قرار گرفته و آنگاه با استفاده از آن ها مزایای بعدی اثبات شده و این روند همچنان ادامه یافته و بدانجا رسیده است که اکنون ما درباره یک شکل ساده مانند مثلث هزاران حکم، قضیه و مطلب می دانیم.
منطق و تفکر
با دقت در رفتارهای آدمی ما این نکته را در میابیم که با وجود اینکه انسان صاحب قدرت تفکر و اندیشه است بسیار در اندیشه های خود خطا می کند ازجمله این که آنچه را که علت نیست علت می پندارد، آنچه را که برهان نیست برهان می پندارد و از مقدمات نادرست فاسد را صحیح و صحیح را فاسد می انگارد و ...
پس انسان محتاج به وسیله ایست که اندیشه هایش را تصحیح کند و او را به نتیجه گیری درست ارشاد نماید و به تنظیم و تعدیل افکارش تمرین دهد.
منطق تنها دانشی است که راه درست اندیشیدن را به ما نشان می دهد تفکر اگر درست صورت گیرد ما را به حقیقت می رساند و بر علم ما می افزاید و اگر در آن خطا شود و اشتباهی رخ دهد آدمی باطل را حق و حق را باطل خواهد پنداشت و نه تنها علمش افزوده نمی شود که جهلش فزونی میابد به دیگر سخن منطق دانشی است که اصول و قواعدی را در اختیار انسان می گذارد که اگر آن ها را رعایت کند و به کار بندد از خطا و اشتباه در تفکر مصون خواهد بود.