تبیان، دستیار زندگی
سه گانه رمان پلانسکی با بچه رزماری پایان می یابد فیلمی که خود دست مایه ی ساخت جنگیر و طالع نحس است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بچه رزماری


سه گانه رمان پلانسکی با بچه رزماری پایان می یابد فیلمی که خود دست مایه ی ساخت جنگیر و طالع نحس است.

بچه رزماری

آخرین بخش تریلوژی (سه گانه ) رومن پولانسکی در سال 1968 با عنوان بچه رزماری ساخته شد . فیلمی که شاید در زعم ابتدایی مبنای تاثری مشابه دو فیلم قبلی داشته باشد . انزجار و مستاجر هر دو بر اساس یک مبنای تاثر و پیام دراماتیک مشترک ساخته شده اند : توهم توطئه

اما پایان این سه گانه فیلمی شده است که کم تر به آن پرداخته شده است شاید این سرپوش رسانه ای و نقادانه در پس ترسی باشد که ریشه در مفهوم فیلم دارد .

بعد از اکران بچه رزماری در سال 1969 فرقه های شیطان پرستی این فیلم را به افشای رازهایشان محکوم کردند و در اقدامی وحشیانه و البته مشابه آن چیزی که در فیلم نمونه ی آن وجود دارد به خانه ی رومن پولانسکی حمله کردند و همسرش را که از قضا باردار بود به قتل رساندند . این در حالی است که در مراسم افتتاحیه ی اکران فیلم یکی از سرشناس ترین رهبران فرق شیطان پرستی آمریکا حضور داشت .

نمی شود با قاطعیت گفت که رومن پولانسکی در این فیلم دیدگاهی مذهبی یا خداگرایانه دارد و در صدد رد مولفه های فرق شیطان پرستی است . از طرفی نمونه هایی در فیلم وجود دارد که تمایل به خد اپرستی را می توان لمس کرد و آن را در زمره ی فیلم های دینی قرار داد .

اما بیش از این همه بچه رزماری حاصل دگردیسی اجتماعی و فلسفی در زندگی بشر است . شاید برشی امروزی تر از حوادث ابتدایی آفرینش باشد و مفهوم فریب خوردگی را کاملا عرض نماید .

زن و شوهری با تغییر مکان زندگی شان با مشکلاتی مواجه می شوند . مشکلاتی که زاییده ی ذهن متوهمشان نیست و در جهان خارج از ذهن آن ها رنگ واقعیت به خود می گیرد . تا جایی که زن در پایان فیلم خود را در میان گروهی از شیطان پرستان محاصره شده می بینید و حتی همسرش نیز از این گروه است .

بعد از اکران بچه رزماری در سال 1969 فرقه های شیطان پرستی این فیلم را به افشای رازهایشان محکوم کردند و در اقدامی وحشیانه و البته مشابه آن چیزی که در فیلم نمونه ی آن وجود دارد به خانه ی رومن پولانسکی حمله کردند و همسرش را که از قضا باردار بود به قتل رساندند

زن در میان شیطان پرستان قرار دارد و در این شرایط تنها کسی که می تواند برایش درد دل کند و یا بخشی از پناه روانیش محسوب شود فرزندی است که در جنین دارد . حال آن که این جنین خود فرزند شیطان است .

داستان بچه رزماری یک تراژدی تمام عیار انسانی است . ظاهرا با نامیدی کامل تمام می شود اما شاید در نقش یک ناظر لخت عمل می کند که غرضش نمایش طبیعتگرایانه ی رویکرد بشری در مواجهه با شیطان و نمادهایش باشد . تراژدی در بچه رزماری چیزی شبیه یک روایت مستند است . روایتی که ناگزیری عملکرد بشریت را به خوبی نشان می دهد . نوع برخورد مردم در قالب یک مدنیت یکپارچه و یا در نگاهی فردمابانه که به اصالت وجود و یا در تعابیر نوینش نوعی اومانیسم محسوب می شود بازخورد چنین دیدگاهی است .

بچه رزماری با یک قصه ی شبه ترسناک روایت می شود . گزینش ترکیب شبه ترسنا ک شاید از این باب باشد که قصد پولانسکی بیش از آن که تماشاچیش را بترساند نوعی مفهوم فلسفی آمیخته با تعالیم شبه مذهبی است که بدون تردید خواستگاه آن مسیحیت صهیونی است .

بچه رزماری

بسیاری از فرق شیطان پرستی امروزی در تقابل مستقیم و یا جنگ با خدا به مانیفستشان نمی رسند بلکه نوعی قرائت دینی از یک روایت تاریخی اند . در واقع ادله ی پیرویشان معطوف به عقلانیت پیروزمندانه از همگی ابزار لازم برای تفوق است .

بچه رزماری شاید اولین فیلمی باشد که چنین قرائتی را نشان می دهد. به انحراف کشیده شدن یک دیدگاه دینی که کاملا در بستر مکتبی ضد بشری و ضد الهی تعریف می شود و شاید مهم ترین کارکرد آن حماقت بشر در فریبی باشد که در توجیه های فراوانی رخنه کرده است .

زن بعد از تولد فرزندش می فهمد که این فرزند ، فرزند شیطان است اما باز نمی تواند آن را از بین ببرد و دست آخر با لالایی خواند و نوازش فرزند شیطان داستان را به پایان می برد . بسیاری از منتقدین این کنش را ناشی از خوی مادرانه تلقی می کنند که نمی تواند محل مناسبی برای بسط داستان در فرم و محتوا باشد . این کنش زن در فیلم بیشتر ناظر به رفتاری عمومی از کل بشر است ، رفتاری که نیرنگ و وسوسه و فریب را باهم در خود دارد .

مجتبی شاعری

بخش سینما وتلویزیون تبیان


مطلب مرتبط:

«بچه رزماری» قلابی!