جهاد نکاح داعش؛ بدعتی شرم آور!!
اندکی پس از یورش چند ملیتی به سوریه و حالا به عراق که با ندای گسترش اسلام اما برای گشادکردن جای تنگ صهیونیستها و هموار کردن راه تسلط آنها بر منطقه با تسلیحات غربی و دلارهای نفتی عربی انجام گرفت ، به یکباره فتوایی از علمای این جریان صادر شد که موجبات خشم و خندهی همزمان را فراهم کرد.
فتوایی که به زنان و دختران مسلمان و البته سنی مذهب اجازه میدهد بیهیچ آداب و ترتیبی خود را در اختیار کسانی قرار دهند که به فتوای آنها جهاد میکنند و نامش را هم نهادند جهاد نکاح؛ واژهای ساختگی که مفردات مقدسش (جهاد و نکاح) زمینه را برای فریب زنان و دختران ناآگاه فراهم کرد و با ایجاد توّهم در رسیدن به نعمت های بهشتی ، آنها را دستمایه امیال جنسی عده فراوانی قرار داد.
آیا جهاد نکاح، نکاح شرعی است؟
اسلام، ازدواجی را که بر اساس آیین آن قوم و ملت صورت گرفته باشد را محترم و آن را صحیح میداند.[1] بر این اساس، اگر کسی ادعای مسلمانی کرد ، عقد ازدواج او وقتی شرعی و حلال خواهد بود که منطبق بر موازین اسلامی باشد. برای همین، نگاهی کوتاه و گذرا به قوانین اسلام در این باره میاندازیم تا ببینیم آنچه امروز به نام اسلام و احکام اسلامی از حلقوم برخی علمای مدعی اسلام ناب(!) شنیده میشود تا چه حد با قرآن و قوانین اسلامی سازگار است.
معنای نکاح در اسلام
نکاح در اصطلاح اسلامی؛ یعنی ایجاد پیوند زناشویی بین یک زن و مرد با رضایت آنها و یا ولی و یا وکیل شرعی آنها با رعایت شرایط دیگری که محرم نبودن این دو به یکدیگر و نیز شوهر نداشتن و در عده نبودن زن، برخی از شرایط آن است؛ شرایطی که چون حکم صریح قرآن است تمام مسلمانان، شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند.
برخی شرایط عقد نکاح
عقد نکاح در اسلام دارای شرایطی است که اجرای صیغه عقد یکی از آنهاست . به گفته برخى ، مقصود از «پیمان محكم» زنان از مردان در آیه (21/نساء) ، عقد (صیغه) ازدواج است: «وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا».[2]
فتوایی که به زنان و دختران مسلمان و البته سنی مذهب اجازه میدهد بیهیچ آداب و ترتیبی خود را در اختیار کسانی قرار دهند که به فتوای آنها جهاد میکنند و نامش را هم نهادند جهاد نکاح؛ واژهای ساختگی که مفردات مقدسش (جهاد و نکاح) زمینه را برای فریب زنان و دختران ناآگاه فراهم کرد و با ایجاد توّهم در رسیدن به نعمتهای بهشتی آنها را دستمایه امیال جنسی عده فراوانی قرار داد
شرط دوم
به پایان رسیدن عدّه زنی است که قبلاً در عقد مرد دیگری بوده است و اکنون از او جدا شده است؛ در آیه (235/ بقره) مىفرماید: تا عدّه زن به پایان نرسیده، عقد نكاح را برقرار نكنید: «وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىَ یَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ».
شرط سوم
محرم نبودن این دو به یکدیگر است که آیه (23/نساء) بر آن تأکید دارد: «حُرِّمَتْ عَلَیْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَ ...» بر شما حرام است مادرهایتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه هایتان و خاله هایتان و ... که مراد از حرمت در اینجا حرام بودن ازدواج و نکاح با ایشان است.[3]
شرط چهارم
اختیار و رضایت است؛ بنابراین، عقدِ با اكراه و عدم رضایت دختر یا پسر، درست نیست. از آیاتى استفاده مىشود كه در عقد زناشویى، اصلىترین مرجع تصمیمگیرنده، زن و شوهر هستند و این مطلب، به رغم محدودیّتهایى كه براى زنان در طول تاریخ و عصر جاهلیّت وجود داشته، جالب توجّه است.[4] آیه (230/ بقره)، نكاح را به زن نسبت مىدهد و تحقّق آن را به اراده او مىداند: «حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ ».
آیات (232 و 234/ بقره)، زنان را پس از تمام شدن عدّه طلاق و وفات، صاحب اختیار مىداند و دیگران را از دخالت در امور آنان برحذر مىدارد: «وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ...* ...فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْكُمْ فِیمَا فَعَلْنَ فِی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ».
از جانب دیگر، قرآن، مسأله ولایت دیگران (پدر، جدّ پدرى، وصىّ و حاكم و مولا)[5] و حقّ دخالت آنان در ازدواج را نیز مطرح كرده است.
بر اساس آیات ، این گروه در ازدواج طفل، مجنون، سفیه حق دخالت داشته و اجازه آنها با شرایطی که دارد برای ازدواج لازم است.[6] اما ولایت بر نكاح باكره رشیده اختلافى است و درباره آن، سه نظریّه وجود دارد:
1. رأى حنفیّه از اهلسنّت[7] و مشهور میان قدما و برخى از متأخّران از شیعه[8]، آن است كه دختر باكره در تصمیمگیرى مستقل است و رضایت پدر و جدّ لازم نیست.
2. نظر شافعیّه[9] و حنابله[10] و برخى از شیعه[11]، استقلال پدر و جدّ، در ازدواج باكره است؛ در نتیجه در ازدواج همه زنان اذن ولىّ شرط خواهد بود.
3. مالكیّه[12] و برخى از شیعه، موافقت پدر و دختر را لازم مىدانند، مگر آنكه پدر منع كند[13]: «فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن یَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ» (بقره/ 2، 232) یا غایب باشد.[14]
جهاد نکاح در واقعیت بیرونی
با گشتی در اخبار و اطلاعاتی که از این موضوع و وقایع مرتب با آن گزارش میشود میتوان به درستی از واقعیت بیرونی این داستان باخبر شد و فهمید به نام اسلام و احکام به اصطلاح اسلامی چه بر سر ناموس اسلامی آورده میشود:
پایگاه عراقی الیوم الثامن: سرکردگان داعش طی روزهای اخیر زنان موصلی را مجبور به جهاد نکاح کردهاند.
شبکه وصال عربستان: ناصر العمر مفتی وهابی عربستان اعلام کرد: از این پس در صورت عدم وجود غیر محارم برای مجاهدان در سوریه، آنها شرعاً میتوانند از محارم از جمله خواهر خود در قالب جهاد نکاح استفاده کنند.
خباب مروان الحمد: انجام این عمل به عنوان جهاد در راه خدا برای زن متأهل جایز است؛ اما نباید همسرش را از موضوع آگاه گرداند تا اینکه احساسات وی جریحه دار نشود! ، اما اگر شوهر این زن به جهاد نکاحش راضی است دیگر مشکلی در اطلاع وی از مسئله وجود ندارد!
العریفی در صفحهی شخصی خود بر تویتر نوشت: بر زنان مجاهد مقیم در عراق ما که از سوی حکومت مجوس صفوی غصب شده، واجب است که برای پشتیبانی از مجاهدان اعتصاب کننده در عراق به پا خیزند و جهاد نکاح را به جا بیاورند زیرا این نوع جهاد شرعاً جائز است.
یک گزارش گروه حقوق بشری فعال در سوریه: این زنان روزانه بدون هیچ مراسم و یا عقد و نکاح و یا هیچ چیز دیگری به فاحشگی و هرزگی برای تخلیه شهوات تروریست ها کار می کنند.
و ده ها گزارش و فتوای این چنینی که خبر از عمق فاجعهی انسانی و اسلامی به دست وهابیت تکفیری میدهد.
ارزیابی اعتبار حکم جهاد نکاح با آیات قرآنی و قوانین اسلامی
وجدان بیدار و معتقد به قرآن، کافی است آیات و احکام قرآنی درباره نکاح را با آنچه به نام جهاد نکاح صادر شده و به آن عمل میشود را در کنار هم گذاشته و با هم مقایسه کند و ببیند از کجای قرآن اجبار به ازدواج، ازدواج با زن شوهردار، ازدواج با خواهر و مادر و دیگر محارم بیرون میآید که این جماعت به نام اسلام و مسلمانی به راه افتادهاند و با رسانه ای که غول رسانه ای صهیونیست در اختیار آنها قرار داده در جهت اهداف اسلام ستیزی آنها این چنین حیثیت و ناموس اسلامی را به باد میدهند و با فتواهای بی اساس، غرایز خود و پیروانشان را ارضا می کنند؟
جالب اینکه همین قماش به شیعیان میتازند و ازدواج موقت که هم حکم قرآن است و هم سیره رسول خدا (صلی الله و علیه وآله)[15] را خلاف شرع می خوانند و فحشاء می نامند؟!!
اینجاست که انسان به این کلام گهربار امیرالمۆمنین (علیه السلام) منتقل می شود که فرمود:
لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا: جاهل یا گرفتار افراط است یا تفریط . [16]
برای همین است که این عده از یک طرف حلال خدا (ازدواج موقت) را حرام اعلام می کنند و از طرف دیگر با افتخار ، تن به حرام الهی (جهاد نکاح) میدهند.
پی نوشت ها:
1. لكلِّ قومٍ نكاحٌ : تهذیبالاحكام، ج 8، ص 29؛ الحدائق، ج 24، ص 330
2. التفسیرالكبیر، ج 10، ص 16؛ كنز العرفان، ج 2، ص 203؛ مجمعالبیان، ج 3، ص 42
3. الجامع لأحكام القرآن، ج5، ص 105
4. زناشویى و اخلاق، ص 13؛ حقوق زن در دورانازدواج چیست؟، ص 7- 8
5. جواهرالكلام، ج 29، ص 170؛ عروةالوثقى، ج 2، ص 699
6. ر.ک به دائرة المعارف قرآن كریم، ج2، ص 563
7. الفقه على المذاهب الاربعه، ج 4، ص 32
8. مبانىالعروه، ج 2، ص 258؛ مستمسكالعروه، ج 14، ص 440
9. المهذب، ج 2، ص 429؛ الفقه علىالمذاهب الاربعه، ج 4، ص 35
10. الفقه على المذاهب الاربعه، ج 4، ص 36
11. مستمسكالعروه، ج 14، ص 440
12. الفقه على المذاهبالاربعه، ج 4، ص 34
13. عروةالوثقى، ج 2، ص 700
14. نجاة العباد، ص 366- 367؛ عروةالوثقى، ج 2، ص 700
15. ر.ک به دائرة المعارف قرآن کریم ، مدخل ازدواج موقت
16. نهج البلاغه حکمت 70
امید پیشگر
بخش قرآن تبیان