حواست به خودت هست؟
«نفس» چه جایگاهی در وجود انسان دارد؟ اگر «نفس» بد است چرا می گویند «اعتماد به نفس» داشته باش؟ اگر خوب است چرا میگویند «فریب نفست را نخور»؟! و بالاخره ما فریب شیطان می خوریم یا فریب نفس؟

در کتابهای لغت «نفس» به روح و ذات یک چیز گفته شده است. در واقع برآیند وجودی هر شخص، به نفس او تعبیر شده است که همان معنایی است که در عبارت «اعتماد به نفس» منظور است؛ یعنی بر شخص خودت و تواناییات تکیه داشته باش. در قرآن کریم و متون دینی نیز برای نفس انسان مراتبی قائل شده اند که ناظر به حالات روحی افراد میباشند.
گاهی نفس ما می تواند مدام به بدی فرمان دهد. این همان نفس مذمت شده و بد است و همین نفس در شب و روز به ما نزدیک است و همدم ماست!
«نفسی که همواره به بدی فرمان میدهد، به سوی گناه میشتابد و به گناه حریص است. پرعذر و بهانه است و آرزویهای دراز دارد. وقتی به او گزندی میرسد بیتابی میکند و در خیر و برکتی که بهرهمند گردد بخل میورزد. شیفته بازی و سرگرمی است و آکنده از غفلت و بیخبری. شتابان به سوی گناه است و در توبه اهمالکار». (بحارالانوار، ج 94، ص143)
در واقع نفس به اقتضای طبیعت خود و به دلیل کششها و تمایلات طبیعی ـ معنوی یا مادی ـ که دارد، همواره و در هر موقعیتی به ارضای تمایلات فرمان میدهد. اما هنگامی بد می شود که در ارضای تمایلاتش قید و بندی نداشته باشد و شرایط اجتماعی و منطقی و عقلی و شرعی را در نظر نگیرد. در اینصورت، نفس، نفس بهانه گیر می شود که در واقع هوی و هوسی بیش نیست.
برآیند وجودی هر شخص، به نفس او تعبیر شدهاست که همان معنایی است که در «اعتماد به نفس» منظور است؛ یعنی بر شخص خودت و تواناییات تکیه داشته باش
اما واقعاً چاره نفسی که ما را به بدی می خواند چیست و چگونه میتوان از آن خلاص شد؟
همانگونه که اولین معرفی کننده این مرتبه از نفس قرآن کریم است، اولین چاره دهنده آن هم قرآن کریم است. این نفس همواره به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه خداوند رحم کند. پس تنها راه نجات، رحم خدای ارحم الراحمین است.

اکنون باید دید رحم خداوند شامل چه کسانی می شود؟
با توجه به تعریف نهایی که از نفس امر کننده به بدی ها دادیم و آن را امر کننده به مسیری بجز فطرت خدا جو و خدا پرست معرفی کردیم، پس خداوند به کسانی رحم می کند که مطابق فطرت خود، در مسیر عقل و شرع عمل کنند.
«و هرگاه آهنگ دو كار كرده باشیم كه یكی خشنودی تو را به همراه دارد و دیگری به خشمت میآورد، ما را به آن كار كه خشنودی تو در آن است گرایش ده، و نیروی ما را در انجام دادن آنچه سبب خشم توست، ناتوان گردان. و در این كارها، نفسهای ما را به اختیارمان وامگذار؛ زیرا نفس، اگر توفیق تو نباشد، باطل را بر میگزیند، و اگر رحمتِ تو او را در نیابد، به بدی فرمان میدهد». (صحیفه سجادیه)
پس خدایا! برای رهایی از هوای نفسمان، ما را به حال خود رها نکن، توفیق عمل صالح به ما عنایت کن و بر ما رحم داشته باش.
شاید بتوان بین شیطان و هوای نفس اینگونه تفاوت قائل شد که هوای نفس، نقش درونی دارد و شیطان نقش برونی دارد. یعنی هوای نفس همان کشش و پیش برنده و تصمیم گیرنده نهایی عمل به بدی در درون انسان است.
اما شیطان راهنمایی کننده و پیشنهاد دهنده به انجام بدی از برون نفس و جان آدمی است. البته در نهایت به حال ما فرقی نمی کند و ما باید از هر دو بر حذر باشیم و با عمل صالح، به خدای رحمان پناه ببریم و از او مدد بجوییم.
لیلا علیخواه
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط:
35 نکته طلایی در افزودن اعتماد به نفس
