سکانس هایی از جامعه عصبی
صحنه هایی که خود ما را هم بیزار می کند، در خیابان ها در ارتباط میان افراد به کوچکترین بهانه ای شاهد بی اعصابی ها و پرخاشگری ها هستیم.چرا مردم اخلاق ندارند؟
رعایت اخلاق و در نظر گرفتن حقوق دیگران یکی از مهمترین ویژگیهای انسانها برای زندگی در جامعه مدنی است و جوامع برای حصول آرمانهایشان ملزم به رعایت حقوق یکدیگر بوده و شکسته شدن ارزشهای اخلاقی و رعایت نکردن حریم دیگران موجب گسترش روحیه بیاعتمادی در جامعه میشود. لزوم رعایت حقوق و حفظ آبروی افراد برای جامعه ما که با حکومت اسلامی اداره میشود یکی از مولفههای مهم است چرا که در حکومت اسلامی همواره بر حفظ آبرو و حرمت انسانها تاکید شده است.
متاسفانه با توجه به این واقعیت که وضعیت اقتصادی جامعه تاثیر مستقیم بر ایجاد اضطراب، افسردگی و اختلالهای رفتاری دارد، افزایش ناگهانی و روزمره قیمتها علاوه بر فشار اقتصادی، باعث افزایش اضطراب فکری و تنش روانی هم در جامعه خواهد شد.
گرانی همراه با افزایش پرخاشگری و خشونت بین مردم
رشد سریع تحولات و نوسانات اقتصادی که عمدتا بدون دلیل و منطق اقتصادی در حال شکل گرفتن است، تاثیری بسزا بر زندگی اجتماعی شهروندان دارد. دکتر پرویز مظاهری، دبیر انجمن روانپزشکان ایران در این باره میگوید: مسائل اقتصادی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر اختلالات روانی است. درآمد کسانی که ثابت است و دخلشان تکاپوی خرجشان را نمیکند موجب خودخوری، پرخاشگری و اضطراب میشود و روابط بین فردی را در خانواده دچار خدشه میکند. به این مفهوم که پدر و مادر به دلایل اقتصادی دچار افسردگی میشوند و به دلیل رفتارهای نامناسب این افسردگی را به فرزندانشان هم منتقل میکنند.
پایین آمدن آستانه تحمل و صبر مردم، جدای از آن كه خشونت را ظاهرا به ابزاری برای رفع بحرانها تبدیل میكند، تبعات بسیار سنگینی را هم به جامعه تحمیل خواهد كرد؛ تبعاتی كه هم آرامش روانی و هم فضای تولید كار و اندیشه در جامعه را با اختلال جدی مواجه میكند
باید توجه بیشتری بشود چون این مسئله ایجاد نگرانی و افسردگی میکند. به گفته وی، فضای روانی نامطلوب و استرس زا در جامعه که اخیرا به دلیل فشارهای اقتصادی زیادی که هر روز نرخ کالاها افزایش چشمگیری مییابد و مردم را دچار شوک عصبی میکند از موضوعاتی به شمار میآید که میتواند جامعه را به تنش کشانده و گذر زندگی را برای افراد سخت کند، چرا که هر روز بر ناآرامی روانی آنها اضافه خواهد شد. وی با اشاره به اینکه در جامعه دامن زدن به شایعات و گسترش نارضایتیهای اجتماعی از مشکلات خطرناک در پی گرانی به شمار می آید، ادامه میدهد: پایین آمدن آستانه تحمل افراد جامعه و عدم همسویی مردم با دولت در مقابل مشکلات خارجی، داخلی و ایجاد ناامیدی در جامعه نسبت به آینده کشور از نتایج بد افزایش ناگهانی قیمتها در جامعه است. باید فعالیتهای فرهنگی بهصورت مستمر گسترش و توسعه یابد، ومبانی اعتقادی ما همان فعالیتهای فرهنگی هستند که در اثر مغفول ماندن، اثری در جامعه ندارند.
افزایش خشونت و پرخاشگری به دنبال تورم
قریب به اتفاق مردم معتقدند که هیچ پیش بینی از آینده وضعیت اقتصادی و ایجاد فرصت برنامه ریزی برای آن را ندارد. این مهم سبب شده رفتارهایی ناخواسته در مدیریت زندگیشان سر زند که با آسیبهای فراوانی مواجه است. هر سال هم به دلیل تورم و فقری که در جامعه وجود دارد، آسیبهای اجتماعی اعم از خشونت، پرخاشگری، فشارهای روانی و غیره افزایش مییابد. اما امسال به صورت علنی نمود پیدا کرده است. میزان درآمد کارمندان با مخارجشان همخوانی ندارد و قادر نیستند زندگی خود را تامین کنند و این مسئله باعث میشود حالت عصبی بگیرند و در نتیجه گسترش پرخاشگری در جامعه را به همراه دارد. به هر حال در بسیاری از مراودههای روزمره بین مردم شاهد پرخاشگری در جامعه هستیم.
كارمندی بر سر ارباب رجوع فریاد میزند، ارباب رجوع از كوره در میرود، خریداری بر سر قیمتها با فروشنده درگیر میشود و بیشمار از این گونه صحنههایی كه دیگر برایمان تكراری شده، گواه روشنی از گسترش پرخاشگری و نابردباری در جامعه است.
پایین آمدن آستانه تحمل و صبر مردم، جدای از آن كه خشونت را ظاهرا به ابزاری برای رفع بحرانها تبدیل میكند، تبعات بسیار سنگینی را هم به جامعه تحمیل خواهد كرد؛ تبعاتی كه هم آرامش روانی و هم فضای تولید كار و اندیشه در جامعه را با اختلال جدی مواجه میكند.
مساله و مشکل اصلی در جامعه امروز جیست؟
مساله و مشکل اصلی در جامعه امروز از نظر اجتماعی بحران اخلاق است. بر همین اساس آنجا که احکام مشخصی وجود داشته و تأثیر زیادی در زندگی و عرصه عمومی انسانها دارد، باید قانونمند شود، مثل اینکه انسانها توقع دارند که در جامعه قانون به گونه ای وضع شود که جلوی دزدی را بگیرد یا اگر رخ داد حقوق آسیب دیدگان را استیفا کند. یعنی همین آموزههای دینی در چارچوب قانون تجسم پیدا میکند. در این شرایط انسان دیگر از فرهنگ دینی چه بسا توقع كمتری دارد، اما اگر در جامعه بی اخلاقی رواج پیدا كند، انسانها نگرانی زیادی نسبت به ناكارآمدی فرهنگ و آموزههای دینی پیدا میكنند. به عبارت دیگر مردم از دین کارآمد توقع دارند که دروغ را در جامعه کاهش داده و از بین ببرد. پس مساله ما در حال حاضر اخلاق است. بر این اساس دروغ نباید در جامعه ما در سطوح مختلف رواج داشته باشد. وقتی دروغ باشد بی اعتمادی به وجود آمده و سبب افزایش هزینه زندگی، غمبار شدن، بی نشاط شدن و ناراضی شدن انسانها از زندگی میشود.
فقدان اخلاق در جامعه، كارآمدی دین را زیر سوال برده و اخلاقی بودن جامعه فرهنگ دینی را برجسته میکند، چرا که کارآمدی دین را باید در عرصه زندگی اجتماعی و عمومی مشاهده کرد. به عنوان مثال بی مبالاتی، باری به هر جهت بودن و بی انضباط بودن در حوزه رفتار فردی به نوعی با حوزه دین مرتبط میشوند.
وقتی خشونتورزی در جامعهای به یك ارزش تبدیل میشود، در آن شرایط است كه زنگ خطر در روابط اجتماعی به صدا در میآید؛ حتی در بسیاری از فیلمها مشاهده میكنید كه قهرمان داستان با خشونت كارهایش را جلو میبرد و جالب است كه بسیاری از بینندگان نیز در پایان فیلم با قهرمان داستان هم ذاتپنداری میكنند
وقتی خشونتورزی در جامعهای به یك ارزش تبدیل میشود، در آن شرایط است كه زنگ خطر در روابط اجتماعی به صدا در میآید؛ حتی در بسیاری از فیلمها مشاهده میكنید كه قهرمان داستان با خشونت كارهایش را جلو میبرد و جالب است كه بسیاری از بینندگان نیز در پایان فیلم با قهرمان داستان هم ذاتپنداری میكنند.
خشونت یك ضدارزش است كه میتواند بنیان خانواده و جامعه را متزلزل كند، اما سوءتفاهمی كه در جامعه رواج پیدا كرده این است كه گاهی مردم نمیتوانند بین شجاعت و خشونت تفاوت قائل شوند، زیرا هرگونه خشونتی به معنای شجاعت نیست و اصلا خیلی اوقات شجاعت نیازی به خشونت ندارد.
فرهنگسازی و آموزش از طریق نهادهای فرهنگسازی همچون رسانهها باید در اولویت رفع بحران گسترش پرخاشگری در جامعه باشد، اما در جامعه ما روند مقابله با این پدیده مذموم، انسجام و مدیریت خاصی ندارد.
برای مقابله با گسترش پرخاشگری در جامعه باید ابتدا از خانوادهها شروع كنیم و در صورتی كه بتوانیم با آموزش عمومی، پرخاشگری در كانون خانوادهها را كنترل كنیم، آنگاه در آن شرایط میتوانیم برای افرادی كه با پرخاشگری به منافع مردم آسیب میزنند، تنبیههای معقولی در نظر بگیریم، اما تا وقتی به این مرحله نرسیده ایم، نباید راه حل پایانی را همان ابتدای كار اجرا كنیم.
اگرچه گسترش پرخاشگری و ناشكیبایی مردم با سبك زندگیهای پراسترس در شهرهای بزرگ هم رابطه دارد، اما حتی عواملی همچون گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی، مدیریت ترافیك معابر، ایجاد فضای سبز و زیباسازی محیطهای شهری هم میتواند به عنوان فاكتورهایی آرامبخش در كنترل مساله پرخاشگری نقش موثر داشته باشد.
منابع : 1-مردم سالاری / 2- تعامل / 3- شفقنا / 4-عصر ایران