تبیان، دستیار زندگی
در دنیاى جدید، دمكراسى - یعنى خواست و قبول اكثریت مردم - ملاك و منشاء حكومت شمرده مى شود اما كیست كه نداند دهها وسیله ى غیر شرافتمندانه به كار گرفته مى شود تا خواست مردم به سویى كه زورمداران و قدرت طلبان مى خواهند، هدایت شود. بنابراین مى توان در یك جمله گ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به راستی عامل اصلی مشکلات جوامع چیست؟

نهج البلاغه

وقتى در نهج البلاغه در جستجوى مفهوم حكومت هستیم، از طرفى مى بینیم آن كه در راس حكومت است، والى و ولى امر و متصدى كارهاى مردم و وظیفه دار و مكلف به تكلیف مهمى است. انسانى است كه بیشترین بار و سنگین ترین مسئولیت بر دوش اوست. اما در سوى دیگر، مردم قرار دارند كه باید به همه ى ارزش ها و آرمان هایشان و با همه ى عناصر متشكله ى شخصیتشان، مورد رعایت قرار بگیرند. این مفهوم حكومت است و این مفهوم، نه سلطه گرى، نه زورمدارى و نه افزون طلبى است.

نهج البلاغه یکى از متون اساسى دینى، حکومتى و زمامدارى با رویکردى اسلامى به شمار مى رود. بازگشت نظرى و عملى به میراث اسلامى ـ سیاسى از لوازم بالندى تفکر و اندیشه جدید است، و عمده ترین زیر بناى این میراث بزرگ، سیره معصومین (علیهم السلام) بالاخص سیره حکومتى امام على (علیه السلام)، که بخش عمده آن در نهج البلاغه آمده، مى باشد.

اهداف حکومت در نهج البلاغه

حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوى از مهم ترین وسایل نیل جامعه به کمال و تعالى است، چون حیات بشرى در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامى، ابزاری براى رسیدن به کمال مى باشد و آنچه براى انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است، از این رو حکومت نیز مى تواند وسیله مناسبى براى نیل به این هدف باشد، به جهت این که حکومت، هم امکانات این رشد و تعالى را به گونه اى جامع در اختیار دارد و هم مى تواند زمینه استفاده از هر نوع امکانى را فراهم سازد.

از تعابیر حضرت (علیه السلام) این گونه استفاده مى شود که حکومت وقتى مى تواند مسیر رسیدن به کمال را راهنما باشد که خود در مسیر عدالت، تحقق امنیت، تامین رفاه و زمینه سازى تربیت انسانى، گام بردارد، در غیر این صورت، نه تنها وسیله اى براى نیل جامعه به سوى اهداف عالى نیست، بلکه به مانعى بزرگ براى رشد بشر تبدیل مى شود. سیرى در تاریخ حکومت هاى مختلف، موید این ادعاست.

از دیدگاه نهج البلاغه، عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت، مهم ترین اهداف حکومت به شمار مى رود.

در دنیاى جدید، دمكراسى - یعنى خواست و قبول اكثریت مردم - ملاك و منشاء حكومت شمرده مى شود اما كیست كه نداند ده ها وسیله ى غیر شرافتمندانه به كار گرفته مى شود تا خواست مردم به سویى كه زورمداران و قدرت طلبان مى خواهند، هدایت شود. بنابراین مى توان در یك جمله گفت كه در فرهنگ رایج انسانى، از آغاز تا امروز و از امروز تا زمانى كه فرهنگ علوى و نهج البلاغه بتواند بر زندگى انسان ها حكومت كند، منشاء حاكمیت اقتدار و زور بوده و خواهد بود ولا غیر

منشاء حكومت از نظر نهج البلاغه

منشاء حكومت از نظر نهج البلاغه چیست؟ آیا امر طبیعى، نژاد، دودمان، نسب، زور و اقتدار (اقتدار طبیعى و یا اقتدار مكتسب) است؟ یا نه، منشاء حكومت و آنچه به حكومت یك انسان یا یك جمع مشروعیت مى بخشد؛ یك امر الهى یا یك امر مردمى است؟ (بیانات مقام معظم رهبرى در كنگره هزاره نهج البلاغه (كنگره اول )، 1360)

در دنیاى جدید، دمكراسى - یعنى خواست و قبول اكثریت مردم - ملاك و منشاء حكومت شمرده مى شود اما كیست كه نداند ده ها وسیله ى غیر شرافتمندانه به كار گرفته مى شود تا خواست مردم به سویى كه زورمداران و قدرت طلبان مى خواهند، هدایت شود. بنابراین مى توان در یك جمله گفت كه در فرهنگ رایج انسانى، از آغاز تا امروز و از امروز تا زمانى كه فرهنگ علوى و نهج البلاغه بتواند بر زندگى انسان ها حكومت كند، منشاء حاكمیت اقتدار و زور بوده و خواهد بود ولا غیر.

امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه، منشاء حكومت را این معانى نمى داند و مهم تر این است كه خود او هم در عمل آن را ثابت مى كند. از نظر على علیه السلام منشاء اصلى حكومت، یك سلسله ارزش هاى معنوى است. آن كسى مى تواند بر مردم حكومت كند و ولایت امر مردم را به عهده بگیرد كه از خصوصیاتى خاص برخوردار باشد. (بیانات مقام معظم رهبرى در كنگره هزاره نهج البلاغه (كنگره اول )، 1360)

شرایط حاكم

در نهج البلاغه از حاكم جامعه ى اسلامى هرگز به عنوان ملك یا سلطان سخنى گفته نشده است. یكى از تعبیراتى كه در نهج البلاغه وجود دارد؛ امام به معناى پیشوا و رهبر است. مفهوم رهبر با مفهوم راهنما فرق دارد. رهبر آن كسى است كه اگر جمعیت و امتى را به دنبال خود مى كشانند؛ خود، طلایه دار این حركت است. مفهوم حركت و پیشروى و پیشگامى در خطى كه مردم حركت مى كنند، در كلمه ى امام وجود دارد.

به نظر مى رسد نوع ارتباط هایى كه در معناى ولایت ذكر مى شود، كلا مصادیق همان پیوند و پیوستگى هستند. والى امت و والى رعیت آن كسى است كه امور مردم را به عهده دارد و با آنها پیوسته است و همین معنى، بعد خاصى از مفهوم حكومت را از نظر نهج البلاغه و امیرالمو منین علیه السلام روشن مى كند.

وقتى در نهج البلاغه در جستجوى مفهوم حكومت هستیم، از طرفى مى بینیم آن كه در راس حكومت است، والى و ولى امر و متصدى كارهاى مردم و وظیفه دار و مكلف به تكلیف مهمى است. انسانى است كه بیشترین بار و سنگین ترین مسئولیت بر دوش اوست. اما در سوى دیگر، مردم قرار دارند كه باید به همه ى ارزش ها و آرمان هایشان و با همه ى عناصر متشكله ى شخصیتشان، مورد رعایت قرار بگیرند. این مفهوم حكومت است و این مفهوم، نه سلطه گرى، نه زورمدارى و نه افزون طلبى است

قسمتى كه مدیر جامعه آن را تشكیل مى دهد مانند بقیه ى قسمتهاست. او هم مانند بقیه ى اجزا و عناصر تشكیل دهنده ى این مجموعه است، ولى امر متصدى این كار است. متصدى این كار هیچ گونه امتیازى را طلب و توقع نمى كند و عملا هیچ گونه امتیازى از لحاظ وضع زندگى و برخورداری هاى مادى به او تعلق نمى گیرد. اگر بتواند وظیفه ى خودش را خوب انجام دهد، به اندازه اى كه این وظیفه و انجام دادن آن براى او جلب حیثیت معنوى كند، به همان اندازه حیثیت كسب مى كند و نه بیش از آن. این حق مفهوم حكومت در نهج البلاغه است. بنابراین تعبیر، حكومت در نهج البلاغه هیچ نشانه و اشاره اى از سلطه گرى و هیچ بهانه اى براى امتیازطلبى ندارد. از آن طرف، مردم به تعبیر نهج البلاغه رعیت اند. رعیت یعنى جمعى كه رعایت و مراقبت و حفاظت و حراست آنان بر دوش ولى امر است.

نتیجه آنکه:

وقتى در نهج البلاغه در جستجوى مفهوم حكومت هستیم، از طرفى مى بینیم آن كه در راس حكومت است، والى و ولى امر و متصدى كارهاى مردم و وظیفه دار و مكلف به تكلیف مهمى است. انسانى است كه بیشترین بار و سنگین ترین مسئولیت بر دوش اوست. اما در سوى دیگر، مردم قرار دارند كه باید به همه ى ارزش ها و آرمان هایشان و با همه ى عناصر متشكله ى شخصیتشان، مورد رعایت قرار بگیرند. این مفهوم حكومت است و این مفهوم، نه سلطه گرى، نه زورمدارى و نه افزون طلبى است.

فرآوری: آمنه اسفندیاری

بخش نهج البلاغه تبیان  


منابع:

سایت شفقنا

سایت تعلیمات اسلامی واشنتگتن

نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى ـ محمد مهدی علیقلی

مطالب مرتبط:

قرآن کافیه رهبر نمیخواهیم!!!

آیا همه مدیران ما لایق هستند؟!

ایراد مسئولین! و ضربه خوردن مردم!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.