جمکران، نشانی از خانه یار
همانطور که میدانید خداوند زمینهایی را روی زمین قرار داده که آنها را نسبت به مکانهای دیگر برگزیده است؛ همچون سرزمین مکه یا حرم امام حسین علیه السلام و دعا در آن مکان ها را به استجابت نزدیک تر گردانیده است. از جمله این مکانها، مسجد جمکران است که نماز خواندن در آن ثواب نماز در بیت الله را دارد! این مسجد یکی از بناهای بزرگی است که به فرمان رهایی بخش انسانها، حضرت حجه بن الحسن ارواحنا فداه در بیداری در این مرز و بوم بنا شده است.
نوشتاری که پیش رو دارید تاریخچهی ساخت مسجد مقدس جمکران را با مراجعه به کتب معتبر شیعی بیان میکند تا محبان حجت بن الحسن علیه السلام با شور بیشتری رو به این مسجد آورده و مناجات با حق متعال و حجتش داشته باشند.
حکایت عجیب ساخت مسجد
روایت مشهوری که برای ساخت این مسجد میباشد، ( به اختصار) چنین میگوید (1) :
من شب سه شنبه، 17 ماه مبارک رمضان سال 373 ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: «برخیز و مولای خود، مهدی علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است.» آنها مرا به محلی که اکنون مسجد جمکران است آوردند؛ چون نیک نگاه کردم تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده، جوانی سی ساله بر آن تخت تکیه بر بالش کرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است. آن پیر، خضر نبی علیهالسلام بود که مرا امر به نشستن نمود. حضرت مهدی علیهالسلام مرا به نام خودم خواندند و فرمودند:
«برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزی میکند) بگو، این زمین شریفی است و حق تعالی آن را از زمینهای دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کند. عرض کردم یا سیدی و مولای! لازم است که من دلیل و نشانهای داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمیکنند»
فرمودند: «تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانههایی برای آن قرار میدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکی از علمای قم) برو و به او بگو حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول بالای این زمین مسجدی بنا نماید. به مردم بگو به این مکان رغبت کنند و آن را عزیز دارند و چهار رکعت نماز (با آدابی که ذکر کردند) در آن گزارند.»
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند: «هر که این دو رکعت نماز را در این مکان (مسجد جمکران) بخواند مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.»
چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند:
«بزی در گله جعفر کاشانی است، آن را خریداری کن و بدین مکان آور و آن را بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضی که از گوشت آن بخورد، حقتعالی او را شفا دهد.»
حسن بن مثله جمکرانی میگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا این که نماز صبح را خوانده و به سراغ علی المنذر رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم که طبق فرموده امام علیهالسلام حدود بنای مسجد را نشان میداد.
سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: «آیا تو از جمکران هستی؟» به او گفتم: بلی! خادم گفت: «سید از سحر در انتظار تو است.» آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: «ای حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصی به من گفت:
حسن بن مثله از جمکران نزد تو میآید؛ هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن. از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم.»
آنگاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف کردم. سید بلافاصله فرمود تا اسبها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم. چون به نزدیک روستای جمکران رسیدیم، گله جعفر کاشانی را دیدیم. آن بز از پس همه گوسفندان میآمد. چون به میان گله رفتم، همین که بز مرا دید به طرف من دوید. جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آن را ندیده بودم. به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیماری که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالی و حضرت بقیهالله ارواحنا فداه شفا یافت.
ابوالحسن، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید.
سپس زنجیرها و میخها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندی که خود را به آن زنجیرها میمالید، خدای تعالی او را شفای عاجل[سریع] عنایت میفرمود. پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسی آنها را ندید.
پایگاه مهم معنوی شیعه
با توجه به آنچه گفته شد رجوع به این مسجد و نمازگزاردن در آن، هم دارای فضیلت میباشد هم امتثال حرف امام است؛ از همه مهمتر این که در آن جایگاه خاص با امید به استجابت، بر فرج حضرت مهدی علیهالسلام و نیز رفع گرفتاری شیعیان دعا میکنیم. داستان های زیادی از شفا گرفتن مریض ها و برطرف شدن گرفتاری ها در این مکان شریف نقل شده است.
آری مسجد شریف جمکران از مکان های بسیار مهم معنوی در صحنه گیتی است و کسانی که به آنجا شرفیاب میشوند، روح و جان خود را سرشار از معنویت میکنند. اینک توجه شما را به چند نکته جلب مینمایم:
1. امر ساخت مسجد در تمام منابع و مدارک به عنوان بیداری نقل شده است نه خواب.
2. صدها سال قبل از فرمان حضرت بقیه الله علیه السلام به بنیانگذاری آن مکان مقدس، امیرمۆمنان علیه السلام از وقوع آن خبر دادهاند.(2)
3. مسجد مقدس جمکران در عصر ظهور امام عصر علیه السلام بزرگترین پایگاه قدرت آن حضرت، پس از کوفه است و حضرت علی علیه السلام در آن روایت فرمودهاند: «در عصر ظهور، پرچم لشکریان امام عصر علیه السلام بر فراز کوه خضر به اهتزاز در میآید.»
چاه عریضه مسجد جمکران
یکی از مسائلی که شاید برای برخی سۆال ایجاد کرده باشد، چاه این مسجد است. افراد با انداختن نامه یا عریضه حاجات خود را از امام می خواهند. عریضه نویسی و به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، از روایاتی سرچشمه گرفته که در این باره نقل شده است.
به عنوان نمونه مرحوم شیخ عباس قمی نقل میکند: «از امام صادق علیه السلام منقول است که هرگاه تو را حاجتی به سوی خدای متعال باشد یا از امری خائف و ترسان باشی، در کاغذی متن زیر را بنویس، سپس آن را بپیچ و در تکهای از گل بگذار و در میان آب جاری یاچاهی بینداز که حق تعالی به زودی فرج کرامت فرماید.»(3)
بر همین اساس، مردم در چاهی که در مسجد مقدس جمکران وجود داشت، نامه میانداختند. پس این چاه خصوصیت خاصی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضرت، در چاه و نهر دیگری هم، عریضه خود را بیندازد. بنابراین نباید تصور کرد که این چاه جزئی از مسجد جمکران به شمار می آید و به دستور حضرت حفر گردیده است؛ بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد. لذا اگر چاهی خشک شده باشد، انداختن عریضه در آن، کار بیهودهای می باشد.
در انتها متن عریضه به ساحت مقدس حجت بن الحسن علیه السلام آورده می شود تا عزیزان از آن استفاده کنند.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلّلهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیکَ بِاَحَبِّ الاَسمآءِ اِلَیکَ، وَ اَعًظَمِها لَدَیًکَ، وَ اَتَقَرَّبُ وَ اَتَوَسَّلُ اِلَیًکَ بِمَنً اَوًجَبًتَ حَقَّهُ عَلَیًکَ، بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الًحَسَنِ وَ الًحُسَیًنِ وَ عَلِیِّ بًنِ الًحُسَیًنِ وَ مُحَمَّدِ بًنِ عَلِیٍّ وَ جَعًفَرِ بًنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بًن ِجَعًفَرٍ ّوَ عَلِیِّ بًنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بًنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیِّ بًنِ مُحَمَّدٍ وَ الًحَسَنِ بًنِ عَلِیٍّ وَالًحُجَّة الًمُنًتَظَرُ، صَلَواتُ اللّه عَلَیًهِمً اَجًمَعینَ، اکًفِنی کَذا وَ کَذا
به جای کذا وکذا حاجت خود را ذکر کنید.
پی نوشت:
1) نجم الثاقب، چاپ سوم ( انتشارات مسجد جمکران)/ باب 7/ حکایت 1
2) آشنایی با مسجد مقدس جمکران (احمد متوسل)/ ص 37
3) مفاتیح الجنان/ ملحقات/ قبل از دعا در غیبت امام زمان علیه السلام
محمد هادی زاده
بخش مهدویت تبیان