چرا خدا روزی ما را نمی دهد؟
چرا بعضی ها پولدارند و بعضی ها فقیر؟ آیا همه آنهایی که پولدار هستند، ثروتمند به دنیا آمده اند؟ آیا همه آنهایی که فقیر به دنیا می آیند، فقیر هم از دنیا خواهند رفت؟ چرا باید در دنیا فاصله طبقاتی باشد؟ چرا باید 60 درصد ثروت جهان در دستان 10 درصد مردم جهان باشد؟ آیا کسی که پولدار است حق آن کسی که فقیر است را خورده؟ آیا داشتن خودرویی به ارزش دیه کامل 10 انسان بی عدالتی است؟ آیا امکان دارد عدالت برقرار شود و در عین حال فاصله طبقاتی هم وجود داشته باشد؟
1. فاصله طبقاتی فقط یک عبارت ترکیبی برای تحلیل های اجتماعی نیست بلکه در علم اقتصاد شاخص علمی محسوب می شود. فاصله طبقاتی همان ضریب جینی است. ضریب جینی از معروفترین شاخصها برای سنجش نابرابری توزیع درآمد و ثروت در یک جامعه آماری است و با ارزش بین صفر و یک موقعیت و فاصله بین فقیر و غنی را توضیح میدهد به گونهای که هر چه ضریب جینی به صفر نزدیکتر باشد بیانگر کاهش فاصله طبقاتی و توزیع عادلانه ثروت و در مقابل هر چه که رقم آن به سمت یک میل کند حاکی از افزایش نابرابری ها و شکاف طبقاتی خواهد بود. آخرین آمارهای مرکز آمار نشان می دهد که ضریب جینی در کشور 0,3643 است و اگر ضریب جینی در آینده کمتر از این عدد شود به معنای آن خواهد بود که فاصله طبقاتی کم شده و توزیع ثروت عادلانه شده است.
2. از نظر علمی عدد بالا نشان می دهد که فاصله طبقاتی در کشور ما کمی نسبت به گذشته کاهش یافته اما محسوس نیست. در حال حاضر خودروهای چند میلیارد تومانی در خیابان های شهر دیده می شوند که از کنار افرادی می گذرند که توان خرید یک دوچرخه را هم ندارند. این مساله نشان می دهد که راه درازی برای کاهش محسوس فاصله طبقاتی وجود دارد. کشور ما منابع بالقوه بسیاری دارد؛ از ذخایر ارزشمند انرژی مانند نفت و گاز گرفته تا یک موقعیت استراتژیک و ژئوپولیتیک پولساز. شاید تعجب کنید اگر بدانید که کشورهایی که موقعیت جغرافیای مشابه ایران دارند بخش قابل توجهی از منابع مالی خود را از طریق همین جغرافیا به دست می آورند. کشور ما حاکمیت بخش عمده ای از خلیج فارس را در اختیار دارد و فقط از بنکرینگ ( سوخترسانی به کشتی های عبوری) می تواند درآمد کسب کند اما این اتفاق نمی افتد.
از نظر علمی عدد بالا نشان می دهد که فاصله طبقاتی در کشور ما کمی نسبت به گذشته کاهش یافته اما محسوس نیست.در حال حاضر خودروهای چند میلیارد تومانی در خیابان های شهر دیده می شوند که از کنار افرادی می گذرند که توان خرید یک دوچرخه را هم ندارند.این مساله نشان می دهد که راه درازی برای کاهش محسوس فاصله طبقاتی وجود دارد
مشاهده می کنید که ما کشور ثروتمندی هستیم اما فقیر هستیم! ما نمی توانیم از منابع و ثروتمند خدادادی استفاده لازم را ببریم. نفت داریم و آن را خام می فروشیم اما عربستان با یک سرمایه گذاری عظیم دو برابر فروش نفت خام خود فرآورده های نفتی صادر می کند. ما حتی نمی توانیم همه فرآورده های نفتی را تولید کنیم و برخی از فرآورده ها را وارد می کنیم؛ یعنی چند برابر پول نفت باید بدهیم تا فرآورده و مواد اولیه نفتی وارد کنیم!
3. منابع بالقوه فراوان در کشور بنا به دلایل بسیار زیاد، بالفعل نشده است؛ از اعمال تحریم ها گرفته تا کم کاری و توجه نامطلوب برخی از مدیران و مسوولان در 3 دهه اخیر. اما آیا فقط مسوولان و مدیران مقصر فاصله طبقاتی هستند؟ یک نفر را تصور کنید که درآمد درست و حسابی ندارد، بیکار است، فقیر است، آیا دولت و مسوولان را می توان مقصر فقیر بودن یک نفر دانست. معلوم است که دولت ها می توانند شرایطی را فراهم کنند که معیشت مردم بهبود یابد اما آیا باز هم همه تقصیرها گردن شرایط بد و مسوولان است؟ شاید بهترین اقدام دولت برای مردم، ایجاد اشتغال باشد و مشاهده می کنید که میلیون ها نفر در استخدام مستقیم دولت هستند و حقوق ماهیانه به همراه مزایا دریافت می کنند اما آیا کارمند فقیر نداریم؟ در اینجا که دولت توانسته یک نفر را استخدام کند و به او حقوق و مزایا بدهد. قطعا در اینجا دولت توانسته وظیفه خود را در برابر آن کارمند به خوبی انجام دهد اما چرا همان کسی که از دولت حقوق می گیرد در رفاه نیست؟
4. آیا با دیدن یک خودروی یک میلیاردی به صاحب آن باید ناسزا بگوییم و در دلمان به او لعنت بفرستیم؟ چرا نباید تلاش کنیم که همان خودرو را داشته باشیم و به همان جایگاه برسیم؟ همه به این مساله اعتقاد داریم که خدا "روزی رسان" است اما چرا روزی ما در بسیاری از مواقع نمی رسد؟ پول ازدواج را خدا می دهد، بچه روزی اش را با خودش می آورد، پول سه چیز را خدا می دهد... اینها جمله های آشنایی هستند اما انگار با آنها غریبه هستیم! چرا در رفاه نیستیم و درآمد ما به خط فقر طعنه می زند؟
5."شخص ساده لوحی مکرر شنیده بود خداوند متعال ضامن رزق و روزی بندگان است . بهمین خاطر به این فکر افتاد که به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگیرد . به همین قصد یکروز صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد .همینکه ظهر رسید از خداوند طلب ناهار کرد ولی هرچه به انتظار نشست برایش ناهار نرسید تا اینکه شام شد و او باز از خدا طلب خوراکی برای شام کرد و چشم براه ماند . چند ساعتی از شب گذشته بود که درویشی وارد مسجد شد در پای ستونی نشست ، شمعی روشن کرد و از کیسه خود غذایی بیرون آورد و شروع به خوردن کرد . مردک که از صبح با شکم گرسنه از خدا طلب روزی کرده بود و در تاریکی چشم به غذا خوردن درویش دوخته بود ، دید درویش نیمی از غذای خود را خورد و عنقریب نیم دیگر را هم خواهد خورد .مردک بی اختیار سرفه ای کرد و درویش که صدای سرفه را شنید گفت : هر که هستی بفرما پیش . مرد بینوا که از گرسنگی داشت میلرزید پیش آمد و مشغول خوردن شد . وقتی سیر شد ، درویش شرح حالش را پرسید و آنمرد هم حکایت خود را تعریف کرد.درویش به آن مرد گفت : فکر کن تو اگر سرفه نکرده بودی من از کجا میدانستم تو در مسجد هستی تا به تو تعارف کنم و تو هم به روزی خودت برسی؟ شکی نیست که خدا روزی رسان است ولی یک سرفه ای هم باید کرد!" نکته همین جاست اگر ما به اندازه سرفه مان روزی می گیریم! آیا می دانستید که در کشور خودمان بیکاری فراوان است در عین حال که در برخی شهرک های صنعتی و معادن با کمبود کارگر مواجه هستیم؟ یعنی کار هست اما کارگر نیست، کارگر هست اما آنها هر کاری انجام نمی دهند! واقعا خداوند روزی رسان است اما نه به کسی تنبل است و احادیث فراوان در مذمت تنبلی و بیکاری وجود دارد. دین اسلام می گوید مومن واقعی باید زرنگ باشد آیا ما زرنگ و باهوش هستیم و برای به دست آوردن رفاه تلاش لازم را می کنیم؟
محسن جندقی بخش اقتصاد تبیان
مقالات مرتبط: