تبیان، دستیار زندگی
دون تردید تشویق و ترغیب از مهم ترین ارکان روان شناسی تربیتی و عاملی موثر در تحریک انگیزش های پیشرفت فرد در فرایند یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب است....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب شناسی تربیت پاداش گرا

تشویق بیرونی مانع خودانگیختگی درونی است.

بدون تردید تشویق و ترغیب از مهم ترین ارکان روان شناسی تربیتی و عاملی موثر در تحریک انگیزش های پیشرفت فرد در فرایند یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب است. تشویق به عنوان یک نیاز روانی از اولین گام های یادگیری کودک محسوب می شود. وقتی کودک را مورد تشویق قرار می دهیم، فرصتی فراهم می شود تا او به توانایی، ظرفیت و ارزشمندی های خود پی برده و در نتیجه مفهوم مثبت و ارزنده ای از عملکرد مفید خود در ذهن تصویر کند.

راهبرد های تشویق و تنبیه

اما آن چه در روند تشویق متوالی کودک وجود دارد این است که اگر تشویق صرفا بر اساس محرک های بیرونی متمرکز گردد به تدریج به عنوان یک عامل ضد تشویق عمل خواهد کرد. در واقع این گونه تشویق های بیرونی مانعی برای تقویت درونی  می گردد. باید به خاطر داشت که پاداش تا اندازه ای برای ایجاد و تقویت رفتار مطلوب ثمربخش است، اما غالب اولیا و مربیان و معلمان از این ابزار در همه جا و در همه شرایط برای تسهیل و تسریع رفتار مورد انتظار خود از فرزندان از آن استفاده می کنند، بدون این که به عواقب سوء احتمالی آن توجه داشته باشند.

اگر رفتار دانش آموز و انگیزه پیشرفت او را از طریق مشوق های بیرونی مانند جایزه و کارت های آفرین مکرر، تحسین های لفظی متعدد و سایر عوامل برونی شرط کنیم، آزادی و رشد طبیعی را از او سلب و رفتار وی را با ضوابط و معیارهای از پیش تعیین شده قالب سازی کرده ایم. این پاداش دهی مانع شوق یابی درونی می شود و این گونه وابسته سازی مانع تولید انگیزه های درونی می گردد.

طبیعت انسان به گونه ای است که وقتی در انجام امور، مورد تشویق قرار می گیرند، در صدد بر می آیند تا آن کارها را بهتر انجام دهند، این مسئله به خصوص در سنین پایین تر که رفتار آدمی از پیچیدگی کمتری برخوردار است و نیاز به حمایت و تایید دیگران دارد، مصداق بیشتری دارد. از طرف دیگر چون ارزش های اخلاقی و دینی را نمی توان با زور و اجبار به دیگران یاد داد، باید انگیزه ی درونی و تمایل قلبی برای یادگیری در افراد ایجاد شود تا خود آن ها به طور ارادی و اختیاری از روی نیاز فطری به کشف آن بپردازند.

هرچند معلم باید به شیوه های مختلف، برای علاقه مند کردن و ایجاد انگیزه در دانش آموزان کوشش کند، اما نباید محرک ها و مشوق های بیرونی را جای گزین انگیزه های درونی نماید. صاحب نظران تعلیم و تربیت برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان اهمیت فراوانی قائل هستند، به طوری که عده ای آن را رمز یادگیری دانسته اند و بخش عمده ای از فرآیند یادگیری را در چگونه برانگیختن می دانند.

چگونه دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنیم؟

اگر انگیزه ی یادگیری و پیشرفت و ترقی در دانش آموزان ایجاد شده باشد، آن ها خود به خود راه مواجهه با موانع را فرا خواهند گرفت، به شرط آن که مقتضیات رشد فراهم شده باشد. آزمایش هایی که در مورد دانش آموزان با انگیزه و بدون انگیزه با وجود داشتن هوش بالا انجام گرفته است نشان می دهد که دانش آموازن با انگیزه ی پیشرفت نسبت به دانش آموزانی که فاقد انگیزه هستند، موفقیت بیشتری دارند.

وقتی دانش آموزان، انجام دادن یک تکلیف یادگیری را با اشتیاق آغاز می کنند، یادگیری برای آن ها آسان تر می شود و این دانش آموزان در مقایسه با دانش آموزانی که اشتیاق و علاقه ندارند و یا علاقه کمتری دارند، تکالیف درسی را بسیار سریع تر یاد می گیرند.

بنابراین، نقش عاطفی و انگیزشی در فرآیند یادگیری و ایجاد واکنش هوشی بسیار موثر است. از لحاظ پرورشی، انگیزش هم هدف است و هم وسیله. به عنوان هدف، ما از دانش آموزان می خواهیم نسبت به رفتارها و انتظارات مورد نظر ما پاسخ مثبت دهند. از این رو، تمام برنامه های تربیتی که در آن ها فعالیت های مربوط به حیطه عاطفی ملحوظ شده است دارای ماهیت انگیزشی هستند. ایجاد نشاط و شادابی در محیط های آموزشی به منزله ی یک بستر نیرومند در قالب آمادگی ذهنی و رفتارهای ورودی به منزله ی پیش نیاز یادگیری و سازگاری رفتاری اولیه به حساب می آید. اگر دانش آموزان نسبت به درس و مدرسه، بی علاقه و به عبارتی دارای انگیزش پایینی باشند، به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد و در نهایت، پیشرفت چندانی نصیب آن ها نخواهد شد، اما اگر علاقه ی آن ها نسبت به مطلب درسی بالا باشد و دارای انگیزش بالایی باشند، هم توضیحات معلم را به دقت گوش داده و تکالیف درسی خود را با جدیت انجام خواند داد و هم در صدد کسب اطلاعات بیشتری در زمینه ی مطلب درسی خواهند بود و در نتیجه پیشرفت زیادی نصیب آن ها خواهد شد.

در سال های مدرسه غالبا نمره و معدل مبدل به پاداش بیرونی  می شود. پاره ای از تحقیقات نشان داده است که نمره انگیزش درونی را کاهش می دهد. پاداش فعالیت هایی را که خود به خودی برای دانش آموز جالب هستند را تضعیف می کند، یعنی فعالیت هایی که خود دانش آموز بدون آن که فشار خارجی بر او تحمیل شود آن را انجام می دهد. اگر مربی بخواد دانش آموز را در فعالیتی که خود او انتخاب نکرده شرکت دهد، ممکن است در وهله ی نخست تعیین پاداش های خارجی موثر باشد، اما در نهایت دانش آموز نسبت به محرک های خارجی وابسته می شود و به محض قطع مشوق ها انگیزه پیشرفت متوقف می گردد. به دلیل آن که پاداش غیر منتظره علاقه درونی دانش آموز را افزایش می دهد، ظاهرا خود جایزه نیست که علاقه ی درونی دانش آموز را کاهش می دهد بلکه فکر این که کار را برای دریافت پاداش انجام داده است باعث کاهش علاقه درونی او می شود.

راهکارهای مدیریت کلاس و بردباری معلم

بنابراین اگر دانش آموز به طور خود به خودی به فعالیتی علاقه مند باشد، دخالت ها و تشویق های بی جای والدین احتمالا منجر به کاهش کنش وری طبیعی و انگیزه ی درونی او می شود. در واقع، اطرافیان ممکن است با دخالت های ناشیانه ی خود بازی را به کار تبدیل کنند و یک فعالیت درون زا و خودگران را به یک تکلیف برون زا و وابسته به منبع نیروی خارجی تبدیل نمایند. مثلا گفته می شود: هر بار که بیست گرفتی به تو جایزه می دهم. هرچند چنین روش هایی باعث می شود که دانش آموز برای موفق شدن تلاش کند اما ممکن است گاهی نافی علاقه ی خودجوش او به تکالیف و یا فعالیتی باشد که خود از آن لذت می برد. انگیزه ی شخص در جهت انجام یک تکلیف ممکن است درونی باشد، نظیر این که شخص از آموختن چیزهای جدیدی لذت می برد یا در می یابد که خود تکلیف جالب است.

بنابراین ضرورت دارد معلمان و مربیان با توجه به انگیزه های درونی و بیرونی کودک در ارائه پاداش ها و محرک ها دقت لازم را به خرج داده تا باعث تضعیف انگیزه های درونی دانش آموز نشوند.


مرکز یادگیری سایت تبیان - فرآورنده: نسیم گوهری